Perdic | اشخاص با هوش و خردمند طبقه روشنفکر | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (2 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	intelligentsia U	اشخاص با هوش و خردمند طبقه روشنفکر

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	intellectual U	خردمند روشنفکر
	intellectuals U	خردمند روشنفکر
	wisest U	خردمند
	wise U	خردمند
	witan U	خردمند
	sapient U	خردمند
	wiser U	خردمند
	phronesis <adj.> U	با هوش- خردمند
	i reckon one wise U	کسی را خردمند دانستن
	wise woman U	ساحره ماما فالگیر زن خردمند
	well a U	خردمندانه مقرون به تامل خردمند
	broadminded U	روشنفکر
	liberals U	روشنفکر
	open minded U	روشنفکر
	liberal U	روشنفکر
	highbrow U	روشنفکر
	liberalizes U	روشنفکر کردن
	liberalize U	روشنفکر کردن
	liberalising U	روشنفکر کردن
	liberalises U	روشنفکر کردن
	liberalised U	روشنفکر کردن
	intellectual U	ذهنی روشنفکر
	liberalized U	روشنفکر کردن
	intellectuals U	ذهنی روشنفکر
	liberalizing U	روشنفکر کردن
	brain worker U	کارگر ذهنی روشنفکر
	eggheads U	روشنفکر دارای افکار بلند
	egghead U	روشنفکر دارای افکار بلند
	entresol U	طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
	lower class U	طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
	intermediate U	آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
	lower classes U	طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
	defense classification U	طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
	downgrades U	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
	downgraded U	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
	downgrade U	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
	downgrading U	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
	Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. U	ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
	great persons U	اشخاص بزرگ
	omnium gatherum U	مجموعه اشخاص
	natural persons U	اشخاص طبیعی
	many persons U	خیلی اشخاص
	knowledge of persons U	شناسایی اشخاص
	personas U	اشخاص یک کتاب
	many a man U	بسا اشخاص
	many people U	خیلی اشخاص
	these people U	این اشخاص
	personae U	اشخاص یک کتاب
	person perception U	ادراک اشخاص
	so many menŠso many minds U	هر چه اشخاص بیشتر
	displaced persons U	اشخاص پناهنده
	few men U	اشخاص کمی
	artificial persons U	اشخاص حقوقی
	persona U	اشخاص یک کتاب
	criss-crossed U	امضای اشخاص بیسواد
	through the grapevine <idiom> U	از اشخاص دیگری پرسیدن
	play off <idiom> U	رفتار مختلف با اشخاص
	criss-crosses U	امضای اشخاص بیسواد
	criss-crossing U	امضای اشخاص بیسواد
	criss-cross U	امضای اشخاص بیسواد
	withindoors U	اشخاص داخل منزل
	inter alia U	میان اشخاص دیگر
	blacklisted U	صورت اشخاص بدحساب
	blacklists U	صورت اشخاص بدحساب
	blacklisting U	صورت اشخاص بدحساب
	blacklist U	صورت اشخاص بدحساب
	to suck eggs U	اشخاص ازموده ترازخودراپنددادن
	dog paddle U	شنای اشخاص مبتدی
	offences against persons U	جرائم بر علیه اشخاص
	adhominem U	حمله یا اعتراض به اشخاص
	panel U	صورت اسامی اشخاص
	panels U	صورت اسامی اشخاص
	security classification U	طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
	declassification U	از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
	lonely hearts U	اشخاص مجرد و خواهان مصاحب
	he is not of that type U	ازان قبیل اشخاص نیست
	interested parties U	اشخاص ذی نفع یا علاقه مند
	high-powered U	مرکب از اشخاص بلندپایه و قدرتمند
	subjects of international law U	اشخاص حقوق بین الملل
	sucker list <idiom> U	لیستی از اشخاص ساده لوح
	common touch U	استعدادایجاد حس همدردی وتعاون در اشخاص
	black designation U	علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
	dais U	سکوب مخصوص جلوس اشخاص برجسته
	apportionment U	تقسیم پولی بین اشخاص ذی نفع
	One must not judge by appearances . U	بظاهر اشخاص نباید قضاوت کرد
	round up U	جمع اوری اشیا یا اشخاص پراکنده
	stratify U	طبقه طبقه کردن
	acidosis U	فساد خون در اشخاص مبتلا به بیماری قند
	mixed laws U	قوانین مربوط به اشخاص واموال economy mixed
