English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (29 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
clearing outwards U اعلامیه خروج کشتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
clearance inwards U اعلامیه ورود کشتی به گمرک
clearance outwards U مجوز خروج کشتی
clearance outwards U مجور خروج کشتی پس ازبارگیری
clearance papers U اسناد خروج کشتی از بندر
to take off one U رفع توقیف از ورود و خروج کشتی کردن
manifestos U اعلامیه اعلامیه دادن
manifestoes U اعلامیه اعلامیه دادن
manifesto U اعلامیه اعلامیه دادن
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
acknowledgement U اعلامیه
assertion U اعلامیه
acknowledgements U اعلامیه
noticed U اعلامیه
notices U اعلامیه
statements U اعلامیه
noticing U اعلامیه
statement U اعلامیه
pronunciamento U اعلامیه
notice U اعلامیه
declaration U اعلامیه
declarations U اعلامیه
acknowledgments U اعلامیه
manifestoes U اعلامیه
manifestos U اعلامیه
communique U اعلامیه
acted U اعلامیه
act U اعلامیه
manifesto U اعلامیه
advice U اعلامیه
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
credit notes U اعلامیه بستانکاری
credit advice U اعلامیه بستانکار
delivery notice U اعلامیه تحویل
pronouncements U اعلامیه رسمی
home use entry U اعلامیه مصرف
pronouncement U اعلامیه رسمی
declarations U اعلامیه دادخواست
debt advice U اعلامیه بدهکار
plateform U اعلامیه حزبی
communist manifesto U اعلامیه کمونیستی
bill of rights U اعلامیه حقوق
credit note U اعلامیه بستانکاری
declaration U اعلامیه دادخواست
receipt statement U اعلامیه ورود
declarations U اعلامیه اعلام
notice to mariner U اعلامیه دریایی
declaration U اعلامیه اعلام
proclamations U بیانیه اعلامیه
manifest U خبر اعلامیه
manifested U خبر اعلامیه
manifesting U خبر اعلامیه
proclamation U بیانیه اعلامیه
manifests U خبر اعلامیه
statement U صورتحساب اعلامیه
consignment note U اعلامیه حمل
statements U صورتحساب اعلامیه
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
bill of human rights U اعلامیه حقوق بشر
placards U اعلامیه رسمی اعلان
plateform U اعلامیه سیاست دولت
placard U اعلامیه رسمی اعلان
deposit slip U اعلامیه پرداخت سپرده
propagation U پخش امواج یا اعلامیه
home use entry U اعلامیه مصرف شخصی
declaration of the rights of man U اعلامیه حقوق بشر
proclamations U اعلامیه پخش کردن
proclamation U اعلامیه پخش کردن
general average statement U صورت یا اعلامیه خسارت کلی
leafleting U اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
universal declaration of human rights U اعلامیه جهانی حقوق بشر
leafleted U اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
leaflet U اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
international bill of the right of man U اعلامیه جهانی حقوق بشر
leaflets U اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
bill of rights U اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
notice U اعلامیه [روی تابلو یا ستون آگهی]
leaflet bomb U بمب حاوی اعلامیه یا اوراق تبلیغاتی
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
leakage or breakage U خروج
exhaust U خروج
exhausts U خروج
egress U خروج
egression U خروج
emissions U خروج
emission U خروج
propulsion U خروج
prolapsus U خروج
exits U خروج
emersion U خروج
exit U خروج
exodus U خروج
outgo U خروج
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
log out U خروج از سیستم
logout U خروج از سیستم
spermatism U خروج منی
work function U انرژی خروج
out flow of capital U خروج سرمایه
debouch U راه خروج
debouchment U خروج ازتنگنا
exit point U نقطه خروج
defecation U خروج مدفوع
exhaust velosity U سرعت خروج
electron affinity U انرژی خروج
blow out U خروج ناگهانی
eccentricities U خروج از مرکزیت
angle of emergence U زاویه خروج
emergency exit U خروج اضطراری
dump valve U شیر خروج
exhaust valve U شیر خروج
capital outflow U خروج سرمایه
log off U خروج از سیستم
outage U راه خروج
outlet U مجرای خروج
transpiration U خروج نفوذ
light spill U خروج نور
ejaculate U خروج منی
ejaculated U خروج منی
spurting U خروج ناگهانی
emergency exit U در خروج اضطراری
spurts U خروج ناگهانی
spurted U خروج ناگهانی
spurt U خروج ناگهانی
outages U راه خروج
ejaculates U خروج منی
prolapse of the uterus U خروج سیبک
outlets U مجرای خروج
eccentricities U خروج از مرکز
ingress and egress U دخول و خروج
order off U حکم خروج
order off the field U حکم خروج
eccentricity U خروج از مرکز
emissions U صدور خروج
exeat U اجازهء خروج
emission U صدور خروج
eccentricity U خروج از مرکزیت
ejaculating U خروج منی
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
freedom of entry and exit U ازادی ورود و خروج
inner work function U انرژی خروج درونی
Where is the emergency exit? U در خروج اضطراری کجاست؟
undoubling U خروج از دوبلگی شطرنج
exhaust U تخلیه کردن خروج
exophthalmos U خروج تخم چشم
exhausts U تخلیه کردن خروج
exhausts U خروج گاز یابخار
fifo U خروج به ترتیب ورود
shell U برنامه خروج موقت
shelling U برنامه خروج موقت
gas tight U مانع خروج گاز
exhaust U خروج گاز یابخار
steam tight U مانع خروج بخار
infinite U حلقهای که خروج ندارد.
eccentricity U گریز یا خروج از مرکز
outer work function U انرژی خروج بیرونی
out flow of labor U خروج نیروی کار
eccentricity of the load U خروج از مرکزیت بار
primer leak U خروج گازاز ته چاشنی
eccentricities U گریز یا خروج از مرکز
shells U برنامه خروج موقت
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
choke ring U حلقه مانع خروج گاز
break cover U خروج روباه یا خرگوش ازپناهگاه
Please show me the way out I'll show you ! U لطفا " را ؟ خروج را به من نشان دهید
exhaust pipe U لوله خروج بخار یا دود
trap house U محل خروج هدفهای متحرک
gangway U محل ورود و خروج از ناو
gangways U محل ورود و خروج از ناو
obturator U الات مانع خروج گاز
ne exeat regno U دستور عدم خروج از مملکت
jetting U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
blowing U خروج هوا با فشار و سرعت زیاد
port of exit U مرز خروج کالا یا فرد ازکشور
lithotomy U برش مثانه برای خروج سنگ
jetted U خروج شدید گاز فواره هواپیمای جت
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com