English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (7382 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
germanism U اصطلاحات ویژه زبان المانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
germanity U صفات ویژه المانی
gallicism U اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
high dutch U زبان المانی
germanist U دانشمند فرهنگ و زبان المانی
law french U اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
lingua U زبان یا عضو زبانی شکل اصطلاحات خاص
idiom U زبان ویژه
idioms U زبان ویژه
lingoes U زبان ویژه
lingo U زبان ویژه
teutonic U از نژاد قدیم المانی زبان قدیم توتنی
pedlar french U زبان ویژه دزدان
cant U زبان ویژه مناجات
idiosyncrasies U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
idiosyncrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه شیوه ویژه هرنویسنده خصوصیات اخلاقی
disassembler U برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
to watch for certain symptoms U توجه کردن به نشانه های ویژه [علایم ویژه مرض ]
special interest groups U گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
specialty U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
idiocrasy U طبیعت ویژه طرز فکر ویژه
terminology U اصطلاحات
terminologies U اصطلاحات
Germanic U المانی
jerry U المانی
germain U ) : المانی
architectural terms U اصطلاحات معماری
nautical terms U اصطلاحات دریایی
grammatical term U اصطلاحات دستوری
turkism U اصطلاحات ترکی
nomenclauture U فهرست اصطلاحات
nomenelature U فهرست اصطلاحات
nomanclature U مجموعه اصطلاحات
germanize U المانی کردن
germanization U المانی شدن
hans U المانی یاهلندی
German measles U سرخجه المانی
technical U اصطلاحات وقواعد فنی
italicism U عبارات و اصطلاحات ایتالیایی
jargon U اصطلاحات مخصوص یک صنف
botanical terms U اصطلاحات گیاه شناسی
minaei U از اصطلاحات داوری کاراته
medical terminology U اصطلاحات پزشکی یا طبی
inkhorn U دارای اصطلاحات قلنبه
briticism U اصطلاحات خاص انگلیس
terminology U اصطلاحات علمی یافنی
terminologies U اصطلاحات علمی یافنی
terminological U وابسته به مجموعه اصطلاحات
nomenclature U مجموعه اصطلاحات نامگذاری
technic U اصطلاحات وقواعد فنی
germanize U المانی ماب کردن
pfennig U مسکوک مسی المانی
wagnerite U پیرو واگنرموسیقیدان المانی
teutonize U به المانی ترجمه کردن
alemannic U لهجهء مخصوص المانی
schnauzer U سگ " تری یر "المانی نژاد
fokker U یکجورهواپیمای جنگی المانی
wagnerian U پیرو واگنرموسیقیدان المانی
land grave U کنت قدیم المانی
gotha U یکجورهواپیمای بزرگ المانی
panzer U لشگر زرهی المانی
hun U مخرب تمدن المانی
junker U اصیل زاده المانی
souithernism U لغت و اصطلاحات مخصوص جنوب
cant U اصطلاحات مخصوص یک صنف یا دسته
anglicist U متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
patavinity U لهجه ولایتی اصطلاحات محلی
technicalization U استفاده از اصطلاحات یاروشهای فنی
nomenclature U نام گذاری فهرست اصطلاحات
nomenclature U فهرست واژه ها و اصطلاحات یک علم یا یک فن
terminologies U لفظ گذاری مجموعه اصطلاحات
terminological U وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
terminology U لفظ گذاری مجموعه اصطلاحات
doberman pinscher U سگ پاسبان المانی متوسط الجثه
junker U جوان نجیب زاده المانی
Gothic U حروف سیاه قلم المانی
kummel U نوشابه المانی زیره دار
translator U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translators U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
languages U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language U برنامهای که را در یک زبان به دستور مشابه در زبان دیگر تبدیل میکند
language U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
assembly U زبان برنامه سازی ای که اطلاعاتی که به زبان ماشین تبدیل می کنند
languages U استفاده از کامپیوتر برای ترجمه یک متن از یک زبان به زبان دیگر
host language U زبان برنامه نویسی که در ان زبان دیگری شامل شده و یاجاسازی گردیده است
compiler U که یک برنامه اصلی را که طبق اصول زبان است به زبان ماشین تبدیل و اجرا میکند
lansquenet U سربازپیاده مزدورو المانی در سده هفدهم
landgravine U لقب برخی از شاهزادگان المانی است
hegelianism U مکتب فلسفی هگل فیلسوف المانی
thaler U یکنوع سکه بزرگ نقره المانی
rhenish U شراب المانی rhein وابسته به رودخانه
goth U یکی از اقوام المانی قدیم بربری
snobol U Language OrientedSymbolic String اسنوبال زبان سمبولیک رشته گرا زبان نمادی با گرایش رشتهای
praetorial U متعلق به گارد ویژه سربازی که جز گارد ویژه است
targeted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targets U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
targetted U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
target U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
linguo dental U زبان و دندانی با زبان و دندان درست شده
