English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
reversibility principle U اصل برگشت پذیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
microscopic reversibility U برگشت پذیری میکروسکوپی
principle of microscopic reversibility U اصل برگشت پذیری میکروسکوپی
reversibility U برگشت پذیری
Other Matches
cold working U شکل دادن به قطعات فلزی دردمای معمولی که باعث افزایش شکنندگی سختی واستحکام و کاهش خاصیت تورق پذیری یا مفتول پذیری ان میگردد
back to battery U برگشت لوله به حالت اول عمل برگشت لوله توپ
relapsed U برگشت
relapses U برگشت
relapsing U برگشت
recoveries U برگشت
relapse U برگشت
drawback U برگشت
return U برگشت
returned U برگشت
returning U برگشت
returns U برگشت
retrogression U برگشت
recovery U برگشت
back water U برگشت اب
refluence U برگشت
reflux U برگشت
reverted U برگشت
recurrenge U برگشت
regression line U خط برگشت
revert U برگشت
regression U برگشت
regurgitation U برگشت
reoccur U برگشت
recrvdescence U برگشت
recrudescence U برگشت
right of reversion U برگشت
tergiversation U برگشت
drawbacks U برگشت
turnrounds U برگشت
reversals U برگشت
recoil U برگشت
turnover U برگشت
recoils U برگشت
capsizal U برگشت
return line U خط برگشت
reverting U برگشت
recoiling U برگشت
upturn U برگشت
recoiled U برگشت
reverts U برگشت
d.c. reinsertion U برگشت سی دی
veer U برگشت
d.c. restoration U برگشت دی سی
reversal U برگشت
veers U برگشت
turnarounds U برگشت
turnaround U برگشت
turnabout U برگشت
retrocession U برگشت
turnabouts U برگشت
retrocedence U برگشت
veered U برگشت
armstand dive U بالانس برگشت
short return U برگشت کوتاه
irrevocability U برگشت ناپذیری
retrogressing U پس رفتن برگشت
regression equation U معادله برگشت
reflector U برگشت دهنده
regression coefficient U ضریب برگشت
turn around time U زمان برگشت
regressive U برگشت کننده
regression time U زمان برگشت
regression analysis U تحلیل برگشت
reflectors U برگشت دهنده
flashbacks U برگشت شعله
flashback U برگشت شعله
retrocessive U برگشت کننده
return wire U سیم برگشت
retrocedent U برگشت کننده
returnable U قابل برگشت
return pipe U لوله برگشت
irreversibility U برگشت ناپذیری
return current U جریان برگشت
return flow U جریان برگشت
irremeable U برگشت نا پذیر
reverses of fortune U برگشت روزگار
revocable U قابل برگشت
return cargo U محموله برگشت
repercussion U انعکاس برگشت
retrogressive U برگشت کننده
rematch U مسابقه برگشت
return conductor U سیم برگشت
nonlinear regression U برگشت غیرخطی
turn U برگشت شناگر
turns U برگشت شناگر
ground return U برگشت زمینی
turnaround time U زمان برگشت
turnaround form U شکل برگشت
back water curve U منحنی برگشت اب
reapparition U برگشت عود
turnaround documents U مستندات برگشت
turnaround documents U اسناد برگشت
rebound U ضربه برگشت
rebounded U ضربه برگشت
turning points U نقطه برگشت
turning point U نقطه برگشت
flyback pulse U پالس برگشت
grid return U سیم برگشت
re- U برگشت دادن
linear regression U برگشت خطی
return flight U پرواز برگشت
backward reaction U واکنش برگشت
payback period U دوره برگشت
backspace U برگشت به عقب
rebounds U ضربه برگشت
re U برگشت دادن
rebounding U ضربه برگشت
image reversal U برگشت تصویر
reverberation U برگشت امواج
reverberations U برگشت امواج
return perion U زمان برگشت
track return U مدار برگشت
irriversible U برگشت ناپذیر
retrograde U برگشت دهنده
irrevocable U غیرقابل برگشت
downward travel U ضربه برگشت
retrogress U پس رفتن برگشت
retrogressed U پس رفتن برگشت
retrogresses U پس رفتن برگشت
recurrence interval U زمان برگشت
irreversible U برگشت ناپذیر
backs U درعقب برگشت
back U درعقب برگشت
irrevocably U بطور بی برگشت
reversible U برگشت پذیر
water absorption U آب پذیری
deliquescence U نم پذیری
bass response U بم پذیری
pliability U خم پذیری
flip turn U برگشت انتهای استخر
irreversible process U فرایند برگشت ناپذیر
nonreimbursable U غیر قابل برگشت
payback period U دوره برگشت سرمایه
cycle time U زمان رفت و برگشت
irreversible steels U فولادهای برگشت ناپذیر
atavism U برگشت بخوی نیاکان
magnetic yoke U سیم برگشت مغناطیسی
ratchet effect U اثر برگشت ناپذیر
back stroke U ضربه برگشت پیستون
regurgitation U برگشت خون استفراع
irreversible reaction U واکنش برگشت ناپذیر
day return U بلیط رفتو برگشت
capital recovery factor U ضریب برگشت سرمایه
plotter repeatability U قابلیت برگشت رسام
regress U برگشت [به حالت کم توسعه]
He came back with his tail between his legs. U دست از پ؟ درازتر برگشت
backstroke U برگشت عقب زنی
recoveries U برگشت به حالت اولیه
recovery U برگشت به حالت اولیه
echo U برگشت امواج رادار
echoed U برگشت امواج رادار
echoes U برگشت امواج رادار
echoing U برگشت امواج رادار
turnaround cycle U مدت رفت و برگشت
high inverse voltage rectifier U یکسوکننده با برگشت قوی
impedance feedback U پیوست برگشت امپدانس
reverberation U برگشت دادن امواج
step backwards U برگشت [به حالت کم توسعه]
regression U برگشت [به حالت کم توسعه]
renewable energy U انرژی برگشت پذیر
grid return U سیم برگشت شبکه
trip U رفت یا برگشت فنر
tripped U رفت یا برگشت فنر
trips U رفت یا برگشت فنر
return ticket U بلیط رفت و برگشت
reverberations U برگشت دادن امواج
total reflux head U سر تقطیر برگشت کامل
lapse U برگشت انحراف موقت
reverts U برگشت به وضعیت طبیعی
lapsing U برگشت انحراف موقت
reverting U برگشت به وضعیت طبیعی
reverted U برگشت به وضعیت طبیعی
revert U برگشت به وضعیت طبیعی
throw back U برگشت به خصال نیاکان
introversion U برگشت بسوی درون
revocable letter of credit U اعتبار قابل برگشت
revocable credit U اعتبار قابل برگشت
drawbacks U برگشت حقوق گمرکی
drawback U برگشت حقوق گمرکی
lapses U برگشت انحراف موقت
deceleration U فرایند برگشت پذیر
inbound U برگشت توپ به زمین
regresses U پس رفت کردن برگشت
regressed U پس رفت کردن برگشت
regressing U پس رفت کردن برگشت
regress U پس رفت کردن برگشت
mutability U تغییر پذیری
modifiability U تغییر پذیری
plasticity U اندام پذیری
mutabilty U تغییر پذیری
observability U مشاهده پذیری
intolerableness U تحمل نا پذیری
passibility U تالم پذیری
negotiability U انتقال پذیری
transferability U انتقال پذیری
pardonableness U امرزش پذیری
paramagnetic susceptibility U پارامغناطیس پذیری
opposability U مقابله پذیری
miscibility U امتزاج پذیری
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com