English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tactical intelligence U اطلاعات جنگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
escry U فریاد و غریو جنگی سردادن نعره جنگی
warship U کشتی جنگی ناو جنگی
battle drill U مشق جنگی تمرین جنگی
warships U کشتی جنگی ناو جنگی
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service U سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attributes U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
aperture card U روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation U درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing U پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
live fire U تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
distance vector protocols U اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
connexions U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
civilian internee information bureau U دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
defense system aquisition U سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing U 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
martin U جنگی
martial U جنگی
battle line U خط جنگی
dogfights U سگ جنگی
dogfight U سگ جنگی
warlike U جنگی
tactically U جنگی
service U جنگی
serviced U جنگی
bristly U جنگی
fighting U جنگی
tactical U جنگی
scrapper U جنگی
intelligence process U جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
battle lights U چراغهای جنگی
dry run U تمرین جنگی
man of war U ناو جنگی
man of war U مرد جنگی
campaigning U عملیات جنگی
live round U تیر جنگی
service ammunition U مهمات جنگی
booty U غنیمت جنگی
live U مهمات جنگی
formation U ارایش جنگی
killed in action U کشته جنگی
live ammunition U مهمات جنگی
sloop of war U کرجی جنگی
sloop U قایق جنگی
live round U گلوله جنگی
service mine U مین جنگی
campaigns U عملیات جنگی
light line U خط چراغ جنگی
paludament U ردای جنگی
munitions of war U مهمات جنگی
tactic U تدابیر جنگی
battle casualty U تلفات جنگی
martel de fer U چکش جنگی
parlementaire U فرستاده جنگی
battle dress U جلیقه جنگی
campaign U عملیات جنگی
armed naval vessel U ناو جنگی
campaigned U عملیات جنگی
poleax U تبرزین جنگی
poleaxe U تبرزین جنگی
accredited correspondent U خبرنگار جنگی
reparations for war damages U غرامات جنگی
nom de guerre U کنیه جنگی
dry run U عملیات جنگی
fighting ram U غوچ جنگی
prisoner of war U زندانی جنگی
game cock U خروس جنگی
game fowl U خروس جنگی
war horses U اسب جنگی
war horse U اسب جنگی
gamecock U خروس جنگی
bantams U خروس جنگی
bantam U خروس جنگی
hard head U شاخ جنگی
contraband of war U قاچاق جنگی
combatant vessel U ناو جنگی
fighting load U بارمهمات جنگی
fighting load U بار جنگی
dim light U چراغ جنگی
destrier U اسب جنگی
destrer U اسب جنگی
enginery U اسباب جنگی
actions U عملیات جنگی
action U عملیات جنگی
tactics U تدابیر جنگی
cars U ارابه جنگی
car U ارابه جنگی
field type U از نوع جنگی
field wire U سیم جنگی
fighting cock U خروس جنگی
interned U پناهنده جنگی
combatant vessel U کشتی جنگی
combat tire U لاستیک جنگی
battle sight U درجه جنگی
passes U معبر جنگی
passed U معبر جنگی
pass U معبر جنگی
battle reserve U احتیاط جنگی
battle reserve U ذخیره جنگی
battle problems U مسائل جنگی
warplane U هواپیمای جنگی
battleplane U هواپیمای جنگی
battle plane U هواپیمای جنگی
battle map U نقشه جنگی
chargers U اسب جنگی
battle station U پایگاه جنگی
booty of war U غنیمت جنگی
combat ration U جیره جنگی
missing U گمشده جنگی
lived U تیراندازی جنگی
lived U مهمات جنگی
lived U فشنگ جنگی
live U تیراندازی جنگی
live U فشنگ جنگی
combat firing U تیراندازی جنگی
combat exercise U مانور جنگی
cocker U خروس جنگی
campaign medal U مدال جنگی
campaign badge U نشان جنگی
charger U اسب جنگی
war plan U نقشه جنگی
war reserves U ذخایر جنگی
battleship U کشتی جنگی
war strenght U استعداد جنگی
war state U دولت جنگی
war ship U کشتی جنگی
war refugee U آواره جنگی
trophy of war U غنایم جنگی
stratagem U حیله جنگی
warpath U مسیر جنگی
tactical missile U موشک جنگی
tactical march U انتقال جنگی
war vessel U کشتی جنگی
battleships U کشتی جنگی
chariots U ارابه جنگی
war plan U طرح جنگی
war material U وسایل جنگی
stratagems U حیله جنگی
war indemnity U تاوان جنگی
navy U کشتی جنگی
war indemnity U غرامت جنگی
navies U کشتی جنگی
military U جنگی ارتش
war cry U فریاد جنگی
war crimes U جنایات جنگی
war crime U جنایات جنگی
chariot U ارابه جنگی
warlike preparations U تدارکات جنگی
warfare economy U اقتصاد جنگی
tactical march U حرکت جنگی
prisoner of war U اسیر جنگی
spoiler U خریدارغنائم جنگی
warheads U کلاهک جنگی
war gas U گاز جنگی
jetty U استحکامات جنگی
warhead U کلاهک جنگی
compartments U دهلیز جنگی
prisoners of war U زندانی جنگی
compartment U دهلیز جنگی
strategic situation U وضع جنگی
tactical aircraft U هواپیمای جنگی
jetties U استحکامات جنگی
spoils of war U غنائم جنگی
prisoners of war U اسیر جنگی
war material U تجهیزات جنگی
ransom U غرامت جنگی جزیه
equipage U اسباب و لوازم جنگی
ransoms U غرامت جنگی جزیه
action U اشغال نیروهای جنگی
actions U اشغال نیروهای جنگی
cartels U مبادله اسیران جنگی
jacob's ladder U پله جنگی ناو
cartel U مبادله اسیران جنگی
wartime load U بار جنگی ناو
combatant U جنگی مبارزه طلب
wooden walls U ناوها یا کشتیهای جنگی
warheads U کلاهک موشک سر جنگی
pass U مسیر کوتاه جنگی
warhead U کلاهک موشک سر جنگی
massing U تمرکز قوای جنگی
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com