English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 218 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
trust U اطمینان
trusted U اطمینان
trusts U اطمینان
assurance U اطمینان
assurances U اطمینان
safety U اطمینان
sureties U اطمینان
surety U اطمینان
confidence U اطمینان
confidences U اطمینان
certitude U اطمینان
certainties U اطمینان
certainty U اطمینان
security U اطمینان
affiance U اطمینان
assuredness U اطمینان
certes U اطمینان
fideism U اطمینان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
confident test U ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
reliability U اطمینان قابلیت اطمینان
instable U بی اطمینان
trustingly U با اطمینان
confidence limit U حد اطمینان
confidingly U از روی اطمینان
assure U اطمینان دادن
insuring U اطمینان یافتن
safety-valves U دریچه اطمینان
factor of safety U ضریب اطمینان
safety-valve U دریچه اطمینان
assures U اطمینان دادن
assuring U اطمینان دادن
dependable U قابلیت اطمینان
coniviction U عقیده اطمینان
cretain U تاحدی اطمینان
liable U قابل اطمینان
dependability U قابلیت اطمینان
factor of safety U عامل اطمینان
confidence limits U حدود اطمینان
confide U اطمینان کردن
confided U اطمینان کردن
confides U اطمینان کردن
assurer U اطمینان دهنده
assurance factor U ضریب اطمینان
assurable U قابل اطمینان
safety belt U کمربند اطمینان
safety belts U کمربند اطمینان
reassurance U اطمینان مجدد
reassurance U اطمینان افرینی
reassurances U اطمینان مجدد
reassurances U اطمینان افرینی
reputable U قابل اطمینان
assuror U اطمینان دهنده
bleeder valve U شیر اطمینان
coefficient of safety U ضریب اطمینان
confidence level U درجه اطمینان
accredit U اطمینان کردن
accrediting U اطمینان کردن
accredits U اطمینان کردن
confidence interval U فاصله اطمینان
ensured U اطمینان یافتن
ensures U اطمینان یافتن
ensuring U اطمینان یافتن
insures U اطمینان یافتن
confidence coefficicent U ضریب اطمینان
confidence belt U کمربند اطمینان
ensure U اطمینان یافتن
reliability U قابلیت اطمینان
safety glass U شیشه اطمینان
safety valve U دریچه اطمینان
safety plug U پولک اطمینان
safety fuse U فیوز اطمینان
relief valve U شیر اطمینان
quality assurance U اطمینان از کیفیت
fire escape U پلکان اطمینان
fire escapes U پلکان اطمینان
uncertainties U عدم اطمینان
uncertainty U عدم اطمینان
positiveness U قطعیت اطمینان
safety hook U قلاب اطمینان
safety lamp U چراغ اطمینان
sicker U قابل اطمینان
reliability U قابل اطمینان
reliability U قابلیت اطمینان
failure safety U قابلیت اطمینان
safe valve U دریچه اطمینان
unreliability U عدم اطمینان
unpromising U غیرقابل اطمینان
truster U اطمینان کننده
play up U اطمینان دادن به
overconfidence U اطمینان بیش از حد
trustful U معتمد اطمینان
solids U قابل اطمینان
solid U قابل اطمینان
interval confidence U فاصله اطمینان
trusty U اطمینان بخش
insurance stockage U ذخیره اطمینان
i'll warrant U اطمینان میدهم
reliable U قابل اطمینان
fiducial interval U فاصله اطمینان
valid U قابل اطمینان
figure on اطمینان داشتن
interval confidence U دامنه اطمینان
aplomb U اطمینان بخود
level of confidence U سطح اطمینان
limits of confidence U حدود اطمینان
safest U صحیح اطمینان بخش
ultimate factor of safety U ضریب اطمینان اختیاری
qualm U عدم اطمینان بیم
trusty U موتمن مورد اطمینان
fiduciary U اطمینان بخش ثقه
I am positive that ... U من اطمینان کامل دارم که ...
persuasion U اطمینان عقیده دینی
area of uncertainity U منطقه عدم اطمینان
reliability U قابلیت اطمینان اعتبار
qualms U عدم اطمینان بیم
persuasions U اطمینان عقیده دینی
safer U صحیح اطمینان بخش
mistrusted U اطمینان نکردن به فن داشتن
mistrust U اطمینان نکردن به فن داشتن
trusts U اطمینان پشت گرمی
checks U اطمینان از صحت چیزی
safe yield U بده قابل اطمینان
checked U اطمینان از صحت چیزی
reasure U دوباره اطمینان یا قوت
misgiving U عدم اطمینان ترس
misgivings U عدم اطمینان ترس
check U اطمینان از صحت چیزی
mistrusts U اطمینان نکردن به فن داشتن
trusted U اطمینان پشت گرمی
reassures U دوباره اطمینان دادن
mistrusting U اطمینان نکردن به فن داشتن
reassured U دوباره اطمینان دادن
safe U صحیح اطمینان بخش
reassure U دوباره اطمینان دادن
safes U صحیح اطمینان بخش
trust U اطمینان پشت گرمی
to believe in somebody [something] U اطمینان داشتن به کسی [چیزی]
quality assurance U عملیات اطمینان از کیفیت جنس
avouch U اقرار کردن اطمینان دادن
i rely or your secrecy U من به رازداری شما اطمینان میکنم
trut U اطمینان داشتن توکل کردن
anti flood valve U شیر اطمینان مانع طغیان
swear by <idiom> U کاملا از چیزی اطمینان داشتن
i reckon U اطمینان به دوستی کسی داشتن
bleeder type steam engine U ماشین بخار با شیر اطمینان
i assured him of that U به او در این باره اطمینان دادم
dependable U قابل اطمینان مورد اعتماد
persuasion U نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
persuasions U نظریه یا عقیده ازروی اطمینان
accredit U مورد اطمینان بودن یا شدن
accrediting U مورد اطمینان بودن یا شدن
vouch U اطمینان دادن تایید کردن
accredits U مورد اطمینان بودن یا شدن
unreliable U غیر قابل اطمینان نامعتبر
confidence man U کسی که از اطمینان دیگرسوء استفاده میکند
authentication U اطمینان از اینکه چیزی صحیح است
I'm sure we can come to some arrangement. U من اطمینان دارم که ما می توانیم به توافقی برسیم .
