Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
repatriation
U
اعطاء تابعیت
repatriations
U
اعطاء تابعیت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
jus sanguinis
U
قانونی که بموجب ان تابعیت فرزند از روی تابعیت والدینش معین میگردد
stateless person
U
شخصی که تابعیت کشور راندارد شخص فاقد اوراق تابعیت
naturalising
U
اعطای تابعیت قبول تابعیت کردن
naturalizes
U
اعطای تابعیت قبول تابعیت کردن
naturalize
U
اعطای تابعیت قبول تابعیت کردن
naturalizing
U
اعطای تابعیت قبول تابعیت کردن
naturalises
U
اعطای تابعیت قبول تابعیت کردن
allowance
U
اعطاء
bestowal
U
اعطاء
concessions
U
اعطاء
concession
U
اعطاء
bestowment
U
اعطاء
conferment
U
اعطاء
allowances
U
اعطاء
condescension
U
اعطاء
nationality
U
تابعیت
allegiance
U
تابعیت
allegiances
U
تابعیت
citizenship
U
تابعیت
nationalities
U
تابعیت
sequence
U
تابعیت
sequences
U
تابعیت
admits
U
اعطاء کردن
admitting
U
اعطاء کردن
allow
U
اعطاء کردن
donor
U
اعطاء کننده
donors
U
اعطاء کننده
awardable
U
قابل اعطاء
grant
U
اعطاء کردن
awarder
U
اعطاء کننده
admit
U
اعطاء کردن
naturalization
U
اعطای تابعیت
denaturalize
U
از تابعیت در اوردن
diversity of citizenship
U
اختلاف تابعیت
document of nationality
U
سند تابعیت
dual nationality
U
تابعیت مضاعف
renouncement of citizenship
U
ترک تابعیت
naturalization
U
قبول تابعیت
nationality law
U
قانون تابعیت
declaration of intention
U
درخواست تابعیت
naturalising
U
حق تابعیت دادن
stateless
U
بدون تابعیت
naturalizing
U
حق تابعیت دادن
naturalizes
U
حق تابعیت دادن
naturalize
U
حق تابعیت دادن
naturalises
U
حق تابعیت دادن
licensor
U
اعطاء کننده پروانه
allow
U
پذیرفتن اعطاء کردن
licensor
U
اعطاء کننده جواز
licencor
U
اعطاء کننده پروانه
allows
U
پذیرفتن اعطاء کردن
allowing
U
پذیرفتن اعطاء کردن
licencor
U
اعطاء کننده جواز
naturalization
U
اعطا یا قبول تابعیت
expotriate someone
U
ترک تابعیت کردن
to expatriate oneself
U
ترک تابعیت کردن
adherently
U
هواخواهانه ازروی تابعیت
declaration of intention
U
افهاریه تمایل به پذیرش تابعیت
reneging
U
ترک تابعیت کشور یا دین خود راکردن
reneges
U
ترک تابعیت کشور یا دین خود راکردن
reneged
U
ترک تابعیت کشور یا دین خود راکردن
renege
U
ترک تابعیت کشور یا دین خود راکردن
invest
U
منصوب کردن اعطاء کردن سرمایه گذاردن
invested
U
منصوب کردن اعطاء کردن سرمایه گذاردن
investing
U
منصوب کردن اعطاء کردن سرمایه گذاردن
invests
U
منصوب کردن اعطاء کردن سرمایه گذاردن
Please allow for at least two weeks' notice
[to do something]
[for something]
[prior to something]
.
U
درخواست می شود که لطفا دو هفته برای پیشگیری
[کار]
اعطاء کنید
[تا ما ]
[برای چیزی]
[قبل از چیزی]
.
confer
U
اعطاء کردن مشورت کردن
conferred
U
اعطاء کردن مشورت کردن
conferring
U
اعطاء کردن مشورت کردن
confers
U
اعطاء کردن مشورت کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com