English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
thermostatics U اصول نظری یا فرضیه علمی درباره موازنه گرما
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
theories U فرضیه علمی تعلیم
theory U فرضیه علمی تعلیم
theories U اصول نظری
theory U اصول نظری
scientifically U موافق اصول علمی
permanent income hypothesis U فرضیه درامد دائمی درباره مصرف
I wI'll not comment on this issue. U درباره این مطلب اظهار نظری نمی کنم
mechanics U علمی که درباره اثر نیرو بر اجسام بحث میکند
histochemistry U علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
researches U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researched U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
research U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researching U توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
geochemistry U علمی که درباره ترکیب وتغییرات شیمیایی پوسته زمین بحث میکند
geomorphology U علمی که درباره برجستگیهای سطح زمین وعلل پیدایش انها بحث میکند
epiphytology U علمی که درباره خواص و بوم شناسی وعلل شیوع امراض گیاهی بحث میکند
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
thermostat U :الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
thermostats U :الت تعدیل گرما دستگاه تنظیم گرما
theorization U تحقیقات نظری استدلال نظری
to make a complaint [about] U شکایت کردن [درباره] [مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
sanitize U مطابق اصول بهداشت کردن از روی اصول بهداشتی عمل کردن
antinomian U مخالفین اصول اخلاقی فرقهای از مسیحیان که مخالف مراعات اصول اخلاقی بودند و اعتقادداشتند که خداوند در همه حال نسبت به مسیحیان لطف دارد
helped U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps U پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
hypothesis U فرضیه
postulation U فرضیه
accidentalism U فرضیه
theory U فرضیه
hypotheses U فرضیه
theories U فرضیه
Q.E.D U فرضیه
balances U موازنه
equilibrium U موازنه موازنه
counterbalance U موازنه
balance U موازنه
equilibrium U موازنه
counterbalanced U موازنه
equilibration U موازنه
equilibrator U موازنه
counterbalances U موازنه
premised <adj.> <past-p.> U فرضیه مقدم
preconditioned <adj.> <past-p.> U فرضیه مقدم
assumed <adj.> <past-p.> U فرضیه مقدم
presupposed <adj.> <past-p.> U فرضیه مقدم
voluntarism U فرضیه ارادی
presumed <adj.> <past-p.> U فرضیه مقدم
design assumption U فرضیه حساب
alternative hypothesis U فرضیه مقابل
validation of a hypothesis U اعتبار یک فرضیه
drainage hypothesis U فرضیه زهکشی
theory U نگره فرضیه
whorf's hypothesis U فرضیه وورف
relativity U فرضیه نسبی
contraction hypothesis U فرضیه انقباض
evolution U فرضیه سیرتکامل
theories U نگره فرضیه
null hypothesis U فرضیه صفر
approximate assumption U فرضیه تقریب
hypothesis testing U فرضیه ازمایی
active balance U موازنه مثبت
mass balance U موازنه جرم
material balance U موازنه مواد
libratory U موازنه کننده
equilibrate U موازنه کردن
balance of payments U موازنه پرداختها
balances of payments U موازنه پرداختها
adverse balance U موازنه منفی
charge balance U موازنه بار
counterbalances U موازنه کردن
balancing reservoir U حوض موازنه
counterbalanced U موازنه کردن
to rule off U موازنه کردن
equilibrist U طرفدارسیاست موازنه
compensation level U تراز موازنه
counterbalance U موازنه کردن
compensation point U نقطه موازنه
equilibrium U موازنه و تعادل
to strike a balance U موازنه دراوردن
trade balance U موازنه تجاری
trade balance U موازنه تجارتی
balance of trade U موازنه تجاری
compensating reservoir U حوض موازنه
sciametry U فرضیه کسوف وخسوف
natural rate hypothesis U فرضیه نرخ طبیعی
prerecognition hypothesis U فرضیه پیش شناخت
relative income hypothesis U فرضیه درامد نسبی
validation of a hypothesis U تحقق پذیری یک فرضیه
planetesimal hypothesis U فرضیه ذرات سیارهای
absolute income hypothesis فرضیه درآمد مطلق
continuum hypothesis [CH] U فرضیه پیوستار [ریاضی]
balances U موازنه تتمه حساب
stabilize U به حالت موازنه در اوردن
