Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
betterment
U
اصلاح بهبود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
to mend matters
U
کارها را اصلاح کردن اوضاع را بهبود بخشیدن
Other Matches
revise
U
اصلاح کردن اصلاح نمودن
revising
U
اصلاح کردن اصلاح نمودن
revises
U
اصلاح کردن اصلاح نمودن
modification kit
U
جعبه تعمیر یا اصلاح وسیله جعبه وسایل مربوط به اصلاح مدل
self correcting
U
خود بخود اصلاح شونده اصلاح کننده نفس خود
recoveries
U
بهبود
remission
U
بهبود
recovery
U
بهبود
recovery upturn
U
بهبود
mending
U
بهبود
revival
U
بهبود
revivals
U
بهبود
advances
U
بهبود ها
proceedings
U
بهبود ها
improvements
U
بهبود
improvement
U
بهبود
advance
U
بهبود
progress
U
بهبود
improvement
U
بهبود
progression
U
بهبود
tempering quality
U
قابلیت بهبود
pull through
<idiom>
U
بهبود یافتن
to look oneself again
U
بهبود یافتن
up and about
<idiom>
بهبود یافتن
upgrade
U
بهبود امکانات
upgraded
U
بهبود امکانات
meliorism
U
بهبود طلبی
meliorate
U
بهبود یافتن
pick up health
U
بهبود یافتن
look oneself again
U
بهبود یافتن
improvable
U
بهبود پذیر
ameliorator
U
بهبود دهنده
ameliorative
U
بهبود یابنده
improvements
U
بهبود دادن
meliorist
U
بهبود گرای
improvability
U
بهبود پذیری
quick recovery
U
بهبود سریع
upgrades
U
بهبود امکانات
upgrading
U
بهبود امکانات
to restorative to health
U
بهبود دادن
restore to health
U
بهبود دادن
modifies
U
بهبود دادن
modify
U
بهبود دادن
recovery time
U
زمان بهبود
modifying
U
بهبود دادن
improvement
U
بهبود دادن
tempers
U
حالت بهبود
tempered
U
حالت بهبود
temper
U
حالت بهبود
It'll be OK.
<idiom>
U
بهبود میابد!
improvised
U
بهبود سازی شده
spontaneous remission
U
بهبود خود به خودی
spontaneous recovery
U
بهبود خود به خودی
recoverable error
U
خطای قابل بهبود
recover
U
بهبود یافتن بازیابی
welfare state
U
دولت بهبود بخش
recovers
U
بهبود یافتن بازیابی
recuperation
U
بهبود جبران خسارت
recovering
U
بهبود یافتن بازیابی
To recover. To get well.
U
خوب شدن ( بهبود یا فتن )
digital darkroom
U
برنامهای برای بهبود تصویر
uprating
U
بهبود میزان کارائی
[مهندسی]
vulnerary
U
بهبود دهنده داروی زخم
army ready material program
U
برنامه بهبود امادگی رزمی اماد
enhancer
U
وسیله یا نرم افزاری که یک فرآیند یا محصول را بهبود می بخشد
shadow RAM
U
روش بهبود کارایی PC با کپی کردن محتوای قطعه
interface human machine interface
U
امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
customising
U
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customized
U
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customised
U
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customizing
U
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customises
U
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customizes
U
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
customize
U
بهبود دادن به سیستم برای تط ابق با نیاز مشتری
retrofit
U
بروز در اوردن یا اضافه نمودن به یک سیستم موجودبه منظور بهبود ان
ActiveX
U
که برای بهبود کارایی صفحه وب یا یک برنامه کاربردی به کار می رود
human computer
U
امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
HMI
U
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
HMI's
U
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
to turn the corner
<idiom>
U
بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی
[اصطلاح روزمره]
dead
U
دستوربرنامه کار یا خطایی که باعث توقف برنامه بدون بهبود میشود
extending
U
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
whitcomb body
U
جسم ایرودینامیکی که به هواپیما اضافه میشود و سبب بهبود توزیع حجم اریارول میگردد
enhancing
U
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhances
U
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhanced
