Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
applicator
U
اعمال کننده
applier
U
اعمال کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
embraceor
U
اعمال نفوذ کننده
Other Matches
agent
U
مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
agents
U
مجموعهای از دستورات یا اعمال که خودکار روی یک داده یا فایل مشخص اعمال می شوند
contructive larcency
U
مقصودسرقتی است که از مجموعه اعمال یک عده یا یک فرد ناشی شود در حالتی که این اعمال به تنهایی فاقد هر نوع وصف جنایی باشد
brain washing
U
مغزشویی روشی که به وسیله ان و ازطریق اعمال تدابیر و اعمال مختلف افکار و اعتقادات فردرا زایل و اعتقادات دیگری راجایگزین ان می کنند
erasable
U
قطعه حافظه فقط خواندنی که توسط ولتاژ اعمال شده به سوزن نوشتن آن برنامه ریزی است و داده بهاین سوزن نوشتن اعمال میشود وتوسعه اشعه مافوق بنفش پاک میشود
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
acts
U
اعمال
application
U
اعمال
applications
U
اعمال
exertion
U
اعمال
exertions
U
اعمال
exercising
U
اعمال
undertakings
U
اعمال
exercising a right
U
اعمال حق
exercise
U
اعمال
exercised
U
اعمال
exercises
U
اعمال
doings
U
اعمال
peonage
U
اعمال شاقه
showing partial views
U
اعمال نظر
takeovers
U
اعمال کنترل
exertions
U
اعمال زور
takeover
U
اعمال کنترل
hard labour
U
اعمال شاقه
hard labor
U
اعمال شاقه
galleys
U
اعمال شاقه
impressment
U
اعمال زور
applicative
U
اعمال کردنی
applicatory
U
اعمال شدنی
to have the pull of
U
اعمال نفوذکردن بر
exercising force
U
اعمال زور
applying
U
اعمال کردن
exerted
U
اعمال کردن
apply
U
اعمال کردن
the galleys
U
اعمال شاقه
applies
U
اعمال کردن
exerts
U
اعمال کردن
exerting
U
اعمال کردن
exert
U
اعمال کردن
lobbying
U
اعمال نفوذ
exertion
U
اعمال زور
imposes
U
اعمال نفوذکردن
labourhardl
U
اعمال شاقه
preventative actions
U
اعمال بازدارنده
strong arm
U
اعمال زورکردن
willable
U
قابل اعمال
workable
U
قابل اعمال
impose
U
اعمال نفوذکردن
strong-arm
U
اعمال زورکردن
imprisonment with hard labour
U
حبس با اعمال شاقه
To use force(violence)
U
اعمال زور کردن
To bring pressure to bear . To exert pressure .
U
اعمال فشار کردن
penal servitude
U
حبس با اعمال شاقه
governance
U
اعمال قوه اختیارداری
alteration
U
تغییر اعمال شده
house keeping operation
U
اعمال خانه داری
non serverign acts
U
اعمال تصدی دولت
showing partial views
U
اعمال نظر کردن
unfair trade practice
U
اعمال تجاری نادرست
use one's influence
U
اعمال نفوذ کردن
copy protection
U
جلوگیری از اعمال کپی
undue influence
U
اعمال نفوذ ناروا
to use one's influence upon
U
اعمال نفوذ کردن بر
squeeze
U
[آبگیری از فرش با اعمال فشار]
imposed deformation
U
تغییر شکل اعمال شده
capitalization
U
اعمال سیستم سرمایه داری
embracer
U
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
encode
U
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
put on
U
اعمال کردن بکار گماردن
encodes
U
اعمال قوانین کد به برنامه یا داده
jar
U
اعمال شوک شدید به یک وسیله
jarred
U
اعمال شوک شدید به یک وسیله
modification
U
تغییر اعمال شده به چیزی
applied magnetic field
U
میدان مغناطیسی اعمال شده
jars
U
اعمال شوک شدید به یک وسیله
confidential
U
است نه اعمال تصدی موجودباشد
interventions
U
عمل اعمال تغییر در سیستم
intervention
U
عمل اعمال تغییر در سیستم
powered
U
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
powers
U
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
powering
U
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
power
U
اعمال انرژی الکتریکی یا مکانیکی به یک وسیله
procrustean
U
بوسیله اعمال زورکاری از پیش برنده
technology
U
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technologies
U
