Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 172 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
walkout
U
اعتصاب ,ترک جلسه
walkouts
U
اعتصاب ,ترک جلسه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
strike pay
U
حقوق ایام اعتصاب که ازطرف سندیکاهای کارگری به اعتصاب کنندگان پرداخت میشود
hunger strikes
U
اعتصاب غذای زندانیان وغیره اعتصاب غذا
hunger strike
U
اعتصاب غذای زندانیان وغیره اعتصاب غذا
light strike
U
اعتصاب با اخطار کم مدت اعتصاب برقی
picketings
U
اعضای اتحادیه کارگری که درحال اعتصاب خارج از محل کار خود جمع می شوند تادیگران را نیز به اعتصاب وادارند و نیز خریداران را ازخرید منصرف کنند
sederunt
U
جلسه روحانیان کلیسا اعضای جلسه روحانی شورای روحانی
for two weeks
U
جلسه دوهفته پس افتاد جلسه را به دوهفته بعدموکول کردند
sit-in
U
اعتصاب
sit-ins
U
اعتصاب
holdouts
U
اعتصاب
strikes
U
اعتصاب
stay in strike
U
اعتصاب
tie up
U
اعتصاب
holdout
U
اعتصاب
turn out
U
اعتصاب
tie-up
U
اعتصاب
sit in
U
اعتصاب
strike
U
اعتصاب
tie-ups
U
اعتصاب
sit-down
U
اعتصاب کارمندان
out
U
در حال اعتصاب
out-
U
در حال اعتصاب
general strike
U
اعتصاب عمومی
outed
U
در حال اعتصاب
walk out
U
اعتصاب کردن
picket
U
اعتصاب کردن
struck
U
درحال اعتصاب
go on strike
U
اعتصاب کردن
knobstick
U
خائن اعتصاب
riot and civil commotion
U
اعتصاب و تظاهرات
to go on strike
U
اعتصاب کردن
pickets
U
اعتصاب کردن
to strike work
U
اعتصاب کردن
picketed
U
اعتصاب کردن
official receiver
U
اعتصاب رسمی
sit down
U
اعتصاب کارمندان
striker
U
اعتصاب کننده
strikes
U
اعتصاب ضربه
strikes
U
اعتصاب کردن
strike
U
اعتصاب ضربه
strike
U
اعتصاب کردن
general strikes
U
اعتصاب عمومی
strikers
U
اعتصاب کننده
hunger strike
U
اعتصاب غذا
wildcat strike
<idiom>
U
اعتصاب کارگران
strikebound
U
دچار اعتصاب
strike-breaker
U
اعتصاب شکن
strike-breakers
U
اعتصاب شکن
confrontational
U
انجام اعتصاب
out law strike
U
اعتصاب غیر قانونی
official receiver
U
اعتصاب باجایزه سندیکا
strikes
U
اصابت اعتصاب کردن
blackleg
U
کارگر اعتصاب شکن
blacklegs
U
کارگر اعتصاب شکن
strike
U
اصابت اعتصاب کردن
to go on a hunger strike
U
اعتصاب غذا کردن
they are on strike
U
اعتصاب کرده اند
strikes
U
تصادف و نصادم کردن اعتصاب
strike
U
تصادف و نصادم کردن اعتصاب
hunger-striker
U
اعتصاب غذا کننده
[زن ]
[مرد]
fink
U
اعتصاب شکن جاسوسی کردن
go out
U
اعتصاب کردن دست کشیدن از
finks
U
اعتصاب شکن جاسوسی کردن
meet
U
: جلسه
seance
U
جلسه
meetings
U
جلسه
sessions
U
جلسه
meets
U
: جلسه
sittings
U
جلسه
sitting
U
جلسه
meeting
U
جلسه
session
U
جلسه
sick-out
U
اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
sick-outs
U
اعتصاب از راه خود را به بیماری زدن
special session
U
جلسه مخصوص
nonresident
U
غیرحاضر در جلسه
agendas
U
دستور جلسه
minute
U
صورت جلسه
order of the day
U
دستور جلسه
minutes
U
صورت جلسه
agenda
U
دستور جلسه
reunion
U
تجدید جلسه
reunions
U
تجدید جلسه
chairperson
U
رئیس جلسه
chairpersons
U
رئیس جلسه
in the meeting of d may
U
در جلسه سوم می
meeting
U
انجمن جلسه
public session
U
جلسه علنی
chairman
U
رئیس جلسه
court session
U
جلسه دادگاه
general meeting
U
جلسه عمومی
chairmen
U
رئیس جلسه
meetings
U
انجمن جلسه
picket
U
اعتصاب وجلوگیری از ورود سایرین بمحل کار
pickets
U
اعتصاب وجلوگیری از ورود سایرین بمحل کار
picketed
U
اعتصاب وجلوگیری از ورود سایرین بمحل کار
to hold a meeting
U
جلسه منعقد کردن
to hold a session
U
جلسه منعقد کردن
the house went into secret session
U
مجلس جلسه سری
record
U
صورت جلسه سابقه
work out
U
برنامه یک جلسه تمرین
marathons
U
جلسه گروهی طولانی
marathon
U
جلسه گروهی طولانی
The meeting was postponed.
