Perdic | اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (4 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	privy purse U	اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	crowding out effect U	نرخ بهره را بالامیبرد و سبب کاهش هزینههای سرمایه گذاری خصوصی در اقتصاد میشود
	tangible costs U	هزینههای محسوس هزینههای مرئی هزینههای عینی
	differential cost analysis U	تحلیل هزینههای تفاضلی سیستمی که در ان هزینههای روشهای مختلف برسی میگردد
	king dom U	کشوری که پادشاه داشته باشد قلمرو یک پادشاه
	business expenses U	هزینههای کار و کسب هزینههای شرکت
	production overheads U	هزینههای بالاسری تولید هزینههای سربار تولید هزینههای غیرمستقیم تولید
	capital outlays U	هزینههای تاسیساتی هزینههای سرمایهای
	private automatic branch exchange U	رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
	ordering costs U	هزینههای سفارش هزینههای مربوط به سفارش
	potentate U	پادشاه
	o king U	ای پادشاه
	queens U	زن پادشاه
	our sovereingn U	پادشاه
	kingless U	بی پادشاه
	monarch U	پادشاه
	queen U	زن پادشاه
	sovereign U	پادشاه
	potentates U	پادشاه
	monarchs U	پادشاه
	queenconsort U	زن پادشاه
	sovereigns U	پادشاه
	head of state U	پادشاه
	constitutional monarch U	پادشاه
	rex U	پادشاه
	Shahs U	پادشاه
	kings U	پادشاه
	Shah U	پادشاه
	king U	پادشاه
	aggregate expenditures U	هزینههای کل
	kings palace U	قصر پادشاه
	rial U	پادشاه ملکه
	kings palace U	کاخ پادشاه
	sign manual U	امضا پادشاه
	lese majestyodhkj &odhkj fvqn U	پادشاه یا دولت
	kingling U	پادشاه کوچک
	regicides U	قتل پادشاه
	regicide U	قتل پادشاه
	king of england U	پادشاه انگلستان
	oberon U	پادشاه پریان
	fit for a king U	لایق پادشاه
	operational costs U	هزینههای عملیاتی
	anchor dues U	هزینههای لنگر
	building costs U	هزینههای ساختمان
	material costs U	هزینههای مواد
	preliminary expenses U	هزینههای ابتدائی
	national expenditures U	هزینههای ملی
	capital outlays U	هزینههای تاسیساتی
	prime costs U	هزینههای اولیه
	comparative costs U	هزینههای نسبی
	competition cost U	هزینههای رقابتی
	pilot charges U	هزینههای راهنما
	personal outlays U	هزینههای شخصی
	capital expenditure U	هزینههای سرمایهای
	overhead costs U	هزینههای اضافی
	capital charges U	هزینههای سرمایه
	capital expenditures U	هزینههای سرمایهای
	overhead costs U	هزینههای بالاسری
	overhead costs U	هزینههای حاشیهای
	bank charges U	هزینههای بانکی
	on costs U	هزینههای غیرمستقیم
	overhead costs U	هزینههای عمومی
	preliminary expenses U	هزینههای مقدماتی
	bank charge U	هزینههای بانکی
	increasing cost U	هزینههای صعودی
	fixed costs U	هزینههای سرمایهای
	fixed costs U	هزینههای ثابت
	supplementary costs U	هزینههای اضافی
	supplementary costs U	هزینههای مکمل
	sunk cost U	هزینههای اضافی
	financial expenses U	هزینههای مالی
	design costs U	هزینههای طراحی
	storage costs U	هزینههای انبارداری
	freight charges U	هزینههای حمل
	increasing cost U	هزینههای فزاینده
	incidental expenses U	هزینههای واقعی
	joint costs U	هزینههای مشترک
	implicit costs U	هزینههای نامرئی
	implicit costs U	هزینههای ضمنی
	dock dues U	هزینههای لنگرگاه
	government expenditures U	هزینههای دولت
	transaction costs U	هزینههای معاملاتی
	standard costs U	هزینههای نرمال
	standard costs U	هزینههای استاندارد
	overheads U	هزینههای بالاسری
	consumption expenditures U	هزینههای مصرفی
	real costs U	هزینههای واقعی
	overheads U	هزینههای عمومی
	deferred charges U	هزینههای انتقالی
	selling costs U	هزینههای فروش
	spillover costs U	هزینههای خارجی
	regent U	نماینده پادشاه رئیس
	regents U	نماینده پادشاه رئیس
	aeolus U	پادشاه تسالی یونان
	princess of the blood U	دختر یا نوه پادشاه
	his britannic majesty U	اعلیحضرت پادشاه انگلستان
	lord lieutenant U	نماینده پادشاه در ایالات
	king's counsel U	قاضی دادگاه پادشاه
	king of birds U	پادشاه مرغان :دال
	privy seal U	مهر شخصی پادشاه
	raja or rajah U	راجه-امیریا پادشاه
	royal prerogative U	حق امتیاز ویژه پادشاه
	croesus U	کراسوس : پادشاه یونان
	increasing cost industry U	صنایع با هزینههای افزایشی
	cost category U	هزینههای انجام شده
	loading participation in profits U	هزینههای مشارکت در سود
	handling charges U	هزینههای جابجایی کالا
	constant cost industry U	صنعت هزینههای ثابت
	surcharge U	درصد هزینههای اضافی
	stevedoring charges U	هزینههای بارگیری وباراندازی
	recurring costs U	هزینههای تکرار شونده
	taxation of costs U	ارزیابی هزینههای دعوی
	selling costs U	هزینههای فروش کالا
