Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
swung
U
اسم مفعول و زمان گذشتهی swing
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shrank
U
زمان گذشتهی shrink
retook
U
زمان گذشتهی retake
undertook
U
زمان گذشتهی undertake
undid
U
زمان گذشتهی undo
underwent
U
زمان گذشتهی فعل undergo
forewent
U
زمان گذشتهی فعل forego
spilt
U
زمان گذشته و اسم مفعول spill
pled
U
زمان گذشته و اسم مفعول plead
had
U
زمان ماضی واسم مفعول فعل have
laid
U
زمان گذشته و اسم مفعول lay
unstuck
U
زمان گذشته و اسم مفعول unstick
unwound
U
زمان گذشته و اسم مفعول unwind
repaid
U
زمان گذشته و اسم مفعول repay
should
U
زمان ماضی واسم مفعول فعل معین shall
fought
U
زمان ماضی واسم مفعول فعل fight
bended
U
زمان گذشته و اسم مفعول فعل bend
met
U
زمان ماضی واسم مفعول فعل meet
ablative
U
مربوط به مفعول به یا مفعول عنه
ablative
U
مفعول به مفعول عنه
line haul
U
زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
passive
U
مفعول
objects
U
مفعول
obj
U
مفعول
urning
U
مفعول
passives
U
مفعول
object
U
مفعول
objected
U
مفعول
indirect objects
U
مفعول
objecting
U
مفعول
direct objects
U
مفعول
accusative
U
مفعول اتهامی
direct object
U
مفعول صریح
direct object
U
مفعول بیواسطه
pp
U
اسم مفعول
taken
U
اسم مفعول take
direct object
U
مفعول مستقیم
past participles
U
اسم مفعول
past participle
U
اسم مفعول
caches
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache memory
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
cache
U
مدار منط قی که زمان ذخیره سازی داده در حافظه پنهان و نیز زمان دستیابی به داده در خافظه پنهان و زمان دستیابی به رسانه کند تر را مشخص میکند
shots
U
اسم مفعول shoot
shot
U
اسم مفعول shoot
withdrawn
U
اسم مفعول withdraw
indirect object
U
مفعول غیر مستقیم
gotten
U
اسم مفعول فعل get
worn
U
اسم مفعول فعل wear
flung
U
اسم مفعول فعل fling
shone
U
گذشته و اسم مفعول shine
smitten
U
اسم مفعول فعل smite
borne
U
اسم مفعول فعل bear
been
U
اسم مفعول فعل بودن
particpially
U
بطوراسم فاعل یا اسم مفعول
woken
U
اسم مفعول فعل wake
awoken
U
اسم مفعول فعل awake
ablative
U
مفعول منه صیغه الت
shorn
U
اسم مفعول فعل shear
realtime
U
زمان حقیقی یا زمان خالص ارسال و دریافت پیامها
circuits
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
circuit
U
روشی که در آن اتصال یا مسیر بین دو گره در زمان این فراخوان ها و نه در زمان تنظیم آنها انجام میشود
road time
U
یا زمان تخلیه جاده زمان عبور ستون
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand.
U
آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
perfect infinitive
U
مصدری که با اسم مفعول ساخته میشودو جای ماضی کامل را میگیرد
pregnant use of a verb
U
بکار بردن فعل متعدی بدانگونه که مفعول ان مقدرباشدیعنی گفته نشود
access time
U
کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
IAM
U
فضای حافظه که زمان دستیابی بین زمان حافظه اصلی و سیستم بر پایه دیسک دارد
references
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference
U
نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
arrivals
U
زمان حضور زمان رسیدن
presenting
U
زمان حاضر زمان حال
response time
U
زمان جواب زمان پاسخگویی
presents
U
زمان حاضر زمان حال
arrival
U
زمان حضور زمان رسیدن
seek time
U
زمان جستجو زمان طلب
presented
U
زمان حاضر زمان حال
present
U
زمان حاضر زمان حال
read time
U
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
tour of duty
U
زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
timed
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
time
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
times
U
مدت زمان یک کار در سیستم اشتراک زمانی یا چندبرنامهای . زمان یک کاربر یا برنامه یا کار در یک سیستم چند کاره
dive schedule
U
جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
reflexively
U
چنانکه بخود فاعل برگرد د چنانکه مفعول ان
imprescriptible
U
وابسته به اموال حقوقی که مشمول مرور زمان نیست غیر مشمول مرور زمان تجویز نشده
unemployment compensation
U
پرداختی در زمان بیکاری پرداخت کمکی در زمان بیکاری
equation of time
U
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
execution
U
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
loom time
U
مدت زمان بافت
[از زمان چله کشی تا جدا کردن فرش بافته شده از دار و مبنای تعیین ساعات کار مفید، وقت حقیقی لازم جهت اتمام فرش و قیمت نسبی فرش می باشد.]