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
the exercised thier veto
U
انها حق وتوی خود را اعمال کردند
track records
U
آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
pulse
U
اعمال ولتاژ با دوره کوتاه به یک مدار
pulsed
U
اعمال ولتاژ با دوره کوتاه به یک مدار
actions
U
شی که کاربر باید به آن عمل را اعمال کند
embracery
U
اعمال نفوذاز راه رشوه یا تهدیدوغیره
action
U
شی که کاربر باید به آن عمل را اعمال کند
track record
U
آمار اعمال یا موفقیت های پیشین
arithmetic
U
تابع ریاضی اعمال شده روی داده
dynamic
U
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
embracery
U
جرم اعمال نفوذ در هیئت منصفه یا دادگاه
dynamically
U
تغییراتی که هنگام اجرای برنامه اعمال میشود
arguments
U
متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
argument
U
متغیری که یک عملگر یا تابع روی آن اعمال میشود
powered
U
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
power
U
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
embraceor
U
متهم به اعمال نفوذ درهیئت منصفه یا دادگاه
powering
U
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
powers
U
روشن کردن یا اعمال ولتاژ به یک وسیله الکتریکی
syntax
U
قوانین گرامری اعمال شده به یک زبان برنامه نویسی
phosphor
U
مادهای که در اثر اعمال انرژی نور تولید میکند
equitable mortgage
U
از اعمال طرفین یک عمل یا تاسیس حقوقی ناشی میشود
interactive
U
پردازش آن و اعمال عکس العمل بلاد رنگ روی آن
impressure
U
اعمال نیرو بر روی چیزی فشار و زور درامری
omnia pressumuntur solemniter
U
اصل بر صحیح انجام شدن همه اعمال است
correctional custudy
U
روش اصلاح افراد از راه تصحیح اعمال غلط
take over bid
U
پیشنهاد خرید سهام یک شرکت برای اعمال کنترل
hash
U
عدد ایجاد شده پس از اعمال کلید در تابع hash
non procedural language
U
بلکه یک مجموعه قواعدی وضع میکند که اعمال می شوند
knowledge
U
دستورات و دانش خبره را در یک فیلد مشخص اعمال میکند
stochastic model
U
نمایش ریاضی سیستم که حاوی اثرات اعمال تصادفی است
transformational rules
U
مجموعه قوانین اعمال شده به داده که باید به صورت کد در بیایند
diode
U
دیور نیمه هادی که در صورت اعمال جریان نور منتشرمیکند
condition
U
وضعیتی که پس از اعمال چندین خطا روی داده انجام میشود
head pessure
U
فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
stables
U
وضعیت حافظه وقتی هیچ سیگنال خارجی اعمال نشود
stable
U
وضعیت حافظه وقتی هیچ سیگنال خارجی اعمال نشود
case law
U
رویهای که قاضی CL در موضوع خاصی اعمال میکند و از ان به بعدسابقه میشود
backout
U
ذخیره کردن فایل در محل اصلی پیش از اعمال هر گونه تغییر
crystal
U
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
crystals
U
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه می شوند که در ساعتهای مچی
jumpers
U
مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است
input
U
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
jumper
U
مدار یا وسیلهای که وضعیتهای آن با اعمال اتصالات مختلف قابل انتخاب است
crunched
U
بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
inputted
U
سیگنالهای الکتریکی که به مدارهای مربوطه اعمال می شوند تا عملیات را انجام دهند
led
U
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند
opened
U
کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
crunches
U
بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
design maximum weight
U
حداکثر وزن محاسبه شدهای برای اعمال تنش به ساختمان هواپیما
lightest
U
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
lighted
U
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
open
U
کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
light
U
دیود نیمه هادی که در اثر اعمال جریان نور منتشر میکند.