U
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
enhance
U
سیستم توسعه یافته توسط ماکروسافت برای بهبود کارایی پورت چاپگر موازی
prototypes
U
اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
prototype
U
اولین مدل کاری وسیله یا برنامه که بعداگ آزمایش و تط بیق میشود تا بهبود یابد
extends
U
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
extend
U
خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
normal
U
روش ساخت اطلاعات در پایگاه داده برای جلوگیری از افزونگی و بهبود کارایی ذخیره
revisions
U
اصلاح
betterment
U
اصلاح
reforms
U
اصلاح
reform
U
اصلاح
arrangement
U
اصلاح
emendation
U
اصلاح
improvement
U
اصلاح
regeneration
U
اصلاح
modification
U
اصلاح
arrangements
U
اصلاح
atonement
U
اصلاح
revision
U
اصلاح
improvements
U
اصلاح
reclamation
U
اصلاح
shading
U
اصلاح
reparation
U
اصلاح
reconciliation
U
اصلاح
reformation
U
اصلاح
repaired
U
اصلاح
shavind
U
اصلاح
adjustments
U
اصلاح
melioration
U
اصلاح
rehabilitation
U
اصلاح
correction
U
اصلاح
modifiation
U
اصلاح
reconcilement
U
اصلاح اصلاح
rectification
U
اصلاح
adjustment
U
اصلاح
reforming
U
اصلاح
amendment
U
اصلاح
repair
U
اصلاح
alternation
U
اصلاح
amendments
U
اصلاح
fielded
U
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
EIDE
U
مشخصات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده و دریافت آن به دیسک سخت را بهبود می بخشد
add-on
U
سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
fields
U
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
add-ons
U
سخت افزار یا نرم افزاری که به سیستم کامپیوتری اضافه شده است تا آنرا بهبود بخشد
field
U
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
multimedia
U
قطعه پردازنده که حاوی قط عاتی است که برای بهبود کارایی چند رسانهای و ارتباطات به کار می رود
workflow
U
نرم افزار طراحی شده برای بهبود جریان متنهای الکترونیکی در یک شبکه اداری از یک کاربر به دیگری
self improvement
U
اصلاح خود
right itself
U
اصلاح شدن
regenarate
U
اصلاح شده
reformation
U
اصلاح اساسی
reformism
U
اصلاح طلبی
improvably
U
اصلاح پذیر
to sct aright
U
اصلاح کردن
self correcting code
U
کد خود اصلاح
yates correction
U
اصلاح یتیس
improver
U
اصلاح کننده
modification
U
پیرایش اصلاح
modification
U
اصلاح مدل
modified
U
اصلاح شده
amender
U
اصلاح کننده
corrector
U
اصلاح کننده
corrigibility
U
اصلاح پذیری
corrigible
U
اصلاح پذیر
mendable
U
اصلاح پذیر
reformable
U
اصلاح پذیر
refornable
U
اصلاح پذیر
data modification
U
اصلاح داده ها
irreconcilableness
U
اصلاح ناپذیری
emendator
U
اصلاح کننده
irreconcilability
U
اصلاح ناپذیری
incorrigibility
U
اصلاح ناپذیری
improvability
U
اصلاح شدنی
amendable
U
قابل اصلاح
improvised
U
اصلاح شده
accomodate
U
اصلاح کردن
rectifier
U
وسیله اصلاح
address modification
U
اصلاح نشانی
address modification
اصلاح آدرس
rectifier
U
اصلاح کننده
reconcilability
U
اصلاح پذیری
mender
U
اصلاح کننده
ameliorable
U
قابل اصلاح
meliorate
U
اصلاح کردن
accommodates
U
اصلاح کردن
amending
U
اصلاح کردن
alter
U
اصلاح کردن
altered
U
اصلاح کردن
altering
U
اصلاح کردن
modifying
U
اصلاح کردن
redresses
U
اصلاح کردن
repenting
U
اصلاح شدن
redressed
U
اصلاح کردن
redress
U
اصلاح کردن
reclaim
U
اصلاح شدن
reclaimed
U
اصلاح شدن
eugenics
U
اصلاح نژاد
alters
U
اصلاح کردن
repents
U
اصلاح شدن
emend
U
اصلاح کردن
repented
U
اصلاح شدن
repent
U
اصلاح شدن
revising
U
حک و اصلاح کردن
accommodate
U
اصلاح کردن
emends
U
اصلاح کردن
revises
U
حک و اصلاح کردن
revise
U
حک و اصلاح کردن
accommodated
U
اصلاح کردن
renovation
U
اصلاح نوسازی
amend
U
اصلاح کردن
amended
U
اصلاح کردن
emending
U
اصلاح کردن
emended
U
اصلاح کردن
reclaiming
U
اصلاح شدن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com