Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
caveatemptor
U
اصطلاحی است که متضمن بیان حق مشتری درامتحان کردن و بررسی مبیع میباشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
contango
U
بهره دیرکرد تسلیم قرضه وسهام مهلت تحویل مبیع به مشتری
buyer's option to duble
U
خیار مشتری در این که درصورت ترقی ارزش پول پیش از تسلیم مبیع
duble option
U
خیار مشتری و بایع در موردتغییر دادن مقدار ثمن و مبیع در صورت تغییر ارزش پول
gibberish
U
اصطلاحی که برای بیان لازم نبودن داده بکار می رود
external good order
U
اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
declaratory
U
متضمن بیان
search
U
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searches
U
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searchingly
U
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
searched
U
بررسی خریدار ملک جهت اطلاع از اشکالات احتمالی مربوط به مبیع
earnest
U
مقداری از مبیع که پیش از قبض واقباض کل مبیع و ثمن به خریدار تسلیم میشود
femto
U
پیشوندی که بیان کننده یک کوادریلیوم یا یک میلیونیم یک بیلیون میباشد
negative true logic
U
سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
data packet
U
نرم افزاری که حاوی یک رشته بررسی خطا میباشد
dummy
U
محصول کپی برای بررسی عکس العمل مشتری به طرح
dummies
U
محصول کپی برای بررسی عکس العمل مشتری به طرح
To sit for an examination.
U
درامتحان شرکت کردن
To cheat in an examination.
U
درامتحان تقلب کردن
duplication check
U
بررسی ای که لازمه اش یکسان بودن نتایج دو اجرای مستقل یک عملیات میباشد
marketing
U
بررسی روشهای پخش و توزیع کالااز لحظه خروج از کارخانه تا رسیدن به دست مشتری
eol
U
پایان خط پرچمی که بیان کننده پایان یک خط داده میباشد
positive true logic
U
یک سیستم منطقی که در ان ولتاژ کم بیانگر بیت صفر وولتاژ بالا بیان کننده بیت یک میباشد
call of more
U
حق تقاضای زیاد کردن مبیع
to speak
[things indicating something]
U
بیان کردن
[رفتاری یا چیزهایی که منظوری را بیان کنند]
knocked down
U
کالاهایی که بصورت باز به مشتری داده میشود و خود مشتری انرانصب مینماید مانند مبلمان
charges forward
U
هزینه هایی که بوسیله مشتری پرداخت خواهد شد مخارج حمل که بعد از تحویل کالا به مشتری از او دریافت میشود
parity
U
سیگنال وقفه از تابع بررسی خطا که بیان میکند داده دریافتی در برسی پریتی پذیرفته نشده و آسیب دیده است
To pass an examination .
U
درامتحان قبول شدن
To pass (fail,flunk) an exam.
U
درامتحان قبول ( رد )شدن
I got good marks in the exams .
