Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
compilation
U
اشتباه نوشتاری در حین کامپایل
compilations
U
اشتباه نوشتاری در حین کامپایل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
metacompilation
U
کامپایل یک برنامه که سایر برنامه را هم در حین اجرا کامپایل میکند
range error
U
اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
glitches
U
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitch
U
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
out of place
<idiom>
U
درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
written
U
نوشتاری
text chart
U
جدول نوشتاری
text file
U
فایل نوشتاری
written language
U
زبان نوشتاری
graphodyne
U
فشارنگار نوشتاری
paper pencil test
U
ازمون نوشتاری
foreground
U
بخش نوشتاری یک طراحی
Dingbat
U
نوشتاری که حاوی ستاره
abbr
U
مخفف نوشتاری لغت
free form text chart
U
جدول نوشتاری بفرم ازاد
blank
U
خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
blankest
U
خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
simple list text chart
U
جدول نوشتاری با لیست ساده
compilation
U
کامپایل
compile
U
کامپایل
compiled
U
کامپایل
compiles
U
کامپایل
compiling
U
کامپایل
compilations
U
کامپایل
internal
U
نوشتاری که در Rom چاپگر ذخیره شده است
I consider that a mistake.
[I regard that as a mistake.]
U
این به نظر من اشتباه است.
[این را من اشتباه بحساب می آورم.]
bitmap
U
نوشتاری که حروف آن از الگوهایی از پیکسل تشکیل شده است
special
U
حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
compilation time
U
زمان کامپایل
compile language
U
زبان کامپایل
recompile
U
کامپایل مجدد
compile time
U
زمان کامپایل
courier
U
نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
couriers
U
نوشتاری تک فضایی که مشابه نوشتار ماشین تحریر شرکتها است
lingoes
U
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
monospaced font
U
نوشتاری که در آن هر حرف پهنای یکسانی دارد و تنظیم جدولها و ستون ها ساده میشود
lingo
U
زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
machined
U
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
phases
U
مدت زمانی که برنامه کامپایل میشود
phased
U
مدت زمانی که برنامه کامپایل میشود
source
U
کامپیوتری که میتواند منبع را کامپایل کند
phase
U
مدت زمانی که برنامه کامپایل میشود
machines
U
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
machine
U
کامپیوتری که میتواند کد اصلی با کامپایل کند
compile and go
U
بار کردن و اجرای یک برنامه کامپایل
compiles
U
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compiled
U
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compiling
U
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
compile
U
زمان اجرای برنامه که دستورات کامپایل می شوند
post
U
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
metacompilation
U
کامپایل که برای تولید کامپایلر دیگر انجام میشود
developments
U
کامپایل و رفع عیب نرم افزار جدید را میدهد
compilations
U
زمانی که طول می کشد تا کامپیوتر برنامه را کامپایل کند
posts
U
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
posted
U
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post-
U
ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
development
U
کامپایل و رفع عیب نرم افزار جدید را میدهد
compilation
U
زمانی که طول می کشد تا کامپیوتر برنامه را کامپایل کند
TrueType
U
فناوری نوشتاری سافت Apple و ماکروسافت برای چاپ دقیق هر آنچه در صفحه نمایش داده میشود
direct objects
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
indirect objects
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objecting
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objects
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
object
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objected
U
سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
director
U
نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
directors
U
نرم افزار نوشتاری چند رسانهای محصول Macromedia که به کاربر اجازه کنترل عناصر در زمان مشخص میدهد
greeked
U
نوع نوشتاری با نوک بسیار ریز برای نمایش دقیق که به صورت یک خط نشان داده میشود و نه حروف جدا
preprocessor
U
نرم افزاری که داده را پیش از کامپایل یا ترجمه آماده و پردازش میکند
recompile
U
کامپایل کردن برنامه اصلی مجددا پس از اعمال تغییرات یا رفع خطا
built-in
U
نوشتاری که موقتاگ به وسیله یک وسیله جانبی معمولاگ چاپگر ذخیره سازی شده است
Kaleida Labs
U
شرکت فروش واسط بین Apple و IBM برای تولید از برای نوشتاری چندرسانهای
syntax
U
مرحلهای در کامپایل که در آن عبارتها بررسی می شوند برای اینکه آیا از قوانین پیروی می کنند یا خیر
self compiling compiler
U
کامپایلری که به زبان اصلی خودش نوشته شده و قابلیت کامپایل کردن خود را نیز دارد
datum error
U
اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
postscripts
U
زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
postscript
U
زبان استاندارد شرح صفحه ساخت Adobe Systems. حاوی نوع نوشتاری انعط اف پذیر و قابل تغییر است و در چاپگرهای لیزری دیده میشود
delivery error
U
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
logs
U
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
log
U
وارد کردن نشانه یا دستور در انتهای بخش کامپایل برای بستن تمام فایل ها و قط ع کانال بین ترمینال کاربر و کامپیوتر اصلی .
