English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 224 (662 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nosedive U افت ناگهانی کردن
nosedived U افت ناگهانی کردن
nosedives U افت ناگهانی کردن
nosediving U افت ناگهانی کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pluck U عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucked U عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucking U عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
plucks U عقب بردن ناگهانی دست هنگام رها کردن تیر که باعث میشود تیر به هدف نخورد
lunge U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunged U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunges U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
lunging U حمله ناگهانی شمشیرباز بجلو و باز کردن بازو
braid U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braided U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
braids U ناگهان حرکت کردن جهش ناگهانی کردن
zap U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapped U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapping U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zaps U حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
shock action U غافلگیری حمله ناگهانی غافلگیر کردن دشمن
to feel a pang of jealousy U ناگهانی احساس حسادت کردن
to be touched [hit] by a pang of regret U ناگهانی احساس پشیمانی [افسوس] کردن
to flounce U حرکت تند و ناگهانی کردن
to bolt U ناگهانی حرکت کردن
Other Matches
ambivalence U توجه ناگهانی و دلسردی ناگهانی نسبت بشخص یاچیزی
nose dive U شیرجه ناگهانی در هواپیما تنزل ناگهانی قیمت
flurry U اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
flurries U اشفتن طوفان ناگهانی باریدن ناگهانی
surged U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surge U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
surges U یک تغییر ولتاژ یا جریان کوتاه ناگهانی و معمولا"نامطلوب در یک مدار در حال کار افزایش ناگهانی ولتاژ ضربه
spurting U جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurted U جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurt U جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
spurts U جهش ناگهانی پرتاب ناگهانی
surprise attack U تک ناگهانی
snaps U ناگهانی
snapped U ناگهانی
snapping U ناگهانی
snap U ناگهانی
precipitate U ناگهانی
spontaneity U ناگهانی
precipitated U ناگهانی
abrupt U ناگهانی
instantaneous U ناگهانی
precipitates U ناگهانی
on the spur of the moment <idiom> U ناگهانی
precipitating U ناگهانی
sudden U ناگهانی
strike U تک ناگهانی
all at once <idiom> U ناگهانی
strikes U تک ناگهانی
boom U ترقی ناگهانی
flaws U اشوب ناگهانی
canvassed U حمله ناگهانی
flaw U اشوب ناگهانی
snapping U شتابزدگی ناگهانی
snaps U شتابزدگی ناگهانی
crash U ورشکستگی ناگهانی
nosedived U افت ناگهانی
canvass U حمله ناگهانی
lunges U حمله ناگهانی
shock U هراس ناگهانی
raids U حمله ناگهانی
flick U تکان ناگهانی
raiding U حمله ناگهانی
brainwave U الهام ناگهانی
raided U حمله ناگهانی
random U مسیر ناگهانی
raid U حمله ناگهانی
shocks U هراس ناگهانی
nosedives U افت ناگهانی
randomly U مسیر ناگهانی
shocked U هراس ناگهانی
burst force U نیروی ناگهانی
boomed U ترقی ناگهانی
sudden-death U مرگ ناگهانی
crashes U ورشکستگی ناگهانی
crashing U ورشکستگی ناگهانی
to bolt U ناگهانی جهیدن
accidental war U جنگ ناگهانی
an abrupt departure U حرکت ناگهانی
crashingly U ورشکستگی ناگهانی
killings U توفیق ناگهانی
sudden death U مرگ ناگهانی
abruption U قطع ناگهانی
nosedive U افت ناگهانی
snapped U شتابزدگی ناگهانی
booming U ترقی ناگهانی
canvasses U حمله ناگهانی
canvassing U حمله ناگهانی
break down U سقوط ناگهانی
snap U شتابزدگی ناگهانی
blow out U خروج ناگهانی
target of opportunity U هدف ناگهانی
crashed U ورشکستگی ناگهانی
killing U توفیق ناگهانی