U
نمرات خوبی درامتحان آوردم
carring over
U
تعویق تصفیه حساب در خریدو فروش سهام برای انتقال مال یا تسلیم مبیع مهلت تعیین کردن
free port
U
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
free ports
U
بندری که معاف ازحقوق گمرکی میباشد بندری که قابل استفاده همه کشتیهای تجارتی میباشد
caveatemptor
U
به معنی " بگذار مشتری حذرکند یا بگذار مشتری موافب باشد "
to t. a cusomer for goods
U
کالای نسیه به مشتری دادن توگلایاردوی اعتباعجنس به مشتری دادن
monomial
U
یک اصطلاحی
idiomatic
U
اصطلاحی
colloquial
U
مصطلح اصطلاحی
an idiomatic experssion
U
عبارت اصطلاحی
canvass
U
جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassed
U
جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvassing
U
جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
canvasses
U
جمع اوری ارا کردن جستجوی سفارش و مشتری کردن
the thing sold
U
مبیع
object of sale
U
مبیع
tout
U
مشتری جلب کردن
accosting
U
مشتری جلب کردن
accosted
U
مشتری جلب کردن
touts
U
مشتری جلب کردن
touted
U
مشتری جلب کردن
accost
U
مشتری جلب کردن
touting
U
مشتری جلب کردن
accosts
U
مشتری جلب کردن
solecism
U
غلط اصطلاحی بی ترتیبی
solecisms
U
غلط اصطلاحی بی ترتیبی
patronised
U
نگهداری کردن مشتری شدن
patronises
U
نگهداری کردن مشتری شدن
patronizes
U
نگهداری کردن مشتری شدن
patronized
U
نگهداری کردن مشتری شدن
patronize
U
نگهداری کردن مشتری شدن
particulars of sale
U
اوصاف مبیع
canvass
U
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassed
U
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvassing
U
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
canvasses
U
مشتری پیدا کردن یا دنبال سفارش رفتن
buyer's option to duble
U
مقداربیشتری از مبیع مطالبه کند
Mahal
U
محل
[اصطلاحی است که به قالی ساروق درجه دو اطلاق می شود.]
seller's option to duble
U
از مقدار مبیع کم یا ثمن بیشتری مطالبه کند
eurocheque
U
چک انگلیسی که قابل نقد کردن در بانکهای اروپایی میباشد
analogue
U
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
analogues
U
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر یا ترمینال
feasibility
U
بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
inferences
U
بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
inference
U
بررسی اطلاع بدست آمده بدون بررسی اطلاعات شخصی درباره کسی
analog
U
یک حالت بررسی در مودم برای بررسی پورت سریال کامپیوتر محلی یا ترمینال
warns
U
بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر.
warn
U
بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر.
warned
U
بیان وقوع یک رویداد خط رناک . بیان وجود خط ر.
commas
U
علامت " , " که برای جدا کردن داده ها و متغیر ها و آرگومان ها میباشد
comma
U
علامت " , " که برای جدا کردن داده ها و متغیر ها و آرگومان ها میباشد
link
U
برنامههای بررسی کامپیوتری برای بررسی اینکه هر قطعه در ارتباط با دیگران خوب کار میکند یا نه
leap frog test
U
و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
automatic
U
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
automatics
U
کامپیوتری که امکانات آزمایش را بررسی میکند و میتواند یک مدار پیچیده یا PCB را برای خطاها بررسی کند
newton raphson
U
اصطلاحی که به یک رویه محاورهای بکار برده شده درحل معادلات اطلاق میشود
verified
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifying
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verifies
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
verify
U
مقایسه کردن با اصل پیام بررسی کردن ازمایش کردن از نظر صحت و دقت
curve fitting
U
روش ریاضی برای پیدا کردن یک فرمول که نمایشگرمجموعهای از نقاط داده میباشد
utility
U
برنامه مفید که همراه با توابعی از قبیل جستجوی فایل , کپی کردن , دایرکتوری فایل , مرتب کردن و رفع اشکال و توابع ریاضی مختلف میباشد
back wardation
U
خسارت دیر کرد در تحویل سهام برقراری مدت برای تسلیم مبیع
seller's option to duble
U
خیار بایع در مورد این که درصورت تنزل ارزش پول پیش از تسلیم مبیع
systems analysis
U
1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
go to sleep
U
اصطلاحی برای توقف کامیپوتریا عدم امکان انجام عملی توسط کامپیوتر به دلیل گرفتار شدن در یک حلقه نامحدود
put option
U
خیار بایع در مورد بالا بردن قیمت قبل از تسلیم مبیع ارزش پول تنزل کند
statement
U
بیان کردن توضیح دادن تاکید کردن
statements
U
بیان کردن توضیح دادن تاکید کردن
set forth
U
بیان کردن
set out
U
بیان کردن
imparting
U
بیان کردن
says
U
بیان کردن
imparts
U
بیان کردن
say
U
بیان کردن
imparted
U
بیان کردن
impart
U
بیان کردن
voice
U
بیان کردن
tells
U
بیان کردن
to set forth
U
بیان کردن
tell
U
بیان کردن
telling-off
U
بیان کردن
frame
U
بیان کردن
utter
U
بیان کردن
embody
U
متضمن
embodying
U
متضمن
informational
U
متضمن
embodied
U
متضمن
containing
U
متضمن
underlying
U
متضمن
embodies
U
متضمن
client side
U
داده یا برنامهای روی کامپیوتر مشتری ونه روی سرور اجرا میشود مثلاگ یک برنامه java script روی جستجوگر و کاربر اجرا میشود و برنامه کربردی مشتری است یا داده ذخیره شده ریو دیسک سخت کابر است
edited
U
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edit
U
فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
To weight up the pros and cons of something .