	unliquidated obligation U	هزینههای پرداخت نشده
	opportunity cost U	هزینههای کالای تولیدی
	avoidable costs U	هزینههای قابل اجتناب
	surcharges U	درصد هزینههای اضافی
	outlays U	هزینههای سرمایهای مخارج
	herod U	هبرودیس :نام پادشاه یهودیه
	sovereignty U	اقتدار و برتری قلمرو پادشاه
	regius professor U	استاد منصوب ازطرف پادشاه
	kinglet U	پادشاه کوچک و بی اهمیت امیر
	gordian U	وابسته به پادشاه فریجیه لاینحل
	the u kingdom U	کشوری که پادشاه داشته باشد
	the u states U	کشوری که پادشاه داشته باشد
	they attended the king U	ایشان درخدمت پادشاه بودند
	dauphiness U	عروس پادشاه فرانسه ازپسرارشدش
	princessroyal U	بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
	prince royal U	پسر ارشد پادشاه انگلیس
	HMS U	مخفف در خدمت پادشاه انگلیس
	analysis U	یات هزینههای محصول جدید
	ordering costs U	هزینههای مربوط به سفارش کالا
	unforeseen expenses U	هزینههای پیش بینی نشده
	pad the bill <idiom> U	اضافه شدن هزینههای کاذب
	life cycle costs U	هزینههای دوره عمر یک محصول
	secondary costs U	هزینههای غیر مستقیم یاثانوی
	cost analysis U	تجزیه تحلیل هزینههای کار
	contango U	هزینههای دیرکرد خرید سهم
	average cost U	میانگین هزینههای تولیدی هر واحد
	dauphin U	عنوان پسر ارشد پادشاه فرانسه
	priam U	پریام پادشاه تروا وپدر هکتور
	dais U	سایبان یااسمانه بالای تخت پادشاه
	household troops U	هیئت محافظ پادشاه یا نجیب زاده
	monarchical U	وابسته به یا همانند پادشاه یا نظام پادشاهی
	the code of justinian U	مجموعه قوانین ژوستی نین پادشاه رم
	royalties U	حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
	infanta U	دختر پادشاه و ملکه اسپانیا یاپرتقال
	royalty U	حق تالیف امتیازات و مزایای مخصوص پادشاه
	dock charges U	هزینههای حوض dock-dues : syn
	fixed costs U	هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
	discounted cash flow U	ارزش فعلی پرداختها و هزینههای اتی
	infante U	جوانترین پسر پادشاه و ملکه اسپانیا و پرتقال
	yeoman of the guard U	گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
	queen dowager U	زنی که شوهرش پادشاه بوده ومرده است
	jacobite U	طرفدارسلطنت جیمز اول پادشاه مخلوع انگلیس
	eminent domain U	مالکیت مطلق دولت یا پادشاه یا رئیس مملکت
	monarch U	پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
	kingmaker U	کسی که درانتخاب پادشاه یا رئیس موثر است
	monarchs U	پادشاه یا ملکهای که تنها درکشوری سلطنت میکند
	correlation U	جدول نسبت بین هزینههای متغیر تولید
	empires U	امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
	empire U	امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
	contingent fund U	اعتبار هزینههای پیش بینی نشده ذخیره احتیاطی
	loading for contingencies U	کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
	Desornamentado U	[سبک معماری رنسانس در اسپانیا در دوره ی حکومت پادشاه فیلیس]
	romulus U	رمولوس برادررموس نخستین پادشاه بنیادگذار داستانی شهر روم
	Georgian architecture U	معماری جرجی [در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
	order of council U	تصمیم هیات مشاورین سلطنتی در غیاب یا بیماری پادشاه یا ملکه
	homage U	اعلام رسمی بیعت از طرف متحد یا متفقی نسبت به پادشاه
	direct materials costs U	هزینههای مواد اولیهای که مستقیما در کالا بکار برده میشود
	docl pass U	گواهی که پس از پرداخت هزینههای لنگرگاه به صاحب کشتی داده میشود
	subrosa U	خصوصی
	off the record <idiom> U	خصوصی
	private line U	خط خصوصی
	necessary house U	خصوصی
	jackes U	خصوصی
	privates U	خصوصی
	private U	خصوصی
	informal U	خصوصی
	personal U	خصوصی
	to kiss hands U	دست پادشاه بزرگی راهنگام رفتن به ماموریت بعنوان بدرود بوسیدن
	letters missive U	نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
	deferred expense U	هزینههای پیش بینی شدهای که هنوز موعد پرداختشان نرسیده است
	koh i noor U	کوه نور:الماس نامی هندوستان که اکنون جزودارایی پادشاه انگلیس است
	agamemnon U	اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
	procedendo U	حکم پادشاه در مورد تسریع دادرسی به قاضی یی که صدور رای را به تاخیرانداخته است
	private ownership U	مالکیت خصوصی
	closeting U	گنجه خصوصی
	closeted U	گنجه خصوصی
	private enterprises U	موسسات خصوصی
	private employees U	کارکنان خصوصی
	private deed U	سند خصوصی
	tutors U	معلم خصوصی
	relator U	مدعی خصوصی
	relator U	شاکی خصوصی
	tutored U	معلم خصوصی
	tutor U	معلم خصوصی
	personal U	منقول خصوصی
	private institutions U	موسسات خصوصی
	closets U	گنجه خصوصی
	private property U	مالکیت خصوصی