recompile
U
کامپایل کردن برنامه اصلی مجددا پس از اعمال تغییرات یا رفع خطا
crunch
U
بیان فرفیت کامپیوتر برای پردازش اعداد و انجام اعمال ریاضی
opens
U
کد تابع که وقتی دستور فراخوان اعمال شد در حافظه کپی شده است
condominium
U
اعمال حاکمیت مشترک دو یا چند کشور بریک سرزمین را به نحو اشاعه گویند
parliamentarism
U
سیستمی که در ان قوه مجریه درمقابل پارلمان جوابگو ومسئول اعمال خود باشد
power
U
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
condominiums
U
اعمال حاکمیت مشترک دو یا چند کشور بریک سرزمین را به نحو اشاعه گویند
powers
U
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
powering
U
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
powered
U
تنظیم خودکار CPU در یک وضعیت ابتدایی شناخته شده به سرعت پس از اعمال برق .
texel
U
مجموعه پیکسل ها که به عنوان واحد مجزا هنگام اعمال یک تط بیق روی شی به کار می روند
quiescent
U
وضعیت فرآیند یا مدار یا وسیله وقتی که هیچ سیگنال ورودی اعمال نشده باشد
corporate model
U
نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
bad break
U
مشکلی که گاهی در نرم افزار کلمه پرداز با اعمال خودکار فاصله ایجاد میشود
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
ends
U
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند
recital
U
قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
new deal
U
روش سیاسی جدیدی که از دوران روزولت اعمال ان از طرف دولت ایالات متحده امریکا شروع شد
else rule
U
قانون منط ق برنامه دریک دستور -IF Then برای اعمال IF دیگر اگر شرط -IF Then برقرار نبود
expandsionism
U
اعتقاد به لزوم بسط اراضی کشور از طریق اعمال قدرت نظامی یااقتصادی یا هر وسیله دیگر
decision
U
نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
ended
U
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند
escape character
U
ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند
rule of law
U
قانون تساوی افراد در برابرقانون و قابل رسیدگی بودن اعمال مامورین دولت درمحاکم عمومی
maintenance
U
جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
vital necessity
U
پدیدهای که دولتها با توسل به ان بسیاری از اعمال غیر منطقی یا نامشروع یا تجاوزکارانه خود را توجیه می کنند
biotechnology
U
ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
end
U
توابعی که پیش از اتمام اجرای برنامه انجام می شوند تا توابع خاص سیستم را اعمال کنند
impedance
U
اندازه گیری تاثیر مدار الکتریکی روی سیگنال مغناطیسی شده دارد پس از اعمال ولتاژ
recitals
U
قسمتی از سند که اعمال و اسناد ومباحث و مطالبی را که به تنظیم ان منجر شده است راشرح میدهد
decisions
U
نمایش گرافیکی جدولی تصمیم گیری که مسیرها و اعمال مناسب در شراطی مختلف را نشان میدهد
policy of contianment
U
سیاست بازدارندگی اعمال سیاستی که باعث تحدید و توقف اقدامات سیاسی کشور دیگری بشود
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
evangelical
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
actual address
U
کد دودویی که مستقیما در واحد پردازش مرکزی اعمال میشود و فقط از آدرس ها و مقادیر مطلق استفاده میکند.
evangelic
U
پیرو این عقیده که رستگاری و نجات دراثرایمان به مسیح بدست میاید نه دراثر کردار و اعمال نیکو
necessity
U
درCL به حالاتی اطلاق میشودکه عامل عمل به علت عدم ازادی اراده مسئول اعمال خود نیست
knowledge
U
وسایل و قوانین خبره را درباره یک موضوع مشخص اعمال میکند روی داده کاربر برای کمک به حل مشکل
liquid crystal display
U
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
liquid crystal displays
U
کریستال مایع که در اثر اعمال ولتاژ سیاه میشود و در ساعتها و صفحه نمایش ماشین حسابها به کار می رود
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com