English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 83 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
turkism U اصطلاحات ترکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Anatolia U منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
triglyph U سه ترکی
triskelion U سه ترکی
triskele U سه ترکی
Turkish U ترکی
the turkish language U زبان ترکی
turkish knot U گره ترکی
overhand U ترکی دوزی
mogul lampholder U سرپیچ ترکی
turcism U کیش ترکی
oversew U ترکی دوزی کردن
Anatolia rug U فرش ترکی یا آناتولی
turkism U اداب وسنن ترکی
to sew overhand U ترکی دوزی کردن
terminology U اصطلاحات
terminologies U اصطلاحات
feather-boarding U [پوشش ترک ترکی با تخته]
feather boarding U پوشش ترک ترکی باتخته
nomenelature U فهرست اصطلاحات
nomenclauture U فهرست اصطلاحات
nomanclature U مجموعه اصطلاحات
nautical terms U اصطلاحات دریایی
architectural terms U اصطلاحات معماری
grammatical term U اصطلاحات دستوری
kara U به معنای رنگ سیاه [در زبان ترکی]
turki U زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
turkic U زبانهای ترکی شامل جغتایی وعثمانی
medical terminology U اصطلاحات پزشکی یا طبی
technic U اصطلاحات وقواعد فنی
minaei U از اصطلاحات داوری کاراته
terminological U وابسته به مجموعه اصطلاحات
terminologies U اصطلاحات علمی یافنی
jargon U اصطلاحات مخصوص یک صنف
technical U اصطلاحات وقواعد فنی
botanical terms U اصطلاحات گیاه شناسی
nomenclature U مجموعه اصطلاحات نامگذاری
briticism U اصطلاحات خاص انگلیس
terminology U اصطلاحات علمی یافنی
italicism U عبارات و اصطلاحات ایتالیایی
inkhorn U دارای اصطلاحات قلنبه
carnation motif U طرح گل میخک در قالی های قفقازی و ترکی
alinik design U واژه ترکی به معنای طرح محرابی یا جانمازی
nomenclature U فهرست واژه ها و اصطلاحات یک علم یا یک فن
terminologies U لفظ گذاری مجموعه اصطلاحات
terminological U وابسته به اصطلاحات علمی وفنی
anglicist U متخصص اصطلاحات و قواعدزبان انگلیسی
technicalization U استفاده از اصطلاحات یاروشهای فنی
nomenclature U نام گذاری فهرست اصطلاحات
patavinity U لهجه ولایتی اصطلاحات محلی
souithernism U لغت و اصطلاحات مخصوص جنوب
cant U اصطلاحات مخصوص یک صنف یا دسته
terminology U لفظ گذاری مجموعه اصطلاحات
gallicism U اصطلاحات و لغات ویژه فرانسوی
germanism U اصطلاحات ویژه زبان المانی
season cracking U ترکی که بعلت عمر زیاد دروسایل یا مهمات تولید میشود
ink hard terms U اصطلاحات غلنبه که حاکی ازعلم فروشی باشد
computerese U استفاده کنندگان از کامپیوتر مجموعه اصطلاحات کامپیوتری
law french U اصطلاحات امیخته با فرانسه که در زبان حقوقی بکارمیرود
lingua U زبان یا عضو زبانی شکل اصطلاحات خاص
sand crack U ترکی که ازراه رفتن روی ریگ گرم درپای انسان پیداشود
hook knife U چاقوی قلاب شکل [جهت گره زدن خامه ها در روش ترکی بافت]
This dictionary has many examples of how idioms are used . U این فرهنگ مثالهای زیادی از کاربرد اصطلاحات دارد
pidgin U انگلیسی دست وپا شکسته ومخلوط با اصطلاحات چینی
pidgins U انگلیسی دست وپا شکسته ومخلوط با اصطلاحات چینی
Elibilinde U [طرحی ترکی در گلیم بافی که نمادی از یک انسان و حالت دست به کمر وی را نشان می دهد.]
king's english U اصطلاحات و لغات خاص انگلیسی علمی مصطلح درجنوب انگلیس
wimp U آدم دست و پا چلفته [شمال آلمان] [خفت آور ] [اصطلاحات نوجوانان]
phoenix U مرغ آتشین [سیمرغ] [نقش این پرنده افسانه ای در فرش های ترکی، چینی و ایرانی استفاده می شود.]
caucasus U منطقه قفقاز و یا آذربایجان و ارمنستان امروزی در شوروی که قالی آن با گره ترکی و نقوش هندسی همراه بوده و به نام قالی قفقازی معروف است
jargonize U بزبان غیر مصطلح یا امیخته در اوردن یا ترجمه کردن بقالب اصطلاحات خاص علمی یافنی مخصوص در اوردن
special drawing rights U این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
symmetric knot U گره ترکی [گره نامتقارن] [که بدور دو تار زده می شود و معمولا از قلاب جهت خفت زدن استفاده می شود.]
kanat U نوعی گلیم ترکی [روشی از بافت گلیم است که در آن ابتدا رشته های باریک را بافته، سپس آنها را به یکدیگر می دوزند. این روش بین روستائیان ترکیه بیشتر مرسوم می باشد.]
kepse motife U [ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
technicalities U اصطلاحات فنی نکته فنی
technicality U اصطلاحات فنی نکته فنی
Gabbeh U گبه [با قالیچه های درشت باف و زبر که ریشه عشایری داشته و منسوب به خراسان و جنوب ایران می باشند. طرح های آن ساده و از رنگ های روشن با گره های فارسی و ترکی می باشد.]
Sarab U سراب [حوزه بافت سراب در آذربایجان است که بیشتر به بافت کناره مشهور استرنگ زمینه عموما شتری و گره آن ترکی است.]
Quchan U قوچان [شمال خراسان که از اوایل قرن یازدهم هجری قمری به بافت فرش مشغول بوده و بافندگان آن کردهای مهاجر کردستان می باشند.بیشتر فرش ها تماما پشم بوده و گره ترکی دارند.]
kikalak design U طرح قوچ [در ترکی این واژه به معنای شاخ قوچ می باشد. این طرح در فرش های ترکیه بکار رفته و بصورت قرینه در چهار طرف نقطه مرکزی بافته می شود.]
table carpet U فرش رومیزی [اینگونه فرش ها بصورت دایره یا بیضی بافته شده. نقوش قدیمی آن بیشتر از طرح مملوک و فرش های جدیدتر از طرح های قفقازی و ترکی بهره گرفته است.]
loop pile U پرزهای حلقوی [این نوع پرز توسط بافت های ماشینی مثل فرش ماشینی بوجود آمده و به هر دو صورت ترکی و فارسی بافته می شود. اگر حلقه ها پس از اتمام کار بریده نشوند به آن پرز حلقوی می گویند. همانند سطح حوله.]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com