Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
carcassing
U
اسکلت سازی
cracassing
U
اسکلت سازی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
staging
U
اسکلت
carcass
U
اسکلت
carcse
U
اسکلت
carcass
U
اسکلت
skeletons
U
اسکلت
carcases
U
اسکلت
carcasses
U
اسکلت
skeleton
U
اسکلت
frameworks
U
اسکلت خرپا
truss bridge
U
پل اسکلت فلزی
framework
U
اسکلت خرپا
airframe
U
اسکلت هواپیما
carcase
U
اسکلت فلزی
atomy
U
اسکلت انسان
cross-rail
U
اسکلت چوبی
chassis
U
اسکلت کالبد
centering
U
اسکلت چوبی
frame
U
منطق اسکلت
structures
U
ساختمان اسکلت فلزی
building steel lathing
U
اسکلت فلزی ساختمان
truss bridge
U
پل دارای اسکلت اهنی
structure
U
ساختمان اسکلت فلزی
structuring
U
ساختمان اسکلت فلزی
reinforced concrete carcase
U
اسکلت بتن فولادی
pawn structure
U
ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
carcase
U
استخوان بندی اسکلت ساختمان
belt frame
U
اسکلت محیطی بدنه هواپیما
stonewall formation
U
اسکلت پیادهای دیوار سنگی
structural steel work
U
اسکلت بندی فلزی ساختمان
hull
U
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hulls
U
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
rectification
U
یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
foundation
U
اسکلت اصلی فرش
[شامل تار و پود]
timber dam
U
سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
hanger
U
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hangers
U
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
calculating
U
دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials
U
وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
ground section
U
بدنه و پیکر اصلی فرش
[که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
jagger
U
الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant
U
کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
pre-treatment
U
عملیات مقدماتی و آماده سازی
[مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address
U
سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
ouster
U
بی بهره سازی محروم سازی
imagery
U
مجسمه سازی شبیه سازی
frustrations
U
خنثی سازی محروم سازی
subjugation
U
مقهور سازی مطیع سازی
formularization
U
کوتاه سازی ضابطه سازی
irritancy
U
پوچ سازی باطل سازی
frustration
U
خنثی سازی محروم سازی
erasable
U
1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
saves
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
save
U
ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression
U
سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sort
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorted
U
الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits
U
داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic
U
کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo
U
فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump
U
1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
U
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
bridge building
U
پل سازی
stylization
U
مد سازی
compaction
U
تو پر سازی
bridgework
U
پل سازی
idolization
U
بت سازی
individualizing
U
تک سازی
individualizes
U
تک سازی
individualized
U
تک سازی
individualize
U
تک سازی
individuation
U
تک سازی
individualises
U
تک سازی
individualised
U
تک سازی
flooring
U
کف سازی
individualising
U
تک سازی
flection
U
خم سازی
pavement
U
کف سازی
truncation
U
بی سر سازی
retortion
U
کج سازی
retortion
U
خم سازی
deflexion
U
خم سازی
padding
U
له سازی
local anasthesia
U
سر سازی
repk lection
U
پر سازی
pavements
U
کف سازی
individualization
U
تک سازی
histrionics
U
صحنه سازی
mutualization
U
دو طرفه سازی
plaster of Paris
U
گچ مجسمه سازی
latticework
U
شبکه سازی
illumination
U
روشن سازی
municipalize
U
شهر سازی
oblieration
U
پاک سازی
stacking
U
پشته سازی
microminiaturization
U
ریز سازی
conditioning
U
شایسته سازی
mystification
U
گیج سازی
mythopoetic
U
اساطیر سازی
intriguing
U
زمینه سازی
flooding
U
غرقه سازی
regionalism
U
منطقه سازی
shipbuilding
U
کشتی سازی
brazier
U
برنج سازی
nonlinear optimization
U
بهینه سازی
braziers
U
برنج سازی
obliteration
U
پاک سازی
nest building
U
لانه سازی
intrigues
U
زمینه سازی
negation
U
خنثی سازی
networking
U
شبکه سازی
scenery
U
صحنه سازی
nidificate
U
لانه سازی
modeling
U
نمونه سازی
intrigue
U
زمینه سازی
nidification
U
اشیانه سازی
withdrawal
U
رها سازی
obscuration
U
تیره سازی
fitting
U
جفت سازی
brewing
U
ابجو سازی
substructures
U
زیر سازی
minimalization
U
کمینه سازی
miniaturization
U
کوچک سازی
minimization
U
کمینه سازی
doping
U
ناخالص سازی
equating
U
هم ارز سازی
bookbinding
U
کتاب سازی
beautification
U
زیبا سازی
microsoft
U
بهنگام سازی
bedding
U
کف سازی بسترسازی
bedding
U
محکم سازی
formulation
U
قاعده سازی
bedding
U
ثابت سازی
reclamation
U
اباد سازی
substructure
U
زیر سازی
cooling
U
خنک سازی
enthralment
U
بنده سازی
illuminations
U
روشن سازی
overturn
U
واژگون سازی
overturned
U
واژگون سازی
strangling
U
خفه سازی
overturns
U
واژگون سازی
refreshment
U
تازه سازی
refreshments
U
تازه سازی
integration
U
مجتمع سازی
synchronizing
U
همزمان سازی
secretion
U
پنهان سازی
miseenscene
U
صحنه سازی
metabolic
U
سوخت و سازی
modeller
U
قالب سازی
mortar mixing
U
ملات سازی
tuning
U
میزان سازی
optometry
U
عینک سازی
simulation
U
فاهر سازی
simulation
U
شبیه سازی
precipitousness work
U
خلاصه سازی
notification
U
اگاه سازی
relocation
U
جابجا سازی
prefabrication
U
پیش سازی
preformation
U
پیش سازی
procurance
U
فراهم سازی
proportionment
U
متناسب سازی
pulverization
U
پودر سازی
reductions
U
ساده سازی
simulations
U
همانند سازی
simulations
U
فاهر سازی
simulations
U
شبیه سازی
simulation
U
همانند سازی
reduction
U
ساده سازی
roofing
U
سقف سازی
quadrature
U
مربع سازی
solutions
U
چاره سازی
solution
U
چاره سازی
stripping
U
برهنه سازی
rarafaction
U
رقیق سازی
rarafaction
U
لطیف سازی
re construction
U
دوباره سازی
rearrngement
U
پس وپیش سازی
rectification
U
دائم سازی
curtailment
U
کوتاه سازی
refrigerating technique
U
فن سرما سازی
forgeries
U
سند سازی
implementation
U
پیاده سازی
punctation
U
نقطه سازی
puppyhood
U
خود سازی
purification
U
خالص سازی
forgery
U
صورت سازی
forgery
U
سند سازی
forgeries
U
صورت سازی
mutilation
U
معیوب سازی
insulate
U
عایق سازی
seduction
U
گمراه سازی
industrialization
U
صنعتی سازی
optimize
U
بهینه سازی
puppydom
U
خود سازی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com