	get one's own way <idiom> U	اجبار اشخاص برای انجام هر کاری که تو میخواهی
	damage U	صدمهای که به اشیا ونه اشخاص وارد شود
	anachronism U	اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
	covenantor U	اجتماع اشخاص هم پیمان برای انجام کاری
	anachronisms U	اشتباه در ترتیب حقیقی وقایع و فهور اشخاص
	camp followers U	اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
	personals U	بندهایی از روزنامه که درباره اشخاص خصوصی نوشته میشود
	camp follower U	اشخاص غیر نظامی که همراه قشون حرکت میکنند
	infant U	در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
	credit union U	موسسهای که به اشخاص کم درامد وام های کوچکی میدهد
	bouncer U	ماموری که درنمایش هاوغیره اشخاص اخلالگر راخارج میکند
	bouncers U	ماموری که درنمایش هاوغیره اشخاص اخلالگر راخارج میکند
	infants U	در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
	governess U	زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
	governesses U	زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
	character actors U	هنرپیشهای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
	character actor	هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند
	talent scouts U	کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
	talent scout U	کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
	restrict U	محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده
	restricts U	محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده
	vampires U	روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
	restricting U	محدود کردن چیزی . اجازه ادان به اشخاص مشخص برای دستیابی به داده
	vampire U	روح تبه کاران وجادوگران که شب هنگام ازقبربیرون امده و خون اشخاص رامیمکد
	feather bedding U	مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
	feather-bedding U	مقصود حقوقی است که به اشخاص بی علاقه به کار یا کسانی که از کارمی دزدند پرداخت میشود
	ether U	مایع سبکی که ازتقطیر الکل و جوهرگوگردبدست میایدو برای بیهوش کردن اشخاص بکارمی رود
	utilitarianism U	بر اساس این مکتب معیار سنجش همه چیزحداکثر خوبی و فایده برای حداکثر تعداد اشخاص است
	army class manager activity U	سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
	classifications U	طبقه بندی کردن طبقه بندی
	classification U	طبقه بندی کردن طبقه بندی
	parting salute U	سلام نظامی با توپ و غیره برای عزیمت اشخاص سلام بدرقه
	pork barrel U	برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
	black concept U	علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
	grade U	طبقه
	first class U	طبقه یک
	floors U	طبقه
	story U	طبقه
	folium U	طبقه
	pigeonhole U	طبقه
	of all sorts U	از هر طبقه
	laminate U	طبقه طبقه
	lain U	طبقه
	two storeyed U	دو طبقه
	floor U	طبقه
	floored U	طبقه
	storey U	طبقه
	storeys U	طبقه
	stories U	طبقه
	ilk U	طبقه
	strips U	طبقه
	genre U	طبقه
	category U	طبقه
	phases U	طبقه
	grades U	طبقه
	single stage U	یک طبقه
	storey=story U	طبقه
	story=storey U	طبقه
	straticulate U	طبقه طبقه
	rank U	طبقه
	ranked U	طبقه
	ranks U	طبقه
	stage U	طبقه
	stages U	طبقه
	phase U	طبقه
	phased U	طبقه
	genres U	طبقه
	classes U	طبقه
	layer U	طبقه
	layers U	طبقه
	caste U	طبقه
	ranges U	طبقه
	range U	طبقه
	ranged U	طبقه
	grain U	طبقه
	classing U	طبقه
	stepless U	بی طبقه
	class U	طبقه
	beds U	طبقه ته
	castes U	طبقه
	bed U	طبقه
	bed U	طبقه ته
	courses U	طبقه
	coursed U	طبقه
	course U	طبقه
	stratum U	طبقه
	general U	طبقه
	generals U	طبقه
	beds U	طبقه
	classed U	طبقه
	subclass U	طبقه فرعی
	aves U	طبقه مرغان
	stratification U	طبقه بندی
	superstratum U	طبقه فوقانی
	turbine stage U	طبقه توربین
	stratiform U	طبقه مانند
	basement storey U	طبقه زیرزمین
	stratiform U	طبقه وار
	peerage U	طبقه لردها
	peerages U	طبقه لردها
	subclass U	زیر طبقه
	systemization U	طبقه بندی
	the second storey U	طبقه دوم
	division U	طبقه بندی
	divisions U	طبقه بندی
	twin deck U	پل دو طبقه ناو
	typification U	طبقه بندی
	the upper storey U	طبقه فوقانی مخ
	toiling class U	طبقه رنجبر
	abovestairs U	طبقه بالا
	superordinate class U	طبقه فراگیر