controls U اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
mistrustfully U ازروی بدگمانی از روی عدم اطمینان
sail in U با جدیت و اطمینان بکاری مبادرت کردن
control U اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
life is not worth an hour's p U ساعتی هم نمیتوان به زندگی اطمینان داشت
controlling U اطمینان از بررسی و آزمایش کردن چیزی
maintain U اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
measure U عملیات برای اطمینان یافتن از صحت چیزی
bank on <idiom> U اطمینان داشتن ،روی چیزی حساب کردن
maintained U اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
maintains U اطمینان از وضعیت مناسب سیستم و کارایی درست آن
chunking along U عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان
arithmetic U عملیات محاسباتی مجدد برای اطمینان از صحت نتیجه
On comparison, the Mercedes was the more reliable of the two cars. U هنگام مقایسه دو خودرو، بنز قابل اطمینان تر بود.
balance U روش اطمینان یافتن از هم سطح بودن در انتهای دو ستون
balances U روش اطمینان یافتن از هم سطح بودن در انتهای دو ستون
aligns U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
aligned U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
tests U اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
aligning U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
align U ایجاد فاصله بین کلمات برای اطمینان از جا گرفتن خط متن در یک خط
verification U بررسی هرکلیدبرای اطمینان ازاعتبار آن برای یک برنامه کاربردی خاص
tested U اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
acatalectic U قاضی یاشخصی که نمیتواند به صحت امری اطمینان حاصل کند
aligner U وسیلهای که از صاف بودن کاغذ در چاپگر اطمینان حاصل میکند
test U اجرای آزمایش یک وسیله یا برنامه برای اطمینان از صحت کار آن
protection U اطمینان از اینکه داده توسط کاربر نامجاز کپی نشده است
synchronizes U اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
synchronised U اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
sync U باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
dry run U اجرای برنامه با داده پیش فرض برای اطمینان از صحت کارها
synchronization U باس ارسالی برای اطمینان از این که گیرنده با فرستنده سنکرون است
synchronises U اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
synchronising U اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
synchronize U اطمینان از اینکه دو یا چند وسیله یا پردازنده از زمان و عمل هم سان هستند
tests U اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
tested U اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
test U اجرای برنامه با داده آزمایش برای اطمینان از صحت کار نرم افزار
GOSIP U استاندارد دولت آمریکا برای اطمینان از کار همزمان کامپیوترها و سیستمهای ارتباطی
align U اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
aligns U اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
aligning U اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
aligned U اطمینان از قرار گرفتن نوک خواندن / نوشتن به درستی روی رسانه ذخیره سازی
recoveries U نرم افزاری که به طورخودکارپس ازبروزخطا کارکندبرای اطمینان یافتن ازاینکه سیستم عملیات را ادامه میدهد
recovery U نرم افزاری که به طورخودکارپس ازبروزخطا کارکندبرای اطمینان یافتن ازاینکه سیستم عملیات را ادامه میدهد
soak U اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
soaks U اجرای برنامه یا وسیله به طور پیاپی در یک زمان برای اطمینان از این که به درستی کار میکند
ping U امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
self- U برای اطمینان از صحت نحوه کار کردن , معمولاگ حافظه , وسایل جانبی و دیسک درایوها بررسی می شوند
dead U دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
pinged U امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
pings U امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
pinging U امکان نرم افزاری که تمام گرههای شبکه یا اینترنت را بررسی میکند برای اطمینان از صحت کار آنها
dual U دو سیستم کامپیوتری که به طور موازی روی داده یکسان کار می کنند با دستورات مشابه برای اطمینان از صمت بالا
directories U روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
directory U روش اطمینان از اطلاعات مشابه و به روز فایلهای دو دایرکتوری مشابه در دو کامپیوتر
hash U الگوریتم تولید کد hash برای ورودی و اطمینان از اینکه با سایر ورودی ها فرق دارد
controls U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
controlling U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
control U مربوط به چیزی یا اطمینان یافتن از چیزی که بررسی میشود
keystroke U برسی هر کلید انتخاب شده برای اطمینان یافتن از اینکه برای عملی مناسب است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com