stabilized U بحالت موازنه دراوردن
stabilizes U بحالت موازنه دراوردن
stabilizes U به حالت موازنه در اوردن
stabilized U به حالت موازنه در اوردن
stabilize U بحالت موازنه دراوردن
stabilising U به حالت موازنه در اوردن
stabilising U بحالت موازنه دراوردن
balances U موازنه کردن تعادل
balance U موازنه کردن تعادل
balance U موازنه تتمه حساب
balanced reaction U واکنش موازنه شده
stabilised U بحالت موازنه دراوردن
stabilised U به حالت موازنه در اوردن
stabilises U بحالت موازنه دراوردن
stabilises U به حالت موازنه در اوردن
balance U موازنه صورت وضعیت
balances U موازنه صورت وضعیت
The policy of balance of power. U سیاست موازنه قدرت
strike a balance U موازنه بدست اوردن
evolutionist U معتقد به فرضیه تکامل یافرگشت
legal fiction U فرض قانونی فرضیه حقوقی
polygenism U فرضیه تحد دمبدا بشر
to collapse U درهم شکستن [مذاکره یا فرضیه]
premisses U فرض قبلی فرضیه مقدم
to collapse U موفق نشدن [مذاکره یا فرضیه]
premise U فرض قبلی فرضیه مقدم
premised U فرض قبلی فرضیه مقدم
to collapse U بهم خوردن [مذاکره یا فرضیه]
mercantilism U سیاست موازنه بازرگانی کشور
balance of international payment U موازنه پرداختهای بین المللی
deficits U کسر موازنه کمبود سرمایه
birling U مسابقه موازنه روی تیرشناور در اب
deficit U کسر موازنه کمبود سرمایه
mercantilist U طرفدار سیاست موازنه اقتصادی
skid fin U باله موازنه در هواپیمای دوباله
indiscrimination U بی نظری
visionary U نظری
theoretic U نظری
theoretical U نظری
visionaries U نظری
opinionative U نظری
armchairs U نظری
armchair U نظری
null hypothesis U فرضیه اولیهای که مورد ازمون قرارمیگیرد
kinetic theory U فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
coherence U فرضیه تکنولوژی پیمایش صفحهای تلویزیون
english hand balance U بالانس ژیمناست روی چوب موازنه
poise U وزنه متحرک بحالت موازنه دراوردن
a priori U تئوری و نظری
theoretical chemistry U شیمی نظری
theoretical competition U رقابت نظری
objectivity U بیطرفی و بی نظری
narrow minddedness U کوتع نظری
subjectivism U حالت نظری
metapolitics U سیاسیات نظری
span U دهانه نظری
theoretical frequency U بسامد نظری
theoretical setting U غروب نظری
theoretical span U دهانه نظری
theoretical type U سنخ نظری
theoretical value U مقدار نظری
parochialism U کوته نظری
notionalist U عالم نظری
theoretical rising U طلوع نظری
theoretical plate U بشقابک نظری
illiberal views U تنگ نظری
in theory U درعلم نظری
peninsularity U تنگ نظری
theoretical mode U نمای نظری
spanned U دهانه نظری
pure mathematics U ریاضیات نظری
provinciality U تنگ نظری
inspectional U نظری دیدنی
theories U تحقیقات نظری
oversight U اشتباه نظری
oversights U اشتباه نظری
theories U علم نظری
metaphsics U فلسفه نظری
insularism U تنگ نظری
erotics U عشق نظری
revisionary U تجدید نظری
latitudinarianism U وسیع نظری
unique in every sense of the word U از هر نظری بی مانند
dogmatic theology U لاهوت نظری
objectivity U اصل بی نظری
expected value U مقدار نظری
theory U علم نظری
sight check U مقابله نظری
theory U تحقیقات نظری
spans U دهانه نظری
spanning U دهانه نظری
theorized U فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorises U فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorising U فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorizes U فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorised U فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorizing U فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorize U فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
favorable balance of trade U موازنه مساعد بازرگانی تراز مثبت تجاری
roadwheel arm U بازوی چرخ جاده اهرم موازنه شنی
candlesticks U بالانس بایک شانه روی چوب موازنه
swan scale U تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
deficits U کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
long run equilibrium U موازنه بلند مدت قیمتها قیمت عادی
deficit U کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
sciential U علمی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com