English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mils trip U اشتباه میلیمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
range error U اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
mil formula U رابطه میلیمی
mil relation U رابطه میلیمی
mils trip U تغییر سمت میلیمی
mil rule U قانون مربوط به رابطه میلیمی
mil gridded oblique U عکس مایل شبکه بندی شده به مقیاس میلیمی
glitches U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitch U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
out of place <idiom> U درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
I consider that a mistake. [I regard that as a mistake.] U این به نظر من اشتباه است. [این را من اشتباه بحساب می آورم.]
datum error U اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
delivery error U اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
mistakenness U اشتباه
fallacies U اشتباه
snafu U اشتباه
to put one in the wrong U اشتباه
clanger U اشتباه
goofed U اشتباه
goofing U اشتباه
goofs U اشتباه
in error <adj.> U اشتباه
flounder U اشتباه
floundered U اشتباه
floundering U اشتباه
flounders U اشتباه
faux pas U اشتباه
fallacy U اشتباه
lap sus U اشتباه
barratry U اشتباه
mistake U اشتباه
discrepancy U اشتباه
mistakes U اشتباه
mix-ups U اشتباه
mix-up U اشتباه
mix up U اشتباه
mistaking U اشتباه
wrongs U اشتباه
jeofail U اشتباه
inerrant U بی اشتباه
incorrectness U اشتباه
errancy U اشتباه
fault U اشتباه
faulted U اشتباه
faults U اشتباه
wrong U اشتباه
wronging U اشتباه
goof U اشتباه
overseen U در اشتباه
errors U اشتباه
error U اشتباه
fumble U اشتباه
fumbled U اشتباه
tripped U اشتباه
fumbles U اشتباه
false <adj.> U اشتباه
trip U اشتباه
trips U اشتباه
wrongly <adv.> U بصورت اشتباه
inadvertently <adv.> U بطور اشتباه
deflection error U اشتباه سمتی
by accident <adv.> U بطور اشتباه
deflection error U اشتباه انحراف
as a result of a mistake <adv.> U بطور اشتباه
dispersion error U اشتباه پراکندگی
delivery error U اشتباه در تیراندازی
by mistake <adv.> U بطور اشتباه
flub U اشتباه احمقانه
by a mistake <adv.> U بطور اشتباه
deflection error U اشتباه سمت
unintentionally <adv.> U بطور اشتباه
by a mistake <adv.> U بصورت اشتباه
as a result of a mistake <adv.> U بصورت اشتباه
blooper U اشتباه احمقانه
by accident <adv.> U بصورت اشتباه
inadvertently <adv.> U بصورت اشتباه
mistaken U اشتباه کرده
unintentionally <adv.> U بصورت اشتباه
absolute error U اشتباه مطلق
by mistake <adv.> U بصورت اشتباه
dead shot U تیر اشتباه
spuriously <adv.> U بطور اشتباه
off the beam <idiom> U اشتباه ،خطا
computational U اشتباه در محاسبه
boo boo U اشتباه کاری
boner U اشتباه مضحک
blunderingly U ازروی اشتباه
spuriously <adv.> U بصورت اشتباه
phonily <adv.> U بصورت اشتباه
to goof up [American E] U اشتباه کردن
make a mistake <idiom> U اشتباه کردن
trip up <idiom> U اشتباه کردن
I made a mistake . I was wrong. U من اشتباه کردم
you are mistaken U در اشتباه هستید
to set U از اشتباه دراوردن
to put wise U از اشتباه دراوردن
to make an error U اشتباه کردن
to make a mistake U اشتباه کردن
systematic error U اشتباه سیستماتیک
syntax error U اشتباه ترکیبی
faultily <adv.> U بطور اشتباه
falsely <adv.> U بطور اشتباه
typing error U اشتباه تایپی
typo U اشتباه تایپی
unmistakable U خالی از اشتباه
slip of the tongue <idiom> U اشتباه لپی
to read wrong U اشتباه [ی] خواندن
professional misconduct U اشتباه حرفهای
probable error U اشتباه احتمالی
miscue U اشتباه کردن
incorrectly <adv.> U بطور اشتباه
phonily <adv.> U بطور اشتباه
wrongly <adv.> U بطور اشتباه
falsely <adv.> U بصورت اشتباه
faultily <adv.> U بصورت اشتباه
metachronism U اشتباه تاریخی
malentendu U اشتباه فهمیدن
lapsus memoriac U اشتباه یا لغزش
lapsus linguac U اشتباه لپی
misguidely U از روی اشتباه
misplay U بازی اشتباه
peccant U اشتباه کار
parachronism U اشتباه تاریخی
miswrite U اشتباه نوشتن
mistakenness U در اشتباه بودن
mistaken party U اشتباه کننده
mistake of law U اشتباه حکمی
mistake of fact U اشتباه موضوعی
mistakable U قابل اشتباه
misstep U اشتباه درقضاوت
incorrectly <adv.> U بصورت اشتباه
slip up U اشتباه کردن
goofing U اشتباه کردن
blunder U اشتباه کردن
blunder U اشتباه لپی
blunder U اشتباه بزرگ
bedlam U اشتباه شدید
blame U اشتباه گناه
blamed U اشتباه گناه
blames U اشتباه گناه
blaming U اشتباه گناه
unerring U اشتباه نشدنی
blundered U اشتباه بزرگ
goofs U اشتباه کردن
blundering U اشتباه لپی
blundering U اشتباه بزرگ
fumble U اشتباه کردن
fumbled U اشتباه کردن
fumbles U اشتباه کردن
oversight U اشتباه نظری
blundered U اشتباه کردن
blundered U اشتباه لپی
bungler U اشتباه کار
oversights U اشتباه نظری
misprint U اشتباه چاپی
peccadilloes U اشتباه کوچک
peccadillos U اشتباه کوچک
slip-ups U اشتباه کردن
slip-up U اشتباه کردن
goof U اشتباه کردن
misconstruing U اشتباه کردن
erroneous U غلط اشتباه
misconstrue U اشتباه کردن
misconstrued U اشتباه کردن
peccadillo U اشتباه کوچک
goofed U اشتباه کردن
misprints U اشتباه چاپی
miscalculations U محاسبه اشتباه
miscalculation U محاسبه اشتباه
bunglers U اشتباه کار
bloomer U اشتباه احمقانه
disabusing U از اشتباه دراوردن
disabuses U از اشتباه دراوردن
disabused U از اشتباه دراوردن
disabuse U از اشتباه دراوردن
misconstrues U اشتباه کردن
blunders U اشتباه لپی
slipped U اشتباه لیزی
slipped U اشتباه کردن
blunders U اشتباه کردن
fallible U اشتباه کننده
fault U تقصیر اشتباه
faulted U تقصیر اشتباه
faults U تقصیر اشتباه
miscarriage of justice U اشتباه قضایی
miscarriages of justice U اشتباه قضایی
inaccuracies U اشتباه غلط
mistakes U اشتباه کردن
slip U اشتباه لیزی
blunders U اشتباه بزرگ
mistake U اشتباه کردن
mistaking U اشتباه کردن
inaccuracy U خطا یا اشتباه
inaccuracy U اشتباه غلط
slips U اشتباه لیزی
blundering U اشتباه کردن
mistook U اشتباه کردن
slip U اشتباه کردن
inaccuracies U خطا یا اشتباه
slips U اشتباه کردن
vertical probable error U اشتباه احتمالی قائم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com