English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ahmad U اسم حضرت رسول اکرم -ستوده تر- برگزیده ترین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
the prophet U حضرت رسول حضرت محمد
calvary U نام صلیب گاه حضرت عیسی نمایش صلیب کردن حضرت عیسی
laudable U ستوده
honorable U ستوده
exemplary U ستوده نمونه وسرمشق
adorably U چنانکه شایسته ستایش باشد بطور ستوده
ended U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
ends U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
end U با ارزش ترین رقم که درکم ارزش ترین محل اضافه شود. در محاسبات BCD
nethermost U پایین ترین زیر ترین
carries U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carried U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carry U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
carrying U با ارزش ترین رقم وام با کم ارزش ترین محل جمع میشود
ambassadors U رسول
ambassador U رسول
messenger U رسول
messengers U رسول
apostle U رسول
presager U رسول
apostles U رسول
nuncio U پیک رسول
messengers U فرستاده رسول
messenger U فرستاده رسول
messenger of god U رسول الله
god's messenger U رسول خدا پیغمبر
combat resolution U تعیین جزئی ترین رده رزمی جزئی ترین رده شرکت کننده در رزم
court rug U فرش تالاری یا درباری [این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
saintdom U حضرت
his eminece U حضرت
holiness U حضرت
sainthood U حضرت
honor U حضرت
saintship U حضرت
luke U نام طبیب پولس رسول که انجیل لوقا بدومنسوب است
adam's wine حضرت آدم
the inaccessible god U حضرت تنگبار
the precursor U حضرت مبشر
her majesty U علیا حضرت
moses U حضرت موسی
select U برگزیده
selected U برگزیده
favourite or vor U برگزیده
selects U برگزیده
favorite U برگزیده
chosen U برگزیده
Madonnas U تصویر حضرت مریم
Madonna U تصویر حضرت مریم
book of psalms U زبور حضرت داود
dominical U یعنی حضرت مسیح
adams apple U سیب حضرت ادم
the psalms of david U زبور حضرت داود
chrestomathy U قطعات برگزیده
selectman U شخص برگزیده
picked U خاردار برگزیده
peculiar people U قوم برگزیده
the chosen people U قوم برگزیده
favourites U دلخواه برگزیده
favourite U دلخواه برگزیده
favorites U دلخواه برگزیده
select U سواکردن برگزیده
selected U سواکردن برگزیده
selects U سواکردن برگزیده
It is an elephantine task . it takes a lot of doing . It is a Herculean task. U کار حضرت فیل است
it is a hard row to hoe U کار حضرت فیل است
isaac U اسحق فرزند حضرت ابراهیم
book of proverbs U کتاب امثال حضرت سلیمان
little office U نماز مخصوص حضرت مریم
president-elect U رییس جمهور برگزیده
choicer U چیز نخبه برگزیده
president-elects U رییس جمهور برگزیده
choicest U چیز نخبه برگزیده
choice U چیز نخبه برگزیده
Featured lists U فهرست های برگزیده
delectus U کتابی که پارههای برگزیده
choices U چیز نخبه برگزیده
he lost the seat U دوباره بوکالت برگزیده نشد
elects U انتخاب کردن برگزیده منتخب
electing U انتخاب کردن برگزیده منتخب
elect U انتخاب کردن برگزیده منتخب
icon U تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
icons U تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
last supper U اخرین شام حضرت عیسی باحواریون خود
ikons U تصویر حضرت مسیح یامریم ویامقدسین مسیحی
valentine U معشوقهای که در روز 41فوریه برگزیده شود
valentines U معشوقهای که در روز 41فوریه برگزیده شود
passionist U عضو دستهای از نصارا که پیوسته مصیبت حضرت مسیح رابایدیاداورشوند
queen of U دختری که در بازیهای روزیکم می بعنوان ملکه برگزیده میشود
peers of iveland U بزرگانی که از میان انها 82تن بطور دائم برای نمایندگی برگزیده می شوند
peers of scotland U بزرگانی که از میان انها 61تن برای نمایندگی در مجلس اعیان برگزیده میشود
saints U عنوان روحانیون مثل "حضرت " که در اول اسم انهامیاید ومخفف ان st است جزو مقدسین واولیاء محسوب داشتن
saint U عنوان روحانیون مثل "حضرت " که در اول اسم انهامیاید ومخفف ان st است جزو مقدسین واولیاء محسوب داشتن
backmost U پس ترین
proto U مهم ترین
midmost U میان ترین
more like;most like U شبیه ترین
meritorious U شایسته ترین
downmost U پایین ترین
