English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
information on demand U اطلاعات با تقاضا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
call up U تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
call-up U تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
call-ups U تقاضا برای نمایش اطلاعات ذخیره شده
Other Matches
arc elasticity of demand U عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
giffen good U نوعی کالای پست که اثر درامدی ان بزرگتر ازاثر جانشینی بوده و تقاضا بابالا رفتن قیمت افزایش مییابدمنحنی تقاضا در مورد کالای گیفن صعودی است
window U تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
associative storage U یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
law of demand U براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
demanded U تقاضا کردن تقاضا
demands U تقاضا کردن تقاضا
demand U تقاضا کردن تقاضا
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service U سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
derived information U اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attributes U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute U 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
radar correlation U درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
aperture card U روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
shift of a demand curve U انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
trapdoors U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor U فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing U پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
distance vector protocols U اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
read time U زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
connexions U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection U پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
civilian internee information bureau U دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
defense system aquisition U سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
data transceiver U دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement U کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing U 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth U در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
IrDA U روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link U روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
postulating U تقاضا
requesting U تقاضا
postulates U تقاضا
postulated U تقاضا
postulate U تقاضا
exigence U تقاضا
request U تقاضا
requested U تقاضا
solicitation U تقاضا
rogation U تقاضا
requests U تقاضا
requisitions U تقاضا
suit U تقاضا
suited U تقاضا
requisitioned U تقاضا
requisitioning U تقاضا
demands U تقاضا
demanded U تقاضا
demand U تقاضا
requisition U تقاضا
prayers U تقاضا
importance U تقاضا
prayer U تقاضا
suits U تقاضا
demanded U تقاضا کردن
supply and demand U عرضه و تقاضا
demand shift U انتقال تقاضا
demand side U ستون تقاضا
demand shift U تغییر تقاضا
demand shift U جابجائی تقاضا
claimed <adj.> <past-p.> U تقاضا شده
demand factors U عوامل تقاضا
demand function U تابع تقاضا
demandable U قابل تقاضا
demand management U مدیریت تقاضا
demand pattern U الگوی تقاضا
pleas U تقاضا استدعا
law of demand U قانون تقاضا
measurement of demand U تخمین تقاضا
elasticity of demand U کشش تقاضا
demand U تقاضا کردن
income elasticity of demand U درامدی تقاضا
peak demand U بیشترین تقاضا
quantity of demand U مقدار تقاضا
peak demand U حداکثر تقاضا
excess demand U فزونی تقاضا
on demand U بنا به تقاضا
offer and demand U عرضه و تقاضا
requisition U تقاضا کردن
demandant U تقاضا کننده
demanded <adj.> <past-p.> U تقاضا شده
demand surface U سطح تقاضا
demand side U طرف تقاضا
requisitioned U چیزمورد تقاضا
requisitioned U تقاضا کردن
requisition U چیزمورد تقاضا
demand factor U ضریب تقاضا
plea U تقاضا استدعا
adjure U تقاضا کردن
requests U تقاضا خواسته
requisitions U تقاضا کردن
requisitions U چیزمورد تقاضا
requested U تقاضا خواسته
demands U تقاضا کردن
applier U تقاضا کننده
asked <adj.> <past-p.> U تقاضا شده
suing U تقاضا کردن
applications U فرم تقاضا
sues U تقاضا کردن
application U فرم تقاضا
sue U تقاضا کردن
demand surface U میزان تقاضا
within three days of demand U در طی سه روز پس از تقاضا
sued U تقاضا کردن
demand curve U منحنی تقاضا
requesting U تقاضا خواسته
requirement U تقاضا احتیاج
request U تقاضا خواسته
demand schedule U جدول تقاضا
requisitioning U تقاضا کردن
demand elasticity U کشش تقاضا
requisitioning U چیزمورد تقاضا
change in demand U تغییر تقاضا
demand paging U صفحه بندی تقاضا
demand and supply market U بازار عرضه و تقاضا
demand for money U تقاضا برای پول
money demand U تقاضا برای پول
arc elasticity of demand U کشش کمانی تقاضا
demand forecast U پیش بینی تقاضا
applicant U تقاضا کننده طالب
request U تقاضا برای چیزی
requested U تقاضا برای چیزی
adjure به اصرار تقاضا کردن
requesting U تقاضا برای چیزی
cross elasticity of demand U کشش متقاطع تقاضا
supply and demand law U قانون عرضه و تقاضا
requests U تقاضا برای چیزی
solicits U درخواست یا تقاضا کردن از
solicited U درخواست یا تقاضا کردن از
solicit U درخواست یا تقاضا کردن از
soliciting U درخواست یا تقاضا کردن از
applicants U تقاضا کننده طالب
law of supply and demand U قانون عرضه و تقاضا
price elasticity of demand U کشش قیمتی تقاضا
demanded U مطالبه تقاضا کردن
registrant U تقاضا ثبت کننده
on demand U به در خواست به مجرد تقاضا
indent U تقاضا یاسفارش جنس
indenting U تقاضا یاسفارش جنس
demands U مطالبه تقاضا کردن
indents U تقاضا یاسفارش جنس
quantity demanded U مقدار تقاضا شده
applications U تقاضا برای چیز
application U تقاضا برای چیز
request for proposal U تقاضا برای پیشنهاد
demand U مطالبه تقاضا کردن
stock requisition U تقاضا جهت کالا
gluts U عرضه بیش از تقاضا
glut U عرضه بیش از تقاضا
requesting unit U یکان تقاضا کننده
measurement of demand U اندازه گیری تقاضا
send away for something <idiom> U تقاضا نامه نوشتن
overloads U تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
request for quotation U تقاضا برای اعلام قیمت
overloaded U تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
infinitely elastic demand curve U منحنی تقاضا با کشش نامحدود
overload U تقاضا بیشتر از توانایی وسیله
demand versus quantity demanded U تقاضا در برابر مقدار تقاضاشده
excess demand inflation U تورم ناشی از مازاد تقاضا
excess demand U تقاضای زیادی مازاد تقاضا
put in U تقاضا کردن پیشنهاد دادن
demand pull inflation U تورم ناشی از فشار تقاضا
demand [of] U درخواست [خواست] [طلب] [تقاضا] [از]
demands U تقاضا برای انجام چیزی
demanded U تقاضا برای انجام چیزی
demand U تقاضا برای انجام چیزی
intelligence process U جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
obtruding U بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
invoked U تقاضا از کسی برای انجام کاری
invokes U تقاضا از کسی برای انجام کاری
demanded U تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demands U تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demand U تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demand oriented pricing U قیمت گذاری با توجه به شرایط تقاضا
clamoured U غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
Application may be filed by ... U مهلت ارائه تقاضا نامه تا ... است.
to invite somebody to do something U از کسی تقاضا انجام کاری را کردن
obtrude U بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
clamor U غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
clamours U غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
obtruded U بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
clamouring U غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
obtrudes U بدون تقاضا چیزی را مطرح کردن
invoke U تقاضا از کسی برای انجام کاری
clamour U غریو کشیدن مصرانه تقاضا کردن
invoking U تقاضا از کسی برای انجام کاری
applying U تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
applies U تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
demand factors U عواملی که درتغییر تقاضا موثرند عبارتنداز : درامد
apply U تقاضا برای چیزی معمولا به صورت نوشته
input/output U سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
speculative demand for money U تقاضا برای پول بمنظور انگیزه سفته بازی
X series U تقاضا برای ارتباط دادهای روی داده عمومی شبکه
inquiry U کد ارسالی توسط کامپیوتر به ترمینال راه دور و تقاضا برای پاسخ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com