brainwaves U الهام ناگهانی
explosive U یورش ناگهانی
xenogenesis U خلق ناگهانی
booms U ترقی ناگهانی
twitches U انقباض ناگهانی
twitches U تکان ناگهانی
twitched U انقباض ناگهانی
twitched U تکان ناگهانی
twitch U انقباض ناگهانی
twitch U تکان ناگهانی
all of a sudden <idiom> U به طور ناگهانی
flare up U غضب ناگهانی
flare up U اشتعال ناگهانی
suddenly U بطور ناگهانی
opportunity target U هدف ناگهانی
walk out <idiom> U ناگهانی رفتن
screamed U ناگهانی گفتن
power surge U برق ناگهانی
in one's tracks <idiom> U ناگهانی ،بیدرنگ
saltation U جنبش ناگهانی
saltus U انتقال ناگهانی
clap U صدای ناگهانی
hit-and-run <idiom> U تاثیر ناگهانی
sortie U حمله ناگهانی
sorties U حمله ناگهانی
shoot up <idiom> U ناگهانی بلندکردن
he acted from impluse U نیروی ناگهانی یا
bump U تکان ناگهانی
detonation U انفجار ناگهانی
detonations U انفجار ناگهانی
scream U ناگهانی گفتن
screams U ناگهانی گفتن
twitching U انقباض ناگهانی
accidents U مصیبت ناگهانی
accident U مصیبت ناگهانی
claps U صدای ناگهانی
clapping U صدای ناگهانی
clapped U صدای ناگهانی
irruption U ایجاد ناگهانی
twitching U تکان ناگهانی
peripeteia U تغییر ناگهانی
spurts U خروج ناگهانی
spurt U افزایش ناگهانی
nosediving U افت ناگهانی
lunged U حمله ناگهانی
spurt U خروج ناگهانی
frights U ترس ناگهانی
spurts U افزایش ناگهانی
spurted U خروج ناگهانی
catastrophes U بلای ناگهانی
catastrophe U بلای ناگهانی
spurted U افزایش ناگهانی
lunging U حمله ناگهانی
spurting U خروج ناگهانی
gusts U باد ناگهانی
spurting U افزایش ناگهانی
sudden stoppage U توقف ناگهانی
lunge U حمله ناگهانی
supervention U اتفاق ناگهانی
flicked U تکان ناگهانی
flicking U تکان ناگهانی
gust U باد ناگهانی
flicks U تکان ناگهانی
fright U ترس ناگهانی
switcheroo U تغییر ناگهانی
flouncing U حرکت تند و ناگهانی
twitches U حرکت یا کشش ناگهانی
cataclysm U دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
seizures U حمله ناگهانی مرض
seizure U حمله ناگهانی مرض
flounces U حرکت تند و ناگهانی
flounce U حرکت تند و ناگهانی
cataclysms U دگرگونیهای طبیعی ناگهانی
cataclysms U تحولات ناگهانی وعمده
flounced U حرکت تند و ناگهانی
paroxysm U حمله ناگهانی مرض
paroxysms U حمله ناگهانی مرض
williwaw U تند باد ناگهانی
whims U وهم تغییر ناگهانی
whim U وهم تغییر ناگهانی
twitching U حرکت یا کشش ناگهانی
twitched U حرکت یا کشش ناگهانی
a pang of hunger U احساس ناگهانی گرسنگی
police raid U حمله ناگهانی پلیس
storms U تغییر ناگهانی هوا
round-up U حمله ناگهانی پلیس
Yankees U ضربه ناگهانی وشدید
Yankee U ضربه ناگهانی وشدید
bust [colloquial] U حمله ناگهانی پلیس
panicking U اضطراب و ترس ناگهانی
transient U موج ناگهانی در ولتاژ
transients U موج ناگهانی در ولتاژ
panic U اضطراب و ترس ناگهانی
cardiac arrest U توقف ناگهانی قلب
twitch U حرکت یا کشش ناگهانی
storm U تغییر ناگهانی هوا
stormed U تغییر ناگهانی هوا
cataclysm U تحولات ناگهانی وعمده
police raid U ورود ناگهانی پلیس
storming U تغییر ناگهانی هوا
round-up U ورود ناگهانی پلیس
bust [colloquial] U ورود ناگهانی پلیس
pang U درد سوزش ناگهانی
pangs U درد سوزش ناگهانی
cardiac arrests U توقف ناگهانی قلب
panicked U اضطراب و ترس ناگهانی
yanking U ضربه ناگهانی وشدید
intuitions U کشف دریافت ناگهانی
intuition U کشف دریافت ناگهانی
nosedived U نزول شدید یا ناگهانی
lunges U پرتاب ناگهانی جهش
jumped U جهش افزایش ناگهانی
nosedives U نزول شدید یا ناگهانی
jump U جهش افزایش ناگهانی
raid U ورود ناگهانی پلیس
raid U تک ناگهانی حمله هوایی
nosedive U نزول شدید یا ناگهانی
jumps U جهش افزایش ناگهانی
kink U حمله ناگهانی پیچیدن
yanked U ضربه ناگهانی وشدید
yank U ضربه ناگهانی وشدید
crashed U متوقف شدن ناگهانی
quirk U خصوصیات تغییر ناگهانی
quirks U خصوصیات تغییر ناگهانی
to shoot to fame <idiom> U ناگهانی به شهرت رسیدن
taken aback <idiom> U ناگهانی متعجب شدن
crash U متوقف شدن ناگهانی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com