English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
typographical error U اشتباه حروفچینی و چاپ [فناوری چاپ]
typo [Colloquial] U اشتباه حروفچینی و چاپ [فناوری چاپ]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
range error U اشتباه در تخمین دریایی اشتباه بردی اشتباه برد
typesetting U حروفچینی
typeset U حروفچینی کردن
teletypesetting U حروفچینی از دور
typographical U وابسته به حروفچینی و چاپ
glitches U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
glitch U یک اشتباه کوچک که باعث ایجاد اشتباه در انتقال اطلاعات میشود
out of place <idiom> U درجایی اشتباه ،درزمان اشتباه بودن
I consider that a mistake. [I regard that as a mistake.] U این به نظر من اشتباه است. [این را من اشتباه بحساب می آورم.]
datum error U اشتباه سطح مبنای ارتفاع اشتباه سطح مبنای اب دریا
delivery error U اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
fallacies U اشتباه
goofs U اشتباه
to put one in the wrong U اشتباه
goofed U اشتباه
goofing U اشتباه
fallacy U اشتباه
clanger U اشتباه
faux pas U اشتباه
floundering U اشتباه
flounders U اشتباه
in error <adj.> U اشتباه
wrongs U اشتباه
flounder U اشتباه
floundered U اشتباه
mistakenness U اشتباه
lap sus U اشتباه
mistake U اشتباه
mistakes U اشتباه
barratry U اشتباه
discrepancy U اشتباه
mistaking U اشتباه
mix up U اشتباه
mix-up U اشتباه
wronging U اشتباه
jeofail U اشتباه
inerrant U بی اشتباه
incorrectness U اشتباه
fault U اشتباه
errancy U اشتباه
faulted U اشتباه
faults U اشتباه
wrong U اشتباه
mix-ups U اشتباه
fumbled U اشتباه
fumble U اشتباه
errors U اشتباه
fumbles U اشتباه
overseen U در اشتباه
error U اشتباه
snafu U اشتباه
tripped U اشتباه
trips U اشتباه
goof U اشتباه
trip U اشتباه
false <adj.> U اشتباه
by mistake <adv.> U بطور اشتباه
wrongly <adv.> U بصورت اشتباه
spuriously <adv.> U بطور اشتباه
phonily <adv.> U بصورت اشتباه
incorrectly <adv.> U بصورت اشتباه
deflection error U اشتباه سمت
dispersion error U اشتباه پراکندگی
dead shot U تیر اشتباه
deflection error U اشتباه سمتی
by a mistake <adv.> U بطور اشتباه
deflection error U اشتباه انحراف
bunglers U اشتباه کار
delivery error U اشتباه در تیراندازی
inadvertently <adv.> U بطور اشتباه
flub U اشتباه احمقانه
as a result of a mistake <adv.> U بطور اشتباه
absolute error U اشتباه مطلق
mistaken U اشتباه کرده
spuriously <adv.> U بصورت اشتباه
blooper U اشتباه احمقانه
blunderingly U ازروی اشتباه
by mistake <adv.> U بصورت اشتباه
by accident <adv.> U بطور اشتباه
by a mistake <adv.> U بصورت اشتباه
computational U اشتباه در محاسبه
boo boo U اشتباه کاری
as a result of a mistake <adv.> U بصورت اشتباه
by accident <adv.> U بصورت اشتباه
boner U اشتباه مضحک
inadvertently <adv.> U بصورت اشتباه
unintentionally <adv.> U بصورت اشتباه
unintentionally <adv.> U بطور اشتباه
faultily <adv.> U بصورت اشتباه
unmistakable U خالی از اشتباه
to read wrong U اشتباه [ی] خواندن
make a mistake <idiom> U اشتباه کردن
trip up <idiom> U اشتباه کردن
off the beam <idiom> U اشتباه ،خطا
