English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
atrium U اطاق میانی خانههای روم قدیم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
teutonic U از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
compartment marking U سیستم شماره گذاری اطاق بار هواپیما تقسیم بندی اطاق بار
half way houses U خانههای امادگی
bungalow U خانههای ییلاقی
bungalows U خانههای ییلاقی
terrace U ردیف خانههای بهم پیوسته
terraces U ردیف خانههای بهم پیوسته
white squate weakness U ضعف خانههای سفیدرنگ شطرنج
magic square U چار گوشی که خانههای شطرنجی دارد
black square weakness U ضعف خانههای سیه رنگ شطرنج
contiguous U خانههای گرافیکی یا حروفی که بر همدیگر اثر می گذارند
asynchronous U در یک شبکه با استفاده از خانههای داده با اندازه ثابت
garbage collection U پاک کردن خانههای بلااستفاده حافظه در یک فایل
wanigan U خانههای نصب شده روی تریلر سیار خانه پیش ساخته
trick or treat U قاشق زنی وکاسه زنی دم درب خانههای مردم
the old world U بر قدیم
of old U قدیم
yore U در قدیم
anciently U در قدیم
primitive U قدیم
old world U دنیای قدیم
the youth of the world U روزگارخیلی قدیم
In times past . In olden days . U درروزگاران قدیم
pierian U در مقدونیه قدیم
the old ways U رسوم قدیم
tzar U امپراطورروسیه قدیم
Aborigine اهلی قدیم
dateless U بسیار قدیم
ancientry U عهد قدیم
the old testament U عهد قدیم
f. times U ایام قدیم
immensurable U خیلی قدیم
babylon U شهر بابل قدیم
kempo U تکنیک قدیم کاراته
samson U قاضی قدیم اسرائیل
italic U وابسته به ایتالیاییهای قدیم
samaria U سامریه در فلسطین قدیم
land grave U کنت قدیم المانی
conventionality U پیروی از سنت قدیم
proconsulship U مقام فرمانداری در رم قدیم
conservative U پیرو سنت قدیم
early U مربوط به قدیم عتیق
proconsular U وابسته به فرمانداران رم قدیم
earliest U مربوط به قدیم عتیق
satrap U استاندار قدیم ایران
unite U سکه قدیم انگلیسی
unites U سکه قدیم انگلیسی
uniting U سکه قدیم انگلیسی
conservatives U پیرو سنت قدیم
carthage U شهر کارتاژ قدیم
Old Testament U پیمان یا وصیت قدیم
old english U زبان انگلیسی قدیم
from immemorial times U از زمان خیلی قدیم
immemorially U بطور خیلی قدیم
It is an old saying that … U از قدیم گفته اند که ...
iguanodont U سوسماربزرگ گیاهخوار قدیم
terraced houses U خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
thinners U وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thins U وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinnest U وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thinned U وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
thin U وسیله RAM با سرعت دستیابی سریع با استفاده از ماتریس خانههای مغناطیسی و ماتریس بنوک خواندن و نوشتن برای دستیابی به آنها
saker U باز شکاری در اروپای قدیم
tchigorin indian U دفاع هندی قدیم شطرنج
stuart U خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
propraetor U کنسول فرمانداراستان قدیم روم
sab U وابسته به سبایایمن قدیم یمنی
old guard U صنوف صاحب اعتبار قدیم
Hamedan U شهر همدان [اکباتان قدیم]
mercury U یکی از خدایان یونان قدیم
plebs U توده مردم روم قدیم
triumvirate U یکی از سه زمامدار روم قدیم
babel U شهر و برج قدیم بابل
nestorian U کلیسای نسطوری قدیم ایران
punic U اهل کارتاژ قدیم قرطاجنی
ra U خدای افتاب مصریان قدیم
fabliau U وابسته باشعار قدیم فرانسه
apis U گاو مقدس مصریان قدیم
pandect U حقوق مدنی روم قدیم
macaca U نوعی میمون دنیای قدیم
pony express U پست سریع السیر قدیم
paleo etc U وابسته بشمال دنیای قدیم
doric U بسبک معماری قدیم یونان
immemorial U بسیار قدیم خیلی پیش
paleo arctic or palaeo U وابسته بشمال دنیای قدیم
triumvirates U یکی از سه زمامدار روم قدیم
macaque U نوعی میمون دنیای قدیم
paleethnology U مبحث شناسایی انسانهای قدیم
triumvier U یکی از سه زمامدار روم قدیم
the a of days U خدای سرمدی قدیم الایام
old indian defence U دفاع هندی قدیم شطرنج
ecclesiast U عضوانجمن سیاسی اتنیهای قدیم