most significant U پراهمیت ترین
middlemost U میان ترین
lowermost U پایین ترین
lower most U پایین ترین
leftmost U سمت چپ ترین
least significant U کم اهمیت ترین
westernmost U غربی ترین
foremost U پیش ترین
lattermost U عقب ترین
rightmost U راست ترین
hindmost U عقب ترین
best U عظیم ترین
lattermost U پست ترین
nethermost U پست ترین
driest U خشک ترین
first and foremost <adv.> U پیش ترین
aftmost U عقب ترین
lowest U پایین ترین
arrant U بدنام ترین
most important <adj.> U مهم ترین
drier U : خشک ترین
backmost U عقب ترین
undermost U زیر ترین
furthest U پیشرفته ترین
topmost U اعلی ترین
bottommost U پایین ترین
undermost U پایین ترین
eldest U مسن ترین
rearmost U عقب ترین
most significant digit U با اهمیت ترین رقم
least significant bit U کم اهمیت ترین بیت
heartstring U عمیق ترین احساسات دل
least significant digit U کم اهمیت ترین رقم
royal road U اسان ترین راه
most significant bit U با ارزش ترین بیت
lsb U کم اهمیت ترین بیت
most significant bit U با اهمیت ترین بیت
full-backs U عقب ترین بازی کن
full-back U عقب ترین بازی کن
most significant digit U با ارزش ترین رقم
eastermost U شرقی ترین نقطه
neap U خفیف ترین جزر و مد
tenth rate U از پایین ترین جنس
top flight U اعلی ترین مرتبه
bottom price U پائین ترین قیمت
aftermost U عقب ترین واپسین
tick U سخت ترین مرحله
tenth rate U پایین ترین درجه
ticked U سخت ترین مرحله
next U نزدیک ترین پس ازان
ticks U سخت ترین مرحله
easternmost U شرقی ترین نقطه
neap tide U پائین ترین جزر و مد
innermost U داخلی ترین دراعماق
best U شایسته ترین پیشترین
upmost U عالی ترین بالاترین درجه
troposphere U پایین ترین بخش اتمسفر
sternmost U عقب ترین قسمت کشتی
Put your warmest clothes on . U گرم ترین لباسهایت را تن کرد
thermosphere U خارجی ترین لایه اتمسفر
primitive data type U ساده ترین شکل داده
combat resolution U پایین ترین رده رزمی
exosphere U خارجی ترین لایه اتمسفر
lasts U پایین ترین درجه یا مقام
last U پایین ترین درجه یا مقام
lasted U پایین ترین درجه یا مقام
curtail step U پایین ترین پله پلگان
curtal step U پایین ترین پله پلگان
culminant U درمرتفع ترین موضع کامل
fullback U جای عقب ترین بازی کن
admiral U عالی ترین افسرنیروی دریایی
admirals U عالی ترین افسرنیروی دریایی
lower high water U پایین ترین پیشرفت اب دریا
main battle tank U قوی ترین تانک رزمی
next of kin U نزدیک ترین خویشاوندان منسوب بلافصل
skirting armor U ضخیم ترین قسمت زره تانک
subcutis U عمیق ترین قسمت زیر پوست
last but not least <idiom> U آخرین موقعیت وپر اهمیت ترین
bottom U با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
bottoms U با پایین ترین نرخ تنزیل کردن
belly U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
least upper bound [lub, LUB] U کوچک ترین کران بالا [ریاضی]
least common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
supremum U کوچک ترین کران بالا [ریاضی]
This is the easisrt way. U این آسان ترین راه است
lowest common multiple [LCM] U کوچک ترین مضرب مشترک [ک.م.م] [ریاضی]
lowest common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
least common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
heart strings U عمیق ترین احساسات دل رشته هایاریسمانهای دل
least developed countries U پائین ترین کشورهای در حال توسعه
lower low water U پایین ترین پست رفت اب دریا
master pick U پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
smallest common multiple U کوچک ترین مضرب مشترک [ریاضی]
bellies U کلفت ترین قسمت قلاب ماهیگیری
master tooth U پایین ترین دندانه تیغه اسکیت
greatest common factor [GCF] U بزرگ ترین مقسوم علیه مشترک [ریاضی]
msd U با اهمیت ترین رقم Digit Significant ost
This is the oldest Persian script in existence. U این قدیمی ترین خط فارسی موجود است
knight bachelor U پایین ترین مرتبه سلحشوری قدیم انگلیس
best seller U پرفروش ترین مال التجاره پرتیراژترین کتاب
aftermost U نزدیکترین دگل عقب کشتی پست ترین
water collecting sump U پایین ترین نقطه در یک سیستم که در ان اب جمع میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com