Perdic | اعتبار غیر قابل برگشت تائیدشده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	confirmed irrevocable credit U	اعتبار غیر قابل برگشت تائیدشده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	revocable letter of credit U	اعتبار قابل برگشت
	revocable credit U	اعتبار قابل برگشت
	irrevocable credit U	اعتبار غیر قابل برگشت
	irrevocable letter of credit U	اعتبار اسنادی غیرقابل برگشت
	confirmed irrevocable letter to credit U	اعتبار غیرقابل برگشت تاییدشده
	revocable U	قابل برگشت
	returnable U	قابل برگشت
	nonreimbursable U	غیر قابل برگشت
	irremeable U	بطور غیر قابل برگشت
	transferable credit U	اعتبار قابل انتقال
	ervolving credit U	اعتبار قابل تجدید
	credit available U	اعتبار قابل استفاده
	revolving credit U	اعتبار قابل تجدید
	assignable credit U	اعتبار قابل انتقال
	irreversible process U	پردازش که پس از یک بار اجرا قابل برگشت نیست
	credible <adj.> U	قابل اعتبار [معتبر] [اقتصاد]
	irreclaimably U	بطور غیر قابل برگشت چنانکه نتوان بازیافت یابرگرداند
	acceptance credit U	اعتبار قابل استفاده به وسیله قبولی نویسی
	authentication U	به سند یا رونوشت مصذق ان اعتبار و اقتدار قانونی دادن به نحوی که در مقام اثبات قانونا قابل ارائه باشد
	overdrafts U	حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
	overdraft U	حواله بیش از اعتبار دریافتی اضافه بر اعتبار
	unfinanced U	بدون اعتبار تضمین اعتبار نشده
	back to battery U	برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
	craft revolving fund U	حساب اعتبار مربوط به امادهنرهای دستی اعتبار خریدوسایل صنایع دستی
	credit system of supply U	سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
	request for discharge U	عرضحال اعاده اعتبار دادن عرضحال اعاده اعتبار
	reverts U	برگشت
	reverting U	برگشت
	returning U	برگشت
	turnrounds U	برگشت
	refluence U	برگشت
	regurgitation U	برگشت
	turnarounds U	برگشت
	reflux U	برگشت
	recoiled U	برگشت
	return U	برگشت
	reoccur U	برگشت
	returns U	برگشت
	returned U	برگشت
	reversal U	برگشت
	regression line U	خط برگشت
	reversals U	برگشت
	upturn U	برگشت
	recoils U	برگشت
	recoiling U	برگشت
	turnover U	برگشت
	d.c. restoration U	برگشت دی سی
	recoil U	برگشت
	tergiversation U	برگشت
	veer U	برگشت
	regression U	برگشت
	recurrenge U	برگشت
	revert U	برگشت
	capsizal U	برگشت
	recoveries U	برگشت
	return line U	خط برگشت
	recovery U	برگشت
	recrvdescence U	برگشت
	recrudescence U	برگشت
	back water U	برگشت اب
	veers U	برگشت
	veered U	برگشت
	turnabout U	برگشت
	drawback U	برگشت
	relapse U	برگشت
	d.c. reinsertion U	برگشت سی دی
	turnabouts U	برگشت
	retrocession U	برگشت
	turnaround U	برگشت
	reverted U	برگشت
	relapses U	برگشت
	retrocedence U	برگشت
	relapsed U	برگشت
	relapsing U	برگشت
	right of reversion U	برگشت
	drawbacks U	برگشت
	retrogression U	برگشت
	recoverable item U	وسیله قابل تعمیر و به کار انداختن وسایل قابل بازیابی
	friendly front end U	طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
	regressive U	برگشت کننده
	turn around time U	زمان برگشت
	retrogressing U	پس رفتن برگشت
	turn U	برگشت شناگر
	turnaround documents U	اسناد برگشت
	return flight U	پرواز برگشت
	turns U	برگشت شناگر
	back U	درعقب برگشت
	image reversal U	برگشت تصویر
	backs U	درعقب برگشت
	retrogresses U	پس رفتن برگشت
	retrogressed U	پس رفتن برگشت
	armstand dive U	بالانس برگشت
	retrogressive U	برگشت کننده
	irremeable U	برگشت نا پذیر
	irrevocability U	برگشت ناپذیری
	irriversible U	برگشت ناپذیر
	reverberation U	برگشت امواج