production cycle
U
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
interlook dormant period
U
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
frequencies
U
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency
U
زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
splits
U
زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
cryptoperiod
U
زمان ارسال یا دریافت رمز مدت زمان دریافت رمز
short cycle annealing
U
سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
early time
U
زمان حداقل انفجار اتمی زمان اولیه انفجار اتمی
tense
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tensest
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tenses
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tenser
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tensed
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
tensing
U
زمان فعل تصریف زمان فعل
angular velocity sight
U
زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
station time
U
زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
stroke
U
زمان
strokes
U
زمان
stroking
U
زمان
yet
U
تا ان زمان
whene'er
U
هر زمان
stroked
U
زمان
clocks
U
زمان ها
time consuming
U
زمان بر
contemporaneous
U
هم زمان
thence
U
از ان زمان
cycle time
U
زمان
timepiece
U
زمان
time-consuming
U
زمان بر
tempo
U
زمان
periods
U
زمان
tempos
U
زمان
thitherto
U
تا ان زمان
period
U
زمان
synchronous
U
هم زمان
synchrone
U
هم زمان
away
U
از ان زمان
zeitgeist
U
زمان
term
U
زمان
termed
U
زمان
terming
U
زمان
cotemporaneous
U
هم زمان
time of blowing
U
زمان دم
simultaneously
U
در یک زمان
timed
U
زمان
date
U
زمان
dates
U
زمان
time
U
زمان
clock
U
زمان
times
U
زمان
coinstantaneous
U
هم زمان
time-piece
U
زمان
ticker
[colloquial]
[watch]
U
زمان
the preterite tense
U
زمان گذشته
standard time
U
زمان رسمی
standby time
U
زمان جانشینی
attack timing
U
زمان بندی تک
access time
U
زمان دستیابی
association time
U
زمان تداعی
lapsing
U
گذشت زمان
acceleration time
U
زمان شتاب
add time
U
زمان افزایش
wartime
U
زمان جنگ
licensing hours
زمان مجاز
adaptation time
U
زمان انطباق
activity time
U
زمان هر فعالیت
base period
U
زمان مبنا
statute of limitation
U
مرور زمان
all crash
U
زمان فوریت
allocated time
U
زمان نامی
lapse
U
گذشت زمان
lapses
U
گذشت زمان
add time
U
زمان جمع
whoopee
U
زمان خوشی
wait time
U
زمان انتظار
transfer time
U
زمان انتقال
waiting time
U
زمان انتظار
real time
U
زمان حقیقی
whenever
U
هر زمان که هرگاه
training time
U
زمان تمرین
adverb of time
U
فرف زمان
timming
U
زمان گیری
timeer
U
زمان سنج
time utility
U
استفاده از زمان
transit time
U
زمان گذار
vicissitudes of time
U
انقلابات زمان
universal time
U
زمان عام
scheduling
U
زمان بندی
turnaround time
U
زمان برگشت
turnaround time
U
زمان گردش
turn around time
U
زمان برگشت
yesterday
U
زمان گذشته
past tense
U
زمان گذشته
transition time
U
زمان انتقال
variable time
U
زمان متغیر
transit time
U
زمان عبور
local time
U
زمان محلی
time log
U
جدول زمان
time lapse
U
مرور زمان
time interval
U
زمان طی شده
pt
U
زمان گذشته
time dependent
U
وابسته به زمان
the secular bird
U
فرید زمان
time slice
U
قطعه زمان
the past tense
U
زمان گذشته
the fullness of time
U
زمان کامل
testing time
U
زمان ازمایش
PR
U
زمان حال
zeitgeist
U
روح زمان
time perception
U
ادراک زمان
within resonable time
U
طی زمان معقول
word time
U
زمان کلمه
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com