compiler
U
اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
downloadable
U
نوشتاری که در دیسک ذخیره شده است و قابل ارسال به چاپگر است و نیز ذخیره شدنی در RAM یا حافظه موقت
compiling
U
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiles
U
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compiled
U
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
compile
U
برنامه کامپیوتری که به ارتباط بین عملوند ها برای بار کردن و کامپایل و اجرای زمان برنامه نویسی سطح بالا نیاز ندارد
lexical analysis
U
مرحلهای در ترجمه برنامه که نرم افزار کامپایل یا ترجمه کلمات کلیدی برنامه را با دستورات که ماشین جایگزین کند
indexing
U
استفاده از کامپیوتر برای کامپایل کردن اندیس برای کتاب با انتخاب کردن کلمات و موضوعات مربوطه در متن
snafu
U
اشتباه
fallacies
U
اشتباه
errancy
U
اشتباه
barratry
U
اشتباه
mistake
U
اشتباه
mistaking
U
اشتباه
faux pas
U
اشتباه
clanger
U
اشتباه
mistakes
U
اشتباه
to put one in the wrong
U
اشتباه
discrepancy
U
اشتباه
wrongs
U
اشتباه
mix-up
U
اشتباه
faults
U
اشتباه
mix up
U
اشتباه
faulted
U
اشتباه
mistakenness
U
اشتباه
mix-ups
U
اشتباه
fallacy
U
اشتباه
wronging
U
اشتباه
wrong
U
اشتباه
incorrectness
U
اشتباه
inerrant
U
بی اشتباه
jeofail
U
اشتباه
lap sus
U
اشتباه
fault
U
اشتباه
flounders
U
اشتباه
error
U
اشتباه
fumbled
U
اشتباه
fumble
U
اشتباه
false
<adj.>
U
اشتباه
overseen
U
در اشتباه
trips
U
اشتباه
fumbles
U
اشتباه
errors
U
اشتباه
goof
U
اشتباه
in error
<adj.>
U
اشتباه
goofing
U
اشتباه
flounder
U
اشتباه
trip
U
اشتباه
tripped
U
اشتباه
floundered
U
اشتباه
floundering
U
اشتباه
goofs
U
اشتباه
goofed
U
اشتباه
by a mistake
<adv.>
U
بطور اشتباه
by mistake
<adv.>
U
بطور اشتباه
wrongly
<adv.>
U
بصورت اشتباه
faultily
<adv.>
U
بصورت اشتباه
incorrectly
<adv.>
U
بصورت اشتباه
mistakenness
U
در اشتباه بودن
falsely
<adv.>
U
بصورت اشتباه
phonily
<adv.>
U
بصورت اشتباه
as a result of a mistake
<adv.>
U
بطور اشتباه
deflection error
U
اشتباه سمتی
as a result of a mistake
<adv.>
U
بصورت اشتباه
deflection error
U
اشتباه انحراف
by accident
<adv.>
U
بصورت اشتباه
deflection error
U
اشتباه سمت
inadvertently
<adv.>
U
بصورت اشتباه
unintentionally
<adv.>
U
بصورت اشتباه
spuriously
<adv.>
U
بصورت اشتباه
by a mistake
<adv.>
U
بصورت اشتباه
dispersion error
U
اشتباه پراکندگی
by accident
<adv.>
U
بطور اشتباه
dead shot
U
تیر اشتباه
computational
U
اشتباه در محاسبه
flub
U
اشتباه احمقانه
delivery error
U
اشتباه در تیراندازی
unintentionally
<adv.>
U
بطور اشتباه
spuriously
<adv.>
U
بطور اشتباه
by mistake
<adv.>
U
بصورت اشتباه
inadvertently
<adv.>
U
بطور اشتباه
to read wrong
U
اشتباه
[ی]
خواندن
to make an error
U
اشتباه کردن
to make a mistake
U
اشتباه کردن
typing error
U
اشتباه تایپی
systematic error
U
اشتباه سیستماتیک
syntax error
U
اشتباه ترکیبی
typo
U
اشتباه تایپی
unmistakable
U
خالی از اشتباه
to put wise
U
از اشتباه دراوردن
to set
U
از اشتباه دراوردن
make a mistake
<idiom>
U
اشتباه کردن
trip up
<idiom>
U
اشتباه کردن
off the beam
<idiom>
U
اشتباه ،خطا
I made a mistake . I was wrong.
U
من اشتباه کردم
slip of the tongue
<idiom>
U
اشتباه لپی
you are mistaken
U
در اشتباه هستید
to goof up
[American E]
U
اشتباه کردن
mistakable
U
قابل اشتباه
misstep
U
اشتباه درقضاوت
misplay
U
بازی اشتباه
misguidely
U
از روی اشتباه
miscue
U
اشتباه کردن
mils trip
U
اشتباه میلیمی
metachronism
U
اشتباه تاریخی
malentendu
U
اشتباه فهمیدن
lapsus memoriac
U
اشتباه یا لغزش
lapsus linguac
U
اشتباه لپی
mistake of fact
U
اشتباه موضوعی
mistake of law
U
اشتباه حکمی
falsely
<adv.>
U
بطور اشتباه
faultily
<adv.>
U
بطور اشتباه
professional misconduct
U
اشتباه حرفهای
probable error
U
اشتباه احتمالی
incorrectly
<adv.>
U
بطور اشتباه
peccant
U
اشتباه کار
parachronism
U
اشتباه تاریخی
phonily
<adv.>
U
بطور اشتباه
miswrite
U
اشتباه نوشتن
mistaken party
U
اشتباه کننده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com