English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 84 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
credit note U اعلامیه بستانکاری
credit notes U اعلامیه بستانکاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
creditorship U بستانکاری
manifestos U اعلامیه اعلامیه دادن
manifesto U اعلامیه اعلامیه دادن
manifestoes U اعلامیه اعلامیه دادن
to secure a debtby a mortagage U با گرفتن گرو بستانکاری خودرا ازدیگران تامین کردن
credited U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credit U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
credits U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
crediting U ستون اعتبار در حسابداری دوبل به حساب بستانکاری کسی گذاشتن
petitioning creditor U بستانکاری که به دادگاه اعلام میکند که ممکن است مدیون ورشکسته باشد
crown debt U طلب دولتی بستانکاری دولتی
noticing U اعلامیه
notices U اعلامیه
noticed U اعلامیه
notice U اعلامیه
manifestos U اعلامیه
manifesto U اعلامیه
manifestoes U اعلامیه
acknowledgement U اعلامیه
pronunciamento U اعلامیه
communique U اعلامیه
acknowledgments U اعلامیه
acknowledgements U اعلامیه
declarations U اعلامیه
assertion U اعلامیه
declaration U اعلامیه
act U اعلامیه
acted U اعلامیه
statements U اعلامیه
statement U اعلامیه
advice U اعلامیه
notice to mariner U اعلامیه دریایی
statements U صورتحساب اعلامیه
debt advice U اعلامیه بدهکار
statement U صورتحساب اعلامیه
receipt statement U اعلامیه ورود
communist manifesto U اعلامیه کمونیستی
consignment note U اعلامیه حمل
home use entry U اعلامیه مصرف
plateform U اعلامیه حزبی
credit advice U اعلامیه بستانکار
delivery notice U اعلامیه تحویل
bill of rights U اعلامیه حقوق
manifested U خبر اعلامیه
proclamation U بیانیه اعلامیه
pronouncement U اعلامیه رسمی
pronouncements U اعلامیه رسمی
manifest U خبر اعلامیه
declaration U اعلامیه اعلام
declaration U اعلامیه دادخواست
declarations U اعلامیه اعلام
manifests U خبر اعلامیه
declarations U اعلامیه دادخواست
manifesting U خبر اعلامیه
proclamations U بیانیه اعلامیه
propagation U پخش امواج یا اعلامیه
plateform U اعلامیه سیاست دولت
bill of human rights U اعلامیه حقوق بشر
placard U اعلامیه رسمی اعلان
clearing outwards U اعلامیه خروج کشتی
declaration of the rights of man U اعلامیه حقوق بشر
deposit slip U اعلامیه پرداخت سپرده
proclamations U اعلامیه پخش کردن
placards U اعلامیه رسمی اعلان
home use entry U اعلامیه مصرف شخصی
proclamation U اعلامیه پخش کردن
leaflet U اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
leafleted U اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
universal declaration of human rights U اعلامیه جهانی حقوق بشر
leafleting U اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
leaflets U اعلامیه اوراق تبلیغاتی اعلان
clearance inwards U اعلامیه ورود کشتی به گمرک
general average statement U صورت یا اعلامیه خسارت کلی
international bill of the right of man U اعلامیه جهانی حقوق بشر
leaflet bomb U بمب حاوی اعلامیه یا اوراق تبلیغاتی
notice U اعلامیه [روی تابلو یا ستون آگهی]
bill of rights U اعلامیه ده مادهای حقوق اتباع امریکایی
bills U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
bill U اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
tripartite declaration of 0 U اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
notice to airmen U اعلامیه هوایی یا اعلان هوایی
emancipation proclamation U اعلامیه ازادی بردگان اعلامیهای که در اول ژانویه 3681 به وسیله ابراهام لینکلن رئیس جمهور امریکاصادر و به موجب ان به بردگان سیاهپوست امریکایی ازادی اعطا شد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com