U
مطلبی راسبک وسنگین کردن (بررسی کردن )
study
U
بررسی کردن
check
U
بررسی کردن
perusing
U
بررسی کردن
peruses
U
بررسی کردن
perused
U
بررسی کردن
peruse
U
بررسی کردن
probe
U
بررسی کردن
probed
U
بررسی کردن
probes
U
بررسی کردن
indagate
U
بررسی کردن
checked
U
بررسی کردن
investigate
U
بررسی کردن
evaluate
U
بررسی کردن
inspect
U
بررسی کردن
dissect
[analyse]
U
بررسی کردن
assay
U
بررسی کردن
analyze
[American]
U
بررسی کردن
analyse
[British]
U
بررسی کردن
survey
U
بررسی کردن
explore
U
بررسی کردن
examine
U
بررسی کردن
enquire into
U
بررسی کردن
determine
U
بررسی کردن
check
U
بررسی کردن
look into
U
بررسی کردن
scrutinize
U
بررسی کردن
bolt
[examine]
U
بررسی کردن
reconcider
U
بررسی کردن
surveys
U
بررسی کردن
survey
U
بررسی کردن
studying
U
بررسی کردن
study
U
بررسی کردن
studies
U
بررسی کردن
surveyed
U
بررسی کردن
checks
U
بررسی کردن
express
U
بیان کردن اداکردن
quantify
U
چندی بیان کردن
restating
U
مجددا بیان کردن
restates
U
مجددا بیان کردن
restated
U
مجددا بیان کردن
word
U
بالغات بیان کردن
detailing
U
یات را بیان کردن
bubbling
U
بیان کردن حباب
bubble
U
بیان کردن حباب
riddles
U
تفسیریا بیان کردن
expresses
U
بیان کردن اداکردن
worded
U
بالغات بیان کردن
riddle
U
تفسیریا بیان کردن
expressed
U
بیان کردن اداکردن
detail
U
یات را بیان کردن
restate
U
مجددا بیان کردن
quantified
U
چندی بیان کردن
expressing
U
بیان کردن اداکردن
sound off
<idiom>
U
عقاید را بیان کردن
bubbles
U
بیان کردن حباب
sound off
U
ازادانه بیان کردن
come out with
<idiom>
U
بیان کردن ،گفتن
bubbled
U
بیان کردن حباب
quantifies
U
چندی بیان کردن
run on
U
بتفصیل بیان کردن
quantifying
U
چندی بیان کردن
embodying
U
متضمن بودن
interdictory
U
متضمن نهی
fatidic
U
متضمن پیشگویی
punitory
U
متضمن مجازات
embody
U
متضمن بودن
presupposing
U
متضمن بودن
embodies
U
متضمن بودن
expositorv
U
متضمن تفسیر
retaliator
U
متضمن تلافی
pergnant
U
حاصلخیز متضمن
prophetical
U
متضمن پیشگویی
invitatory
U
متضمن دعوت
embodied
U
متضمن بودن
presupposes
U
متضمن بودن
purposive
U
متضمن مقصود
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com