English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
Do you mind if I close the window? U اشکالی دارد اگر پنجره را ببندم؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Do you mind if I open the window? U اشکالی دارد اگر پنجره را باز کنم؟
Does it matter if I dont come ? U اشکالی دارد اگرنیایم ؟
rose window U پنجره گرد که ارایش هایی بشکل گل دارد
My desk is by the window. U میز کار من کنار پنجره قرار دارد.
child window U پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
My Computer U نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
InBox U خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
titles U میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
title U میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
That is quitw O. K. That is fine. U هیج اشکالی ندارد
To remove a difficulty. U اشکالی رارفع کردن
picture window U پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
to smooth a difficulty U اشکالی را رفع یا برطرف کردن
scalar U متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
double lancet U [پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
horizontal U میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
cascading windows U چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
windowing U 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
transom U پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
. The car is gathering momentum. U اتوموبیل دارد دور بر می دارد
clogged ink jet nozzles U اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود
Walls have ears <idiom> U دیوار موش دارد و موش گوش دارد [اصطلاح]
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket [قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears U دیوار موش دارد موش گوش دارد
sole plate U کف پنجره
sash U پنجره
peeper U پنجره
casements U پنجره
biforis U دو پنجره
biforus U دو پنجره
sashes U پنجره
casement U پنجره
cant bay window U کج پنجره
inlier U پنجره
window U پنجره
thirl U پنجره
window-sills U لب پنجره
winnock U پنجره
window-sill U لب پنجره
vent wing U پنجره گردان
casements U پنجره لولادار
casements U قاب پنجره
window frame U قاب پنجره
casement U قاب پنجره
sash U پنجره گذاردن
sash U پنجره گلخانه
casement U پنجره لولادار
sky light U پنجره شیروانی
window-boxes U قاب پنجره
window-box U قاب پنجره
window-frame U قاب پنجره
window leaf U لنگه پنجره
window box U قاب پنجره
sills U قرنیز کف پنجره
window-panes U جام پنجره
middle lintel in window U کمرکش پنجره
blind window U پنجره نما
balance window U پنجره چرخان
two light frame U پنجره دو قلو
active window U پنجره فعال
air grate U پنجره هواکش
lantern light U پنجره فانوسی
internal window sill U کف پنجره داخلی
two light frame U پنجره دوچشمه
window-frames U قاب پنجره
window pane U جام پنجره
window-pane U جام پنجره
sashes U پنجره گلخانه
ventilation blind U پیش پنجره
Venetian blind U پنجره کرکره
sashes U پنجره گذاردن
window-sill U هرهی پنجره
text window U پنجره متن
grille U پنجره مشبک
grille U پنجره بلندگو
fender U پنجره روکش
grilles U پنجره مشبک
grilles U پنجره بلندگو
three panes window U پنجره سه لنگه
rail U وادارمیانی در و پنجره
skylight U پنجره سقفی
skylight U پنجره طاق
shutters U پنجره کرکرهای
window-sills U هرهی پنجره
fanlights U پنجره بالای در
fanlight U پنجره بالای در
windowing U ایجاد پنجره
shutter U پشت پنجره
shutter U پنجره کرکرهای
grilled U پنجره دار
lattice windows U پنجره مشبک
lattice window U پنجره مشبک
skylight U پنجره سقف
skylights U پنجره سقفی
grater U پنجره اهنی
graters U پنجره اهنی
pivoting window U پنجره محوری
pivoting window U پنجره گردان
windowpane U شیشه پنجره
persian blinds U پنجره کرکرهای
fenestration U پنجره بندی
oriel U پنجره بالکن
open light U پنجره واشو
oculus U پنجره گرد
by the window U کنار پنجره
bow windows U پنجره قوسی
bow window U پنجره قوسی
skylights U پنجره طاق
skylights U پنجره سقف
sun blind U پرده پنجره
stormproof window U پنجره ضد طوفان
smith and founder U یراق در و پنجره
sash window U پنجره کشویی
sash windows U پنجره کشویی
windowsill U طاقچه پنجره
windowpane U جام پنجره
rear window U پنجره عقب
shutters U پشت پنجره
sill U قرنیز کف پنجره
fire screen U پنجره بخاری
compss-window U پنجره کنسولی
chicago window U پنجره شیکاگویی
cathedrian wheel U پنجره چرخی
three panes window U پنجره سه چشمه
biforate window U پنجره دودر
balanced window U پنجره چرخان
cross bar of window U الت پنجره
continuous window U پنجره سراسری
French window U پنجره لولادار
fan light U پنجره بالای در
ingo U [تو رفتگی در و پنجره]
double window U پنجره دو جداره
ingoing U [تو رفتگی در و پنجره]
glazing bar U الت پنجره
Ipswich window U پنجره بالکن
dormer window U پنجره شیروانی
jalousie U پشت پنجره ای
dead-light U پنجره ثابت
lantern-light U پنجره فانوسی
lattic-window U پنجره مشبک
inactive window U پنجره غیرفعال
case window U پنجره لولادار
case ment U پنجره پوشش
case ment U پنجره لولادار
fenestral U پنجره دار
clerestory U پنجره بام
fenestrate U پنجره دار
aximez U شکاف پنجره
ajimez U شکاف پنجره
grate U پنجره میلههای اهخنی
window-sills U تختهی زیر پنجره
to hand out U از پنجره اویزان کردن
window-sill U تختهی زیر پنجره
aprons U زیر پنجره کف بند
apron U زیر پنجره کف بند
grillwork U پنجره مشبک سازی
worksheet window U پنجره صفحه کاری
The window is jammed. پنجره باز نمیشود.
munting U الت عمودی پنجره
bay windows U پنجره پیش امده
to lean out of the window U به پنجره تکیه دادن
window regulator U وسیله تنظیم پنجره
grated U پنجره میلههای اهخنی
window U پنجره دار کردن
bay window U پنجره پیش امده
to stand at [by] the window U کنار پنجره ایستادن
gratings U پنجره تیز و دلخراش
fanlight U پنجره نیم گردکوچک
rail U الت میانی در و پنجره
splitting a window U تقسیم بندی پنجره
skylights U پنجره شیروانی یا سقف
skylights U پنجره هوارسانی سقف
defenestration U پرتاب به خارج پنجره
skylight U پنجره شیروانی یا سقف
grates U پنجره میلههای اهخنی
skylight U پنجره هوارسانی سقف
fanlights U پنجره نیم گردکوچک
grating U پنجره تیز و دلخراش
alert box U پنجره یا جعبه هشدار
child window U پنجرهای در پنجره اصلی
eucharistic window U [نیم پنجره محراب]
fillister U کنش کاو پنجره
window seats U صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
lancet window U پنجره نوک تیز
window seat U صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
dog-kennel U پنجره زیر شیروانی
embrasure U منفذ پنجره یادر
Crittal windows U [پنجره لولادار فلزی]
Diocletion Window U پنجره نیم دایره
fan light U پنجره کوچک فوقانی
embrasures U منفذ پنجره یادر
latch for pivoting windows U چفت پنجره گردان
middle lintel in window U وادار میانی پنجره
abat jour U سایبان پنجره هوا
bay-window U [پنجره ی بیرون زده ]
Lantern ring U رینگ مشبک یا پنجره ای
middle lintel in window U الت وسطی پنجره
a seat by the window U یک صندلی کنار پنجره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com