Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
deflection error
U
اشتباه سمتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
horizontal error
U
اشتباه بردی و سمتی
Other Matches
azimuth indicator
U
شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
directional radar prediction
U
تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
range error
U
اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
deflection pattern
U
مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
glitch
U
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitches
U
یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
out of place
<idiom>
U
درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
straddling
U
احاطه هدف از نظر سمتی احاطه سمتی هدف
azimuth guidance
U
هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
I consider that a mistake.
[I regard that as a mistake.]
U
این به نظر من اشتباه است.
[این را من اشتباه بحساب می آورم.]
directional
U
سمتی
multidrift
U
چند سمتی
direction rectifier
U
یکسوکننده سمتی
crossest
U
حرکت سمتی
drift
U
انحراف سمتی
drifted
U
انحراف سمتی
crosses
U
حرکت سمتی
drifts
U
انحراف سمتی
drifting
U
انحراف سمتی
cross
U
حرکت سمتی
traversing fire
U
اتش سمتی
directional traverse
U
پیمایش سمتی
deviation
U
انحراف سمتی
effective wind
U
باد سمتی
deviations
U
انحراف سمتی
directional stability
U
پایداری سمتی
crosser
U
حرکت سمتی
azimuth resolution
U
تقسیمات سمتی
deflection scale
U
مقیاس سمتی
traverses
U
حرکت سمتی پیمایش
traversed
U
حرکت سمتی پیمایش
aircraft vectoring
U
کنترل سمتی هواپیما
traversing
U
حرکت سمتی پیمایش
azimuthal quzntum number
U
عدد کوانتومی سمتی
wind shear
U
انحراف سمتی باد
alternate traversing fire
U
اتش یدکی سمتی
deflection component of trail
U
شاخه سمتی مسیر
azimuth micrometer
U
طبله میکرومتر سمتی
wind component
U
شاخه سمتی باد
wind shear
U
تغییرات سمتی باد
traverse
U
حرکت سمتی پیمایش
to r.someone as a
U
کسی را به سمتی معرفی کردن
deflection component of trail
U
شاخه سمتی معبر حرکت
to r.someone as a
U
کسی رابرای سمتی پیشنهادکردن
aircraft vectoring
U
کنترل مسیر سمتی هواپیما
azimuth resolution
U
اجزای سمتی هواپیما کوچکترین احادسمتی
To assume office .
U
عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
windage
U
تنظیم سمتی وسایل نشانه روی
azimuth equidistant projection
U
وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
stickside
U
سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
variations
U
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
variation
U
اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
windage
U
حرکت سمتی اثر باد درمنحرف کردن گلوله
blind side
U
سمتی که بازیگر متوجه ان نیست سمت خط تجمع نزدیک به خط مماس
strong side
U
سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
crabs
U
پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crab
U
پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
datum error
U
اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
delivery error
U
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
directional gyro indicator
U
دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
collective pitch control
U
کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
directional gyroscope
U
ژیروسکوپ سمت نما ژیروسکوپ سمتی
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
lap sus
U
اشتباه
jeofail
U
اشتباه
wrong
U
اشتباه
fault
U
اشتباه
wrongs
U
اشتباه
wronging
U
اشتباه
faux pas
U
اشتباه
clanger
U
اشتباه
fallacy