I made a mistake . I was wrong. U من اشتباه کردم
you are mistaken U در اشتباه هستید
to set U از اشتباه دراوردن
to put wise U از اشتباه دراوردن
faultily <adv.> U بطور اشتباه
slip of the tongue <idiom> U اشتباه لپی
typo U اشتباه تایپی
typing error U اشتباه تایپی
to goof up [American E] U اشتباه کردن
falsely <adv.> U بطور اشتباه
to make an error U اشتباه کردن
to make a mistake U اشتباه کردن
systematic error U اشتباه سیستماتیک
mistake of law U اشتباه حکمی
mistake of fact U اشتباه موضوعی
mistakable U قابل اشتباه
misstep U اشتباه درقضاوت
misplay U بازی اشتباه
misguidely U از روی اشتباه
miscue U اشتباه کردن
mils trip U اشتباه میلیمی
metachronism U اشتباه تاریخی
malentendu U اشتباه فهمیدن
lapsus memoriac U اشتباه یا لغزش
mistaken party U اشتباه کننده
mistakenness U در اشتباه بودن
syntax error U اشتباه ترکیبی
incorrectly <adv.> U بطور اشتباه
phonily <adv.> U بطور اشتباه
wrongly <adv.> U بطور اشتباه
professional misconduct U اشتباه حرفهای
probable error U اشتباه احتمالی
peccant U اشتباه کار
parachronism U اشتباه تاریخی
miswrite U اشتباه نوشتن
falsely <adv.> U بصورت اشتباه
lapsus linguac U اشتباه لپی
misconstrued U اشتباه کردن
goofing U اشتباه کردن
blunder U اشتباه کردن
goofed U اشتباه کردن
blundered U اشتباه بزرگ
blundered U اشتباه لپی
blundered U اشتباه کردن
goof U اشتباه کردن
mistook U اشتباه کردن
blundering U اشتباه بزرگ
blundering U اشتباه لپی
blundering U اشتباه کردن
erroneous U غلط اشتباه
blunders U اشتباه بزرگ
blunders U اشتباه لپی
peccadillos U اشتباه کوچک
peccadilloes U اشتباه کوچک
peccadillo U اشتباه کوچک
goofs U اشتباه کردن
blunder U اشتباه لپی
misconstrues U اشتباه کردن
misconstruing U اشتباه کردن
misconstrue U اشتباه کردن
misprints U اشتباه چاپی
disabuse U از اشتباه دراوردن
disabuses U از اشتباه دراوردن
disabusing U از اشتباه دراوردن
misprint U اشتباه چاپی
bloomer U اشتباه احمقانه
disabused U از اشتباه دراوردن
miscalculation U محاسبه اشتباه
miscalculations U محاسبه اشتباه
oversight U اشتباه نظری
oversights U اشتباه نظری
slip-ups U اشتباه کردن
slip-up U اشتباه کردن
slip up U اشتباه کردن
bungler U اشتباه کار
mistakes U اشتباه کردن
miscarriage of justice U اشتباه قضایی
fumbled U اشتباه کردن
miscarriages of justice U اشتباه قضایی
inaccuracies U اشتباه غلط
inaccuracies U خطا یا اشتباه
inaccuracy U اشتباه غلط
inaccuracy U خطا یا اشتباه
mistake U اشتباه کردن
fumble U اشتباه کردن
slipped U اشتباه کردن
slips U اشتباه لیزی
slip U اشتباه کردن
unerring U اشتباه نشدنی
slips U اشتباه کردن
faults U تقصیر اشتباه
slipped U اشتباه لیزی
blamed U اشتباه گناه
mistaking U اشتباه کردن
blunder U اشتباه بزرگ
blames U اشتباه گناه
blunders U اشتباه کردن
fallible U اشتباه کننده
fumbles U اشتباه کردن
fault U تقصیر اشتباه
faulted U تقصیر اشتباه
bedlam U اشتباه شدید
blame U اشتباه گناه
blaming U اشتباه گناه
slip U اشتباه لیزی
make up for something <idiom> U جبران خطا یا اشتباه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com