targeting U زبانی که زبان از زبان اصلی به آن ترجمه خواهد شد
ink hard terms U اصطلاحات غلنبه که حاکی ازعلم فروشی باشد
computerese U استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری
jack johnson U د راصطلاح عامه سربازها نارنجک بزرگ المانی
Marxism U روش فکری کارل مارکس فیلسوف المانی
groschen U سکه سیم المانی که پیشتر رواج داشت
pfenin U سکه مس المانی که ارزش ان برابراست با یک صدم ARK
This dictionary has many examples of how idioms are used . U این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
pidgin U انگلیسی دست وپا شکسته ومخلوط با اصطلاحات چینی
pidgins U انگلیسی دست وپا شکسته ومخلوط با اصطلاحات چینی
mauser U یکجور تفنگ که ماوزرنام المانی اختراع کرده است
minnesinger U شاعر غزل سرای المانی درسدههای 21تا 41میلادی
author language U زبان برنامه نویسی که به منظور طراحی برنامههای اموزشی برای سیستم CAI یافرمان توسط کامپیوتراستفاده میشود زبان تالیف
modula U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا که توسط Wirth Niklasبه عنوان جانشین زبان پاسکال ساخته شده است مدولا- 2
bal U زبان ساده شده زبان اسمبلی
He is speechless (inarticulate). U سرو زبان ندارد ( بی زبان است)
mealymouthed U ادم چرب زبان شیرین زبان
professional slang U زبان پیشهای یا حرفهای زبان زرگری
king's english U اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
landgrave U لقب برخی از شاهزادگان المانی کنت زمین همان است
wimp U آدم دست و پا چلفته [شمال آلمان] [خفت آور ] [اصطلاحات نوجوانان]
lombards U گروهی از کشور یتانان المانی نژاد که در سده ششم ایتالیارا فتح کردند
languages U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
interprets U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpreting U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
Arabic U زبان تازی زبان عربی
glib U چرب زبان زبان دار
interpreted U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
interpret U ترجمه از یک زبان به زبان دیگر
language U مترجم زبان از یک زبان به کد ماشین .
scottish gaelic U زبان محلی مردم اسکاتلند وابسته به زبان گالیک اسکاتلند
assembler U یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
squats U وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatting U وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squatted U وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
squat U وزنه برداری یکضرب المانی چمباتمه نشستن زیر وزنه
ashkenazim U عنوان یهودیان المانی که در مقابل سفارادی که به یهودیان اسپانیا وپرتقال اطلاق میشود
jargonize U بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
engels law U ارتباط بین درامدو هزینههای مصرفی که اولین بار بوسیله امارشناس المانی قرن نوزدهم ارنست انگل مورد بررسی قرار گرفت
special drawing rights U این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
wagners law U براساس این قانون که توسط اقتصاددان المانی بیان شده رابطه مستقیمی بین افزایش مخارج دولت و افزایش رشد وتوسعه اقتصادی وجود دارد
technicalities U اصطلاحات فنی نکته فنی
technicality U اصطلاحات فنی نکته فنی
apl U یک زبان برنامه نویسی سطح بالا زبان برنامه نویسی رویه گرای سطح بالا برای محاسبات علمی و ریاضی
oxtongue U گل گاو زبان خانواده گل گاو زبان
peculiar U ویژه
expresses U ویژه
expressed U ویژه
express U ویژه
extra special U ویژه
special character U ویژه
specifics U ویژه
specific U ویژه
specific humidity U نم ویژه
expert U ویژه گر
prerogative U حق ویژه
nett U ویژه
particular U ویژه
specialist U ویژه گر
specialists U ویژه گر
privilege U حق ویژه
prerogatives U حق ویژه
adhoc U ویژه
experts U ویژه گر
expressing U ویژه
particulars U ویژه
nets U ویژه
idiocrasy U ویژه
special <adj.> U ویژه
paticular U ویژه
priviege U حق ویژه
net U ویژه
special U ویژه
specially U ویژه
extra <adj.> U ویژه
revisionism U روش فکری ادوارد برنشتاین المانی که ابتدا پیرو مارکس بود ولی بعدا" دکترین فوق را که مبتنی است بر اصلاح سیستم انقلابی مارکس و اعتقاد به این که سوسیالیسم از طریق تکامل تدریجی میتواندجهانگیر شود ابداع کرد
specific humidity U رطوبت ویژه
prerogative U حق یا امتیاز ویژه
nutritionists U ویژه گر تغذیه
prerogative U دارای حق ویژه
standing orders U اوامر ویژه
versions U شرح ویژه
juveniles U ویژه نو جوانان
juvenile U ویژه نو جوانان
zoologist U ویژه گرجانورشناسی
morbid U ویژه ناخوشی
standing order U اوامر ویژه
nutritionist U ویژه گر تغذیه
speciality U ویژه گری
specific heat U دمای ویژه
specialities U ویژه گری
prerogatives U دارای حق ویژه
prerogatives U حق یا امتیاز ویژه
version U شرح ویژه
lineaments U نشان ویژه
stall U لژ جایگاه ویژه
extraordinary meeting U نشست ویژه
special session U نشست ویژه
specialization U ویژه کاری
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com