Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
duumvirate
U
اشتراک دو نفرهم رتبه درکاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
score
U
رتبه تیر بخال زدن رتبه بندی کردن
scored
U
رتبه تیر بخال زدن رتبه بندی کردن
scores
U
رتبه تیر بخال زدن رتبه بندی کردن
on the house
<idiom>
U
مجاز درکاری
in the swim
<idiom>
U
درکاری فعالیت داشتن
to be to blame for something
U
مقصر درکاری بودن
to p with a task
U
درکاری پشت کارداشتن
to make a hand of anything
U
درکاری کامیاب شدن
to come to the fore
U
قسمت مهم درکاری داشتن
To be an old hand at something.
U
درکاری سابقه وتجربه داشتن
fillbelly
U
کسیکه درکاری حریص باشد
sink or swim
<idiom>
U
افت وخیز درکاری داشتن
turn the trick
<idiom>
U
درکاری که میخواست موفق شدن
To put obstacles in the way.
U
سنگ انداختن درکاری (اشکال تراشیدن )
synergic
U
با اشتراک مساعی دارای اشتراک مساعی
let it rip
<idiom>
U
انجام بیش از اندازه چیزی ،گیرافتادن درکاری
To put money into somethings.
U
درکاری پول ریختن (سرمایه گذاری کردن )
gallio
U
ماموریاشخصی که ازدخالت درکاری که بیرون ازصلاحیت اوست خود داری
meet
U
اشتراک
intercommunity
U
اشتراک
subscription
U
اشتراک
communality
U
اشتراک
subscriptions
U
اشتراک
sharing
U
اشتراک
participation
U
اشتراک
subescription
U
اشتراک
intersections
U
اشتراک
unity
U
اشتراک
intersection
U
اشتراک
meets
U
اشتراک
abonne
U
حق اشتراک
subsoription
U
اشتراک
overlapping
U
دارای اشتراک
time sharing
U
اشتراک وقت
overlaps
U
اشتراک داشتن
overlapped
U
اشتراک داشتن
overlap
U
اشتراک داشتن
society
U
اشتراک مساعی
time sharing
U
اشتراک زمانی
throughput time
U
اشتراک زمانی
shareware
U
اشتراک افزار
resource sharing
U
اشتراک منبع
resource sharing
U
اشتراک در منابع
mystic participation
U
اشتراک رمزی
shared logic
U
منطق اشتراک
data sharing
U
اشتراک داده
common statement
U
حکم اشتراک
franchise
U
حق اشتراک تجاری
abonne
U
وجه اشتراک
societies
U
اشتراک مساعی
union
U
اشتراک منافع
unions
U
اشتراک منافع
Count me in!
U
من حاضرم برای اشتراک!
solidarity
U
اشتراک منافع ومسئولیتها
cooperate
U
اشتراک مساعی کردن
Intersection
[set theory]
U
اشتراک
[مجموعه]
[ریاضی]
cost sharing contract
U
قرارداد اشتراک در هزینه ها
resource sharing
U
اشتراک گذاشتن منبع
osculation
U
تماس اشتراک صفات
estate in common
U
اشتراک در مالکیت زمین
parallelism
U
ترادف عبارات اشتراک وجه
subsoription
U
وجه اشتراک پول ابونمان
synergy
U
کار توام اشتراک مساعی
subscription
U
وجه اشتراک مجله تعهد پرداخت
subscriptions
U
وجه اشتراک مجله تعهد پرداخت
synergetic
U
دارای اشتراک مساعی همکاری کننده
of the same grade
U
هم رتبه
grade
U
رتبه
stepping
U
رتبه
stationed
U
رتبه
stations
U
رتبه
station
U
رتبه
step
U
رتبه
order
U
رتبه
coordinate
U
هم رتبه
run of the mine
U
بی رتبه
from within the ranks of
U
از رتبه
degrees
U
رتبه
degree
U
رتبه
ranked
U
رتبه
ranks
U
رتبه
rank
U
رتبه
grades
U
رتبه
grades
U
درجه رتبه
rank
U
رتبه بندی
high ranking
U
عالی رتبه
rating
U
درجه رتبه
low order
U
پایین رتبه
juniority
U
رتبه پائین تر
khediviate
U
رتبه خدیو
dignity
U
مقام رتبه
khedivate
U
رتبه خدیو
high order
U
رتبه بالا
demotion
U
تنزل رتبه
third degree
U
رتبه سوم
outrank
U
رتبه بالاترداشتن
he is next to you in rank
U
او در رتبه پس از شماست
episcopate
U
رتبه اسقفی
ratings
U
درجه رتبه
permanent rank
U
رتبه دایمی
compeer
U
هم رتبه بودن با
ranked
U
رتبه بندی
step
U
رتبه درجه
degrades
U
تنزیل رتبه
stepping
U
مرحله رتبه
placing
U
مقام رتبه
places
U
مقام رتبه
place
U
مقام رتبه
ranking
U
عالی رتبه
degradation
U
تنزل رتبه
grade
U
درجه رتبه
ranking
U
رتبه بندی
minor
U
پایین رتبه
percentile rank
U
رتبه صدکی
centile rank
U
رتبه صدکی
ranks
U
رتبه بندی
step
U
مرحله رتبه
stepping
U
رتبه درجه
to get one's stripes
U
رتبه گرفتن
degrade
U
تنزیل رتبه
noncommissioned officer
U
افسر دون رتبه
advance
U
ترفیع رتبه دادن
low order digit
U
رقم پایین رتبه
advancing
<adj.>
U
ترفیع رتبه دادن
princeling
U
شاهزاده پایین رتبه
rank difference correlation
U
همبستگی تفاوت رتبه ها
comedown
U
تنزل رتبه ومقام
the rank of colonel
U
پایه یا رتبه سرهنگی
