English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 35 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
bishopric U اسقفی
prelatism U اسقفی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
episcopacy U مقام اسقفی پیروی از کلیسای اسقفی
diocesan U جزوحوزه اسقفی
bishopric U مقام اسقفی
episcopate U رتبه اسقفی
prelacy U مقام اسقفی
crosier U عصای اسقفی یاکشیشی
crozier U عصای اسقفی یاکشیشی
mitring U استعمال تاج اسقفی
episcopalianism U پیروی از کلیسای اسقفی
mitring U انتصاب بمقام اسقفی
mitering U انتصاب بمقام اسقفی
mitering U استعمال تاج اسقفی
sees U مقر یا حوزه اسقفی
episcopalians U پیرو کلیسای اسقفی
episcopalian U پیرو کلیسای اسقفی
see U مقر یا حوزه اسقفی
pontify U سیمای اسقفی یا پاپی بخوددادن
episcopal U مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت
cathedratic U وابسته بکرسی بامقام اسقفی
pontificate U دوره یا مقام اسقفی یا پاپی یاکهانت
pontificalia U جامه و نشانهای اسقفی لباس رسمی
pastoralism U روش نامه نویسی اسقفی چوپانی
pontificated U دوره یا مقام اسقفی یا پاپی یاکهانت
pontifical U وابسته به پاپ یا اسقف جامه اسقفی
pontificates U دوره یا مقام اسقفی یا پاپی یاکهانت
pontificating U دوره یا مقام اسقفی یا پاپی یاکهانت
prelatess U زنی که دارای مقام مترانی یا اسقفی باشد
pontifically U چنانکه شایسته اسقفان باشد با جامه یا ایین اسقفی
letters missive U نامه رسمی پادشاه که در ان کسی برای اسقفی گماشته شده است
pontificating U اسقفی کردن فضل فروشی کردن
pontificates U اسقفی کردن فضل فروشی کردن
pontificated U اسقفی کردن فضل فروشی کردن
pontificate U اسقفی کردن فضل فروشی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com