middle deck U پل میانی
mesne U میانی
mediate U میانی
mediated U میانی
mediates U میانی
center back U بک میانی
inmost U میانی
mesial U میانی
mesal U میانی
mediating U میانی
centric U میانی
medium U میانی
median U میانی
midline U خط میانی
mediums U میانی
centrical U میانی
mesail U میانی
center land U خط میانی
medial U میانی
innermost U میانی
mycenaean U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
lawmerchant U قواعد واصول قدیم معاملات بازرگانی
quadriga U ارابه چهار اسبه رومیان قدیم
paleontology U مبحث زیست شناسی دوران قدیم
propretor U کنسول فرماندار استان قدیم روم
acinaces U شمشیر کوتاه ایرانیان قدیم وسکاها
pre chellean U وابسته به اواخر دوره عصرحجر قدیم
protasis U نخستین قسمت درام قدیم رومی
archon U یکی از افسران عالیرتبهء اتن قدیم
mycenian U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
lambrequin U دستمال روی کلاه خوددلاروران قدیم
sogdian U اهل سغدیا یا سغد قدیم ایران
doric U وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
hierology U علم خواندن خطوط قدیم مصر
hoplite U سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
Whigs U عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
Whig U عضو حزب "ویگ " در انگلیس قدیم
essenism U اصول یازندگی راهبان قدیم یهود
classic U مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
He is an old – timer at this club . U از قدیم عضو این با شگاه بو ده است
gambit of aleppo U نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
goth U یکی از اقوام المانی قدیم بربری
shekel U واحد وزن وپول بابل قدیم
guard mount U مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
portcullis U درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
from (since) the year one [American E] <adv.> U از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
from (since) the year dot [British E] <adv.> U از زمان خیلی قدیم [اصطلاح روزمره]
classics U مربوط به نویسندگان قدیم لاتین ویونان
portcullises U درورودی قلعههای قدیم پنجره کشودار
interconnection U اتصال میانی
middle insomnia U بیخوابی میانی
middle fraction U پاره میانی
halfback U بازیگر میانی
middle fraction U جزء میانی
dorsomedial U پشتی- میانی
intermediate anneal U التهاب میانی
drop keel U تیغه میانی
middle ear U گوش میانی
middle part U قسمت میانی
intermediate band U باند میانی
midsection U قطعه میانی
mid U میانی وسطی
mid- U میانی وسطی
midpoint U نقطه میانی
hogging U تنش میانی
i.f. U فرکانس میانی
interband U باند میانی
median U سکوی میانی
midpoints U نقطه میانی
halfback U بازیگرخط میانی
mid flap U فلپ میانی
intermediate plate U صفحه میانی
intermediate points U جهات میانی
central strip U نوار میانی
lower boom U تیرک میانی
central reserve U سکوی میانی
midfield line U خط میانی زمین
center stripe U خط میانی زمین
center wing U بال میانی
lower boom U بوم میانی
center section U بال میانی
center line U خط میانی زمین
center circle U دایره میانی
intermediate terminal U ترمینال میانی
intermediate transmitter U فرستنده میانی
interphase U فاز میانی
intermediate phase U فاز میانی
intermediate contact U کنتاکت میانی
intermediate distribution frame U مقسم میانی
mesencephalon U مغز میانی
intermediate field U میدان میانی
cut splice U پیوند میانی
intermediate frequency U فرکانس میانی
intermediate frequency tank circuit U فرکانس میانی
median income U درامد میانی
intermediate fuse U فیوز میانی
intermediate image U تصویر میانی
intermediate layer U لایه میانی
intermediate link U حلقه میانی
intermediate office U مرکز میانی
intermediate oscillation U نوسان میانی
intermediate zone U ناحیه ی میانی
middle layer U قشر میانی
tun dish throught U پاتیل میانی
meddled U میانی وسطی
ridge rope U سیم میانی
middles U میانی وسطی
meddles U میانی وسطی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com