subalternate
U
شخص پایین رتبه
justiciary
U
داور عالی رتبه
eminency
U
عالی رتبه عالیجناب
demoted
U
تنزل رتبه دادن
promotions
U
ترفیع رتبه پیشرفت
grade
U
درجه بندی رتبه
degrades
U
تنزل رتبه دادن
degrade
U
تنزل رتبه دادن
demoting
U
تنزل رتبه دادن
clock stagger
U
رتبه زمان سنجی
below the horizon
U
رتبه من از او پایین تر است
eminence
U
عالی رتبه عالیجناب
promotion
U
ترفیع رتبه پیشرفت
minor
U
پایین رتبه خرد
degrees
U
رتبه بندی کردن
degree
U
رتبه بندی کردن
inferiors
U
پایین رتبه فرعی
constableship
U
وفیفه یا رتبه پلیس
inferior
U
پایین رتبه فرعی
ranks
U
رتبه بندی کردن
ranked
U
رتبه بندی کردن
grades
U
درجه بندی رتبه
demotes
U
تنزل رتبه دادن
rank
U
رتبه بندی کردن
demote
U
تنزل رتبه دادن
high order bit
U
بیت بالا رتبه
OCE
U
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک شی و فایل میدهد
stratum
U
رتبه طبقه نسج سلولی
warlord
U
افسر عالی رتبه ارتش
to act
[as somebody]
U
عمل کردن
[به عنوان رتبه ای]
Esteemed commissioner!
U
مامور عالی رتبه محترم!
isotropic ranking
U
رتبه بندی غیر کمی
puisne judge
U
قاضی پایین رتبه دادرس جز
commissioner
U
مامور عالی رتبه دولت
duumvir
U
شریک رتبه حکومت دو نفری
credit rating
U
رتبه بندی اعتباری مشتریان
commissioners
U
مامور عالی رتبه دولت
tops
U
نرم افزاری که به Apple Macintosh و IBMPC امکان اشتراک فایلهای شبکه را میدهد
open
U
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
opens
U
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
opened
U
مجموعه استانداردها که به کاربران شبکهای Macintosh امکان اشتراک اشیا و فایل ها را میدهد
downgrading
U
جمع و جور کردن تنزیل رتبه
chancellery
U
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
disrate
U
پست کردن تقلیل رتبه دادن
downgrade
U
جمع و جور کردن تنزیل رتبه
chancellory
U
رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
undergrad u te
U
شاگرد درجه نگرفته شاگردپایین رتبه
downgrades
U
جمع و جور کردن تنزیل رتبه
downgraded
U
جمع و جور کردن تنزیل رتبه
eminence
U
پر مقام
[بالا رتبه]
در گروهی یا پیشه ای
ranking
U
دارای مقام بزرگ و عالی رتبه بندی
declassifies
U
تنزل رتبه دادن به غیر محرمانه کردن
declassify
U
تنزل رتبه دادن به غیر محرمانه کردن
declassified
U
تنزل رتبه دادن به غیر محرمانه کردن
declassifying
U
تنزل رتبه دادن به غیر محرمانه کردن
helo
U
پیام عمومی شروع کار که دریک سیستم اشتراک زمان توسط ترمینالها بکار می رود
netware
U
که در محدوده سخت افزاری اجرا میشود و اشتراک فایل و چاپ و برنامههای server-diaf را پشتیبانی میکند
to be unable to hold a candle to somebody
<idiom>
U
در برابر کسی پائین رتبه بودن
[در توانایی یا مهارت و غیره]
ace
رتبه اول خلبانی که حداقل پنج هواپیمای دشمن راسرنگون کرده باشد
communication
U
کامپیوتر همراه با کارت مودم یا فکس که به کاربران شبکه در استفاده از مودم حق اشتراک میدهد
standard
U
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
standards
U
محدوده رنگها که در یک سیستم مشخص فراهم هستند و توسط تمام برنامه ها قابل اشتراک هستند
Appleshare
U
نرم افزاری که به کامپیوتر Macintosh Apple اجازه اشتراک فایل ها و چاپگرها را با استفاده از یک فایل سرور میدهد
Mamihlapinatapai
U
نگاهی که ۲ نفر با یکدیگر به اشتراک میگذارند که در آن هردو میخواهند و مایلند که طرف مقابل حرفی بزند ولی هیچ کدامشان نمیخواهند آغاز کنند.
FTP
U
استاندارد TCP/IP برای انتقال داده بین کامپیوترها. یک پروتکل اشتراک فایل است در سط وح مختلف و مدلی از شبکه OSI است
cross compiling assembling
U
روشی که توسط ان یک فرد ازمینی کامپیوتر و کامپیوتربزرگ یا سرویس اشتراک زمانی استفاده میکند تابرنامه هایی را نوشته واصلاح کند و بعدا" درریزکامپیوتر بکار ببرد
Windows Explorer
U
گونهای از ویندوز که حاوی توابع ابتدایی اشتراک فایل peer-to-Peer است و نیز پست الکترونیکی , فکس و امکان زمان بندی
estate in common
U
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
yamen
U
اداره یا مقام رسمی مندرین یا کارمند دارای رتبه اداره دولتی
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
he rose from the ranks
U
از پایه سربازی باینجارسید از رتبه سربازی ترقی کرد
joint ownership
U
اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com