Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
Do you mind if I open the window?
U
اشکالی دارد اگر پنجره را باز کنم؟
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
Do you mind if I close the window?
U
اشکالی دارد اگر پنجره را ببندم؟
Other Matches
Does it matter if I dont come ?
U
اشکالی دارد اگرنیایم ؟
My desk is by the window.
U
میز کار من کنار پنجره قرار دارد.
rose window
U
پنجره گرد که ارایش هایی بشکل گل دارد
child window
U
پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
My Computer
U
نشانهای که اغلب در گوشه سمت چپ در بالای صفحه نمایش در پنجره جاری قرار دارد. و حاوی مروری بر PC است
InBox
U
خصوصیات سیستم پیام گذاری پنجره که میتواند پیام الکترونیکی کاربر را نگه دارد که شامل پیام ارسالی روی شبکه
title
U
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
titles
U
میله افقی در بالای یک پنجره که نام آن برنامه یا پنجره را بیان میکند
To remove a difficulty.
U
اشکالی رارفع کردن
That is quitw O. K. That is fine.
U
هیج اشکالی ندارد
picture window
U
پنجره دل باز وخوش منظره پنجره بزرگ
to smooth a difficulty
U
اشکالی را رفع یا برطرف کردن
scalar
U
متغیری که یک مقدارمجزا منتسب به خود دارد. یک مقدارمجزا پایه دارد. بردار دویا چند مقدارجهت دار دارد
double lancet
U
[پنجره گوتیکی با دو پنجره سر نیزه ای]
horizontal
U
میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
cascading windows
U
چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
windowing
U
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
transom
U
پنجره بالای در یا بالای پنجره دیگری
. The car is gathering momentum.
U
اتوموبیل دارد دور بر می دارد
clogged ink jet nozzles
U
اشکالی که در یک چاپگر پرتاب مرکبی پیش می اید و مربوط به زمانی است که مرکب باهوا تماس پیدا کرده و خشک میشود که در اینصورت درداخل و اطراف دهانک جمع شده و باعث مسدود شدن سیستم میشود
Walls have ears
<idiom>
U
دیوار موش دارد و موش گوش دارد
[اصطلاح]
labor theory of value
U
براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
zero insertion force socket
[قطعه ای که ترمینال های اتصال متحرک دارد و امکان درج قطعه بدون اعمال نیرو دارد سپس اهرم کوچکی می چرخد تا با لبه های قطعه برخورد کند]
enclave economices
U
اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
walls here ears
U
دیوار موش دارد موش گوش دارد
casements
U
پنجره
sash
U
پنجره
biforus
U
دو پنجره
window
U
پنجره
peeper
U
پنجره
casement
U
پنجره
sole plate
U
کف پنجره
sashes
U
پنجره
biforis
U
دو پنجره
window-sills
U
لب پنجره
window-sill
U
لب پنجره
inlier
U
پنجره
winnock
U
پنجره
thirl
U
پنجره
cant bay window
U
کج پنجره
air grate
U
پنجره هواکش
casement
U
قاب پنجره
ventilation blind
U
پیش پنجره
two light frame
U
پنجره دوچشمه
casement
U
پنجره لولادار
vent wing
U
پنجره گردان
window-boxes
U
قاب پنجره
window-box
U
قاب پنجره
sash
U
پنجره گلخانه
window frame
U
قاب پنجره
window box
U
قاب پنجره
sills
U
قرنیز کف پنجره
sill
U
قرنیز کف پنجره
casements
U
پنجره لولادار
casements
U
قاب پنجره
Venetian blind
U
پنجره کرکره
balance window
U
پنجره چرخان
two light frame
U
پنجره دو قلو
middle lintel in window
U
کمرکش پنجره
lantern light
U
پنجره فانوسی
sashes
U
پنجره گذاردن
sashes
U
پنجره گلخانه
active window
U
پنجره فعال
internal window sill
U
کف پنجره داخلی
blind window
U
پنجره نما
window-frame
U
قاب پنجره
window-frames
U
قاب پنجره
window pane
U
جام پنجره
window-pane
U
جام پنجره
window-panes
U
جام پنجره
sash
U
پنجره گذاردن
by the window
U
کنار پنجره
three panes window
U
پنجره سه لنگه
shutters
U
پنجره کرکرهای
text window
U
پنجره متن
grille
U
پنجره مشبک
grille
U
پنجره بلندگو
fender
U
پنجره روکش
grilles
U
پنجره مشبک
grilles
U
پنجره بلندگو
shutter
U
پنجره کرکرهای
windowpane
U
شیشه پنجره