U
جلسه را عقب انداختند
seance
U
جلسه احضارارواح وغیره
rehearing
U
جلسه دادرسی مجدد
spectators
U
مستمعین جلسه دادگاه
protocol
U
صورت جلسه ازمایش
convene
U
تشکیل جلسه دادن
protocol
U
صورت جلسه کنفرانس
bull session
U
جلسه محاوره ومرور
protocols
U
صورت جلسه ازمایش
protocols
U
صورت جلسه کنفرانس
convenes
U
تشکیل جلسه دادن
cabinet council
U
جلسه هیات وزیران
convened
U
تشکیل جلسه دادن
private session
U
جلسه غیر علنی
convening
U
تشکیل جلسه دادن
convocation
U
جلسه عمومی دانشجویان
special session
U
جلسه فوق العاده
convocations
U
جلسه عمومی دانشجویان
stags
U
جلسه یا مهمانی مردانه
sitting in camera
U
جلسه غیر علنی
sitting in camera
U
جلسه خصوصی دادگاه
stag
U
جلسه یا مهمانی مردانه
seance
U
جلسه احضار روح
presides
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
presided
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
preside
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
Those who attended the meeting.
U
کسانیکه در جلسه حاضر بودند
critic report
U
گزارش نتیجه جلسه انتقاد
presiding
U
ریاست جلسه را بعهده داشتن
adjournments
U
احاله رسیدگی به جلسه بعد
to sit
U
درباره موضوعی جلسه کردن
critiques
U
جلسه انتقاد بعد ازعملیات
open the meeting
U
رسمیت جلسه را اعلام کردن
adjournment
U
احاله رسیدگی به جلسه بعد
proces verbal
U
صورت جلسه نشست نامه
critique
U
جلسه انتقاد بعد ازعملیات
He warned he would go on a termless hunger strike.
U
او
[مرد]
هشدار داد که اعتصاب غذای بی مدتی خواهد کرد.
srcc
U
commotions civil riotsand ,strikes اعتصاب شورش و اشوبهای داخلی
master of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
seminars
U
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
The date of the meeting has been advanced.
U
تاریخ جلسه جلو افتاده است
seminar
U
جلسه بحث وتحقیق در اطراف موضوعی
committees
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
masters of ceremonies
U
متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
call a metting
U
تعیین وقت و دعوت برای جلسه
committee
U
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
the rules of protocol
U
قوانین قرارداد
[صورت جلسه کنفرانس]
minute
U
خلاصه ساختن صورت جلسه نوشتن
I acted as interpreter for the Prime Minister at yesterday's meeting.
U
من در جلسه دیروز مترجم نخست وزیر بودم.
quorum
U
حداقل عده لازم برای رسمیت جلسه
agendas
U
لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
hansardize
U
متوجه مذاکرات جلسه پیش خودش کردن
agenda
U
لیست کارهایی که میبایست در جلسه به انهارسیدگی شود
briefings
U
جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
convoke
U
برای تشکیل جلسه وشورایاکمیسیون دعوت کردن
briefing
U
جلسه توجیهی خلاصه کردن دستورات و گزارشات
To conduct a meeting in an orderly manner.
U
جلسه ای رابا نظم وتر تیب اداره کردن
to call a meeting of the board of directors
U
برای شرکت در جلسه هیئت مدیره احضار کردن
national educational computing conferenc
U
جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
peremptory undertaking
U
تعهد خواهان باارائه دلیل در اولین جلسه بعدی دادگاه
walkthrough
U
جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
skull practice
U
کلاس تعلیم فنون مسابقه جلسه مشورت درباره مسابقه
pourparley
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler
U
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
briefing direction
U
دستورالعمل اجرای توجیه دستورالعمل جلسه توجیهی
strikes
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
strike
U
اعتصاب کردن متوقف ساختن کار از جانب کارگران کارگاه یا کارخانه به طور دسته جمعی و به منظور تحصیل امتیازات بیشتر از کارفرما یا اعاده وضع مناسب سابق که از بین رفته است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com