	reverberations U	برگشت امواج
	linear regression U	برگشت خطی
	backward reaction U	واکنش برگشت
	nonlinear regression U	برگشت غیرخطی
	backspace U	برگشت به عقب
	track return U	مدار برگشت
	back water curve U	منحنی برگشت اب
	reflectors U	برگشت دهنده
	reflector U	برگشت دهنده
	retrogress U	پس رفتن برگشت
	turning points U	نقطه برگشت
	turning point U	نقطه برگشت
	payback period U	دوره برگشت
	irreversibility U	برگشت ناپذیری
	irreversible U	برگشت ناپذیر
	re- U	برگشت دادن
	re U	برگشت دادن
	retrograde U	برگشت دهنده
	irrevocably U	بطور بی برگشت
	reversible U	برگشت پذیر
	irrevocable U	غیرقابل برگشت
	ground return U	برگشت زمینی
	flyback pulse U	پالس برگشت
	rebounded U	ضربه برگشت
	rebounding U	ضربه برگشت
	rebounds U	ضربه برگشت
	turnaround time U	زمان برگشت
	return current U	جریان برگشت
	turnaround form U	شکل برگشت
	regression time U	زمان برگشت
	downward travel U	ضربه برگشت
	reversibility U	برگشت پذیری
	repercussion U	انعکاس برگشت
	return cargo U	محموله برگشت
	return wire U	سیم برگشت
	return flow U	جریان برگشت
	return pipe U	لوله برگشت
	rebound U	ضربه برگشت
	retrocedent U	برگشت کننده
	retrocessive U	برگشت کننده
	rematch U	مسابقه برگشت
	recurrence interval U	زمان برگشت
	flashbacks U	برگشت شعله
	flashback U	برگشت شعله
	short return U	برگشت کوتاه
	reverses of fortune U	برگشت روزگار
	turnaround documents U	مستندات برگشت
	reapparition U	برگشت عود
	grid return U	سیم برگشت
	return perion U	زمان برگشت
	return conductor U	سیم برگشت
	regression equation U	معادله برگشت
	regression analysis U	تحلیل برگشت
	regression coefficient U	ضریب برگشت
	archival quality U	مدت زمانی که یک کپی قابل ذخیره سازی است قبل از آنکه غیر قابل استفاده شود
	drawback U	برگشت حقوق گمرکی
	atavism U	برگشت بخوی نیاکان
	return ticket U	بلیط رفت و برگشت
	microscopic reversibility U	برگشت پذیری میکروسکوپی
	recovery U	برگشت به حالت اولیه
	introversion U	برگشت بسوی درون
	back stroke U	ضربه برگشت پیستون
	echo U	برگشت امواج رادار
	day return U	بلیط رفتو برگشت
	reverberations U	برگشت دادن امواج
	echoed U	برگشت امواج رادار
	He came back with his tail between his legs. U	دست از پ؟ درازتر برگشت
	backstroke U	برگشت عقب زنی
	irreversible steels U	فولادهای برگشت ناپذیر
	echoes U	برگشت امواج رادار
	magnetic yoke U	سیم برگشت مغناطیسی
	drawbacks U	برگشت حقوق گمرکی
	echoing U	برگشت امواج رادار
	reverberation U	برگشت دادن امواج
	reversibility principle U	اصل برگشت پذیری
	recoveries U	برگشت به حالت اولیه
	throw back U	برگشت به خصال نیاکان
	irreversible reaction U	واکنش برگشت ناپذیر
	irreversible process U	فرایند برگشت ناپذیر
	capital recovery factor U	ضریب برگشت سرمایه
	total reflux head U	سر تقطیر برگشت کامل
	grid return U	سیم برگشت شبکه
	flip turn U	برگشت انتهای استخر
	revert U	برگشت به وضعیت طبیعی
	regress U	پس رفت کردن برگشت
	regurgitation U	برگشت خون استفراع
	high inverse voltage rectifier U	یکسوکننده با برگشت قوی
	impedance feedback U	پیوست برگشت امپدانس
	inbound U	برگشت توپ به زمین
	deceleration U	فرایند برگشت پذیر
	lapse U	برگشت انحراف موقت
	renewable energy U	انرژی برگشت پذیر
	regressed U	پس رفت کردن برگشت
	regresses U	پس رفت کردن برگشت
	turnaround cycle U	مدت رفت و برگشت
	cycle time U	زمان رفت و برگشت
	ratchet effect U	اثر برگشت ناپذیر
	reverted U	برگشت به وضعیت طبیعی
	trips U	رفت یا برگشت فنر
	tripped U	رفت یا برگشت فنر
	reverts U	برگشت به وضعیت طبیعی
	trip U	رفت یا برگشت فنر
	regressing U	پس رفت کردن برگشت