lattice window
U
پنجره مشبک
window-sill
U
هرهی پنجره
window-sills
U
هرهی پنجره
windowsill
U
طاقچه پنجره
fanlights
U
پنجره بالای در
fanlight
U
پنجره بالای در
windowpane
U
جام پنجره
windowing
U
ایجاد پنجره
shutter
U
پشت پنجره
grilled
U
پنجره دار
lattice windows
U
پنجره مشبک
rail
U
وادارمیانی در و پنجره
skylight
U
پنجره سقفی
shutters
U
پشت پنجره
bow window
U
پنجره قوسی
bow windows
U
پنجره قوسی
grater
U
پنجره اهنی
graters
U
پنجره اهنی
pivoting window
U
پنجره محوری
pivoting window
U
پنجره گردان
persian blinds
U
پنجره کرکرهای
fenestration
U
پنجره بندی
oriel
U
پنجره بالکن
open light
U
پنجره واشو
rear window
U
پنجره عقب
window leaf
U
لنگه پنجره
skylight
U
پنجره طاق
skylight
U
پنجره سقف
skylights
U
پنجره سقفی
skylights
U
پنجره طاق
skylights
U
پنجره سقف
sun blind
U
پرده پنجره
stormproof window
U
پنجره ضد طوفان
smith and founder
U
یراق در و پنجره
sash window
U
پنجره کشویی
sash windows
U
پنجره کشویی
sky light
U
پنجره شیروانی
oculus
U
پنجره گرد
cathedrian wheel
U
پنجره چرخی
fire screen
U
پنجره بخاری
biforate window
U
پنجره دودر
three panes window
U
پنجره سه چشمه
ingo
U
[تو رفتگی در و پنجره]
balanced window
U
پنجره چرخان
ingoing
U
[تو رفتگی در و پنجره]
glazing bar
U
الت پنجره
chicago window
U
پنجره شیکاگویی
dead-light
U
پنجره ثابت
double window
U
پنجره دو جداره
fan light
U
پنجره بالای در
French window
U
پنجره لولادار
compss-window
U
پنجره کنسولی
Ipswich window
U
پنجره بالکن
dormer window
U
پنجره شیروانی
aximez
U
شکاف پنجره
clerestory
U
پنجره بام
lantern-light
U
پنجره فانوسی
cross bar of window
U
الت پنجره
inactive window
U
پنجره غیرفعال
lattic-window
U
پنجره مشبک
continuous window
U
پنجره سراسری
case ment
U
پنجره پوشش
case window
U
پنجره لولادار
fenestral
U
پنجره دار
case ment
U
پنجره لولادار
ajimez
U
شکاف پنجره
fenestrate
U
پنجره دار
jalousie
U
پشت پنجره ای
skylights
U
پنجره شیروانی یا سقف
a seat by the window
U
یک صندلی کنار پنجره
window regulator
U
وسیله تنظیم پنجره
The window is jammed.
پنجره باز نمیشود.
splitting a window
U
تقسیم بندی پنجره
eucharistic window
U
[نیم پنجره محراب]
skylights
U
پنجره هوارسانی سقف
defenestration
U
پرتاب به خارج پنجره
skylight
U
پنجره شیروانی یا سقف
apron
U
زیر پنجره کف بند
aprons
U
زیر پنجره کف بند
window
U
پنجره دار کردن
munting
U
الت عمودی پنجره
rail
U
الت میانی در و پنجره
fillister
U
کنش کاو پنجره
to hand out
U
از پنجره اویزان کردن
gratings
U
پنجره تیز و دلخراش
grating
U
پنجره تیز و دلخراش
skylight
U
پنجره هوارسانی سقف
dog-kennel
U
پنجره زیر شیروانی
to lean out of the window
U
به پنجره تکیه دادن
to go to the window
U
به
[سوی]
پنجره رفتن
middle lintel in window
U
الت وسطی پنجره
abat jour
U
سایبان پنجره هوا
middle lintel in window
U
وادار میانی پنجره
fan light
U
پنجره کوچک فوقانی
window-sills
U
تختهی زیر پنجره
lucarne
U
پنجره عمودی خوابگاه
bay-window
U
[پنجره ی بیرون زده ]
alert box
U
پنجره یا جعبه هشدار
Diocletion Window
U
پنجره نیم دایره
latch for pivoting windows
U
چفت پنجره گردان
window-sill
U
تختهی زیر پنجره
worksheet window
U
پنجره صفحه کاری
lancet window
U
پنجره نوک تیز
grillwork
U
پنجره مشبک سازی
grate
U
پنجره میلههای اهخنی
Crittal windows
U
[پنجره لولادار فلزی]
window seat
U
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
window seats
U
صندلی یا نشیمنگاه لب پنجره
bay window
U
پنجره پیش امده
to stand at
[by]
the window
U
کنار پنجره ایستادن
child window
U
پنجرهای در پنجره اصلی
fanlight
U
پنجره نیم گردکوچک
bay windows
U
پنجره پیش امده
embrasures
U
منفذ پنجره یادر
fanlights
U
پنجره نیم گردکوچک
grated
U
پنجره میلههای اهخنی
grates
U
پنجره میلههای اهخنی
embrasure
U
منفذ پنجره یادر
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com