U
اشتباه
incorrectness
U
اشتباه
inerrant
U
بی اشتباه
to put one in the wrong
U
اشتباه
mistakenness
U
اشتباه
snafu
U
اشتباه
faulted
U
اشتباه
fallacies
U
اشتباه
errancy
U
اشتباه
faults
U
اشتباه
mistaking
U
اشتباه
error
U
اشتباه
errors
U
اشتباه
mix up
U
اشتباه
mix-up
U
اشتباه
barratry
U
اشتباه
trip
U
اشتباه
tripped
U
اشتباه
trips
U
اشتباه
overseen
U
در اشتباه
fumble
U
اشتباه
fumbled
U
اشتباه
discrepancy
U
اشتباه
fumbles
U
اشتباه
mix-ups
U
اشتباه
goofed
U
اشتباه
goofing
U
اشتباه
mistake
U
اشتباه
goofs
U
اشتباه
false
<adj.>
U
اشتباه
in error
<adj.>
U
اشتباه
flounder
U
اشتباه
floundered
U
اشتباه
floundering
U
اشتباه
flounders
U
اشتباه
goof
U
اشتباه
mistakes
U
اشتباه
lapsus linguac
U
اشتباه لپی
computational
U
اشتباه در محاسبه
lapsus memoriac
U
اشتباه یا لغزش
dead shot
U
تیر اشتباه
malentendu
U
اشتباه فهمیدن
flub
U
اشتباه احمقانه
peccadillo
U
اشتباه کوچک
deflection error
U
اشتباه انحراف
deflection error
U
اشتباه سمت
delivery error
U
اشتباه در تیراندازی
dispersion error
U
اشتباه پراکندگی
as a result of a mistake
<adv.>
U
بطور اشتباه
metachronism
U
اشتباه تاریخی
by accident
<adv.>
U
بطور اشتباه
by a mistake
<adv.>
U
بطور اشتباه
by mistake
<adv.>
U
بطور اشتباه
wrongly
<adv.>
U
بصورت اشتباه
phonily
<adv.>
U
بصورت اشتباه
incorrectly
<adv.>
U
بصورت اشتباه
faultily
<adv.>
U
بصورت اشتباه
falsely
<adv.>
U
بصورت اشتباه
wrongly
<adv.>
U
بطور اشتباه
phonily
<adv.>
U
بطور اشتباه
incorrectly
<adv.>
U
بطور اشتباه
faultily
<adv.>
U
بطور اشتباه
falsely
<adv.>
U
بطور اشتباه
inadvertently
<adv.>
U
بطور اشتباه
unintentionally
<adv.>
U
بطور اشتباه
spuriously
<adv.>
U
بصورت اشتباه
unintentionally
<adv.>
U
بصورت اشتباه
inadvertently
<adv.>
U
بصورت اشتباه
by accident
<adv.>
U
بصورت اشتباه
as a result of a mistake
<adv.>
U
بصورت اشتباه
by a mistake
<adv.>
U
بصورت اشتباه
by mistake
<adv.>
U
بصورت اشتباه
spuriously
<adv.>
U
بطور اشتباه
to make a mistake
U
اشتباه کردن
systematic error
U
اشتباه سیستماتیک
syntax error
U
اشتباه ترکیبی
professional misconduct
U
اشتباه حرفهای
probable error
U
اشتباه احتمالی
peccant
U
اشتباه کار
parachronism
U
اشتباه تاریخی
miswrite
U
اشتباه نوشتن
mistakenness
U
در اشتباه بودن
mistaken party
U
اشتباه کننده
mistake of law
U
اشتباه حکمی
mistake of fact
U
اشتباه موضوعی
mistakable
U
قابل اشتباه
misstep
U
اشتباه درقضاوت
misplay
U
بازی اشتباه
misguidely
U
از روی اشتباه
miscue
U
اشتباه کردن
to make an error
U
اشتباه کردن
to put wise
U
از اشتباه دراوردن
unmistakable
U
خالی از اشتباه
typo
U
اشتباه تایپی
typing error
U
اشتباه تایپی
to goof up
[American E]
U
اشتباه کردن
slip of the tongue
<idiom>
U
اشتباه لپی
to read wrong
U
اشتباه
[ی]
خواندن
make a mistake
<idiom>
U
اشتباه کردن
trip up
<idiom>
U
اشتباه کردن
off the beam
<idiom>
U
اشتباه ،خطا
I made a mistake . I was wrong.
U
من اشتباه کردم
you are mistaken
U
در اشتباه هستید
to set
U
از اشتباه دراوردن
mils trip
U
اشتباه میلیمی
boo boo
U
اشتباه کاری
fumbles
U
اشتباه کردن
blundered
U
اشتباه بزرگ
blamed
U
اشتباه گناه
blames
U
اشتباه گناه
blunder
U
اشتباه کردن
blunder
U
اشتباه لپی
blunder
U
اشتباه بزرگ
blaming
U
اشتباه گناه
bungler
U
اشتباه کار
bunglers
U
اشتباه کار
peccadilloes
U
اشتباه کوچک
blundered
U
اشتباه لپی
blundered
U
اشتباه کردن
unerring
U
اشتباه نشدنی
bedlam
U
اشتباه شدید
fault
U
تقصیر اشتباه
blunders
U
اشتباه کردن
blunders
U
اشتباه لپی
blame
U
اشتباه گناه
blunders
U
اشتباه بزرگ
blundering
U
اشتباه کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com