English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cheep U اشاره مختصر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
byword U اشاره یانگاه مختصر
bywords U اشاره یانگاه مختصر
Other Matches
implies U اشاره داشتن بر اشاره کردن
innuendos U اشاره تلویحا اشاره کردن
innuendoes U اشاره تلویحا اشاره کردن
innuendo U اشاره تلویحا اشاره کردن
imply U اشاره داشتن بر اشاره کردن
implying U اشاره داشتن بر اشاره کردن
precise U مختصر کردن مختصر
circular U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
circulars U فایل دادهای که شروع و خاتمه قابل دیدن ندارد. هر موضوع به محل موضوع بعد اشاره میکند و آخرین به اولین اشاره میکند
sums U مختصر
summary U مختصر
abbreviated U مختصر
terser U مختصر
tersest U مختصر
abstracted U مختصر
concise U مختصر
abridged U مختصر
succinct U مختصر
summaries U مختصر
partial U مختصر
brief U مختصر
briefed U مختصر
briefer U مختصر
little U مختصر
viz U مختصر
terse U مختصر
shortest U مختصر
shorter U مختصر
short U مختصر
briefest U مختصر
laconically U مختصر گو
incomprehensive U مختصر
synoptic U مختصر
sum U مختصر
tis U مختصر ti is
short term U مختصر
concise <adj.> U مختصر
curt <adj.> U مختصر
grammalogue U مختصر
gnomical U مختصر
laconic U مختصر گو
succinct <adj.> U مختصر
compend U مختصر
febricula U تب مختصر
epitome U مختصر
fleeting <adj.> U مختصر
short <adj.> U مختصر
scumble U مالش مختصر
briefed U کوتاه مختصر
shortener U مختصر کننده
briefer U کوتاه مختصر
potluck U غذای مختصر
briefest U کوتاه مختصر
simplifier U مختصر کننده
brief U کوتاه مختصر
velitation U جنگ مختصر
tiffin U ناهار مختصر
short and sweet <idiom> U مختصر ومفید
tots U یادداشت مختصر
tot U یادداشت مختصر
brachygraphy U مختصر نویسی
petit mal U صرع مختصر
paraph U امضای مختصر
curtail U مختصر نمودن
lacanic U مختصر و مفید
inking U اطلاع مختصر
summary U خلاصه مختصر
apercu U خلاصه مختصر
synopses U اجمال مختصر
synopsis U اجمال مختصر
handlist U فهرست مختصر
grind out U پیشروی مختصر
shorthand U مختصر نویسی
telegraphic U تلگرافی مختصر
comedietta U کمدی مختصر
let us be brief U مختصر کنیم
summaries U خلاصه مختصر
my initials are s.h U امضای مختصر من
curtailed U مختصر نمودن
curtailing U مختصر نمودن
curtails U مختصر نمودن
compendium U مختصر کوتاهی
squabble U نزا مختصر
squabbled U نزا مختصر
squabbles U نزا مختصر
squabbling U نزا مختصر
briefly speaking U مختصر کنیم
contracted U مختصر محدود
nodding acquaintance آشنایی مختصر
abridge U مختصر کردن
pithy U مختصر ومفید
flashes U روشنایی مختصر
snack U خوراک مختصر
snacks U خوراک مختصر
tendencies U علاقه مختصر
tendency U علاقه مختصر
click U صدای مختصر
clicks U صدای مختصر
clicked U صدای مختصر
flash U روشنایی مختصر
concisely U بطور مختصر
flashed U روشنایی مختصر
abbreviate U مختصر یا مفید کردن
simplification U تسهیل مختصر سازی
pull U برتری جزئی و مختصر
pocket expenses U هزینه مختصر شخصی
simplifications U تسهیل مختصر سازی
look in U دیدن کردن مختصر
metastable U دارای ثبات مختصر
pulls U برتری جزئی و مختصر
shortens U مختصر کردن کاستن
shorten U مختصر کردن کاستن
shortened U مختصر کردن کاستن
abbreviates U مختصر یا مفید کردن
abbreviating U مختصر یا مفید کردن
bowing acquaintance آشنایی مختصر سلامی و بس
spot U زمان مختصر لحظه
spots U زمان مختصر لحظه
blockhouse U بنای استحکامی مختصر
pittance U کمک هزینه مختصر
briefly <adv.> U بصورت مختصر و مفید
compendiously <adv.> U بصورت مختصر و مفید
curtly <adv.> U بصورت مختصر و مفید
feather U فشار مختصر به گاز
prospectus U شرح حال مختصر
prospectuses U شرح حال مختصر
in a nutshell U بطور خیلی مختصر
compendious U موجز مختصر ومفید
abriviated addressing U ادرس مختصر شده
simplifications U ساده گردانی مختصر سازی
simplifcation U ساده گردانی مختصر سازی
simplification U ساده گردانی مختصر سازی
smacks U چشیدن مختصر باصدا غذاخوردن
smacked U چشیدن مختصر باصدا غذاخوردن
smack U چشیدن مختصر باصدا غذاخوردن
multocular U مختصر و مفید کوتاه و سودمند
billets U ورقه جیره یادداشت مختصر
billet U ورقه جیره یادداشت مختصر
billeted U ورقه جیره یادداشت مختصر
billeting U ورقه جیره یادداشت مختصر
to d. into a book U نگاه مختصر بکتابی کردن
blink U نادیده گرفته نگاه مختصر
blinks U نادیده گرفته نگاه مختصر
blinked U نادیده گرفته نگاه مختصر
step in U بازدید مختصر وکوتاهی کردن
flashed U ناگهان شعله ور شدن نور مختصر
nuance U اختلاف مختصر نکات دقیق وفریف
flash U ناگهان شعله ور شدن نور مختصر
outlining U مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
outlines U مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
outline U مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
nuances U اختلاف مختصر نکات دقیق وفریف
outlined U مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
flashes U ناگهان شعله ور شدن نور مختصر
suggestions U اشاره
gesture U اشاره
referrals U اشاره
referral U اشاره
gestured U اشاره
pointers U اشاره گر
pointer U اشاره گر
indication U اشاره
allusion U اشاره
allusions U اشاره
gesturing U اشاره
cell pointer U اشاره گر سل
suggestion U اشاره
slurred U اشاره
with reference to U با اشاره به
manifests U اشاره
manifesting U اشاره
nutation U اشاره با سر
manifested U اشاره
manifest U اشاره
slurring U اشاره
slurs U اشاره
warning U اشاره
in reference to U با اشاره به
references U اشاره
reference U اشاره
tip U اشاره
slur U اشاره
implications U اشاره
inking U اشاره
implication U اشاره
insinuation U اشاره
insinuative U اشاره
warnings U اشاره
hints U اشاره
actions U اشاره
beckons U اشاره
hint U اشاره
hinted U اشاره
beck U اشاره
mentions U اشاره
beckon U اشاره
promptings U اشاره
prompting U اشاره
mentioning U اشاره
beckoned U اشاره
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com