Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
disposition
U
استقرار یکانها و اماد درمنطقه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
logistical
U
مربوط به اماد یکانها
fixed pivot
U
محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
redesignate
U
اسم گذاری مجدد یکانها یاتغییر دادن شماره یکانها
unit categories
U
انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
civilian supply
U
امور اماد غیرنظامی رسانیدن اماد به غیرنظامیان در منطقه
separation zone
U
منطقه واسطه حد فاصل یکانها منطقه جداسازی یکانها
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
prepositions
U
استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
preposition
U
استقرار در محل پیش بینی شده استقرار در محل معین شده
combat jump
U
پرش با چتر درمنطقه دشمن
balanced mobilization
U
بسیج متعادل اماد ذخیره تهیه اماد ذخیره به طورمتعادل
coordinated procurement
U
عملیات اماد هماهنگ شده تحویل هم اهنگ شده اماد
safe conduct
U
جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
flat pass
U
پاس به دریافت کننده درمنطقه بالا
safe conducts
U
جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
safe-conducts
U
جواز عبور و مرور درمنطقه نظامی
target approach point
U
اخرین نقطه بازرسی درمنطقه فرود یا بارریزی
tropicalization
U
اماده کردن برای کار درمنطقه استوایی
craft reimbursable supply
U
اماد قابل جایگزین مربوط به هنرهای دستی اماد مصرف شدنی هنرهای دستی
credit system of supply
U
سیستم براورد اعتبار برای تهیه و اماد سیستم تعیین اعتبار خرید اماد
central purchase
U
خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
army class manager activity
U
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
touchdown
U
حالت فرود امدن توپ درمنطقه خودی کسب 6 امتیازبا بردن توپ به ان سوی خط دروازه حریف
touchdowns
U
حالت فرود امدن توپ درمنطقه خودی کسب 6 امتیازبا بردن توپ به ان سوی خط دروازه حریف
colony
U
استقرار
localization
U
استقرار
mounting
U
استقرار
establishments
U
استقرار
establishment
U
استقرار
stability
U
استقرار
settlement
U
استقرار
settlements
U
استقرار
solidification
U
استقرار
sessility
U
استقرار
pitches
U
استقرار
downloading
U
استقرار
pitch
U
استقرار
installations
U
استقرار
installation
U
استقرار
centralisation
U
استقرار درمرکز
tent striking
U
فرمان ضد استقرار
lodgment area
U
منطقه استقرار
seats
U
سکوی استقرار
permanent emplacement
U
استقرار دایمی
positioning band
U
حلقه استقرار
angle of repose
U
زاویه استقرار
crimping groove
U
شیار استقرار
seated
U
سکوی استقرار
seat
U
سکوی استقرار
stanchion
U
سکوی استقرار
reintegration
U
استقرار مجدد
delocalization
U
عدم استقرار
posteriori
U
ازراه استقرار
centralization
U
استقرار درمرکز
stationed
U
استقرار یافتن
confirmation
U
تثبیت استقرار
restoration
U
استقرار مجدد
stations
U
استقرار یافتن
yoke
U
دوشاخه استقرار
station
U
استقرار یافتن
yoke
U
پایه استقرار
troops
U
یکانها
lodgement
U
منزل گیری استقرار
automatic font downloading
U
استقرار خودکار فونت
lodgment
U
منزل گیری استقرار
network topology
U
چگونگی استقرار شبکه
seating
U
محل استقرار نشیمن
alt azimuth mounting
U
استقرار سمت- ارتفاعی
setting ring
U
حلقه استقرار یا ثبات
downloading utility
U
برنامه کمکی استقرار
set up
U
اماده بکار استقرار
angle of repose
U
حداکثر شیب استقرار
equatorial mounting
U
استقرار معدل النهاری
procurement rate
U
نواخت تهیه و تحویل اماد نواخت تحویل اماد
keeping
U
ذخایر یکانها
despatched
U
اعزام یکانها
weapon troops
U
یکانها ادوات
rotation
U
تعویض یکانها
servicae life
U
عمرخدمتی یکانها
despatching
U
اعزام یکانها
dispatch
U
اعزام یکانها
dispatches
U
اعزام یکانها
incidents
U
تصادم یکانها
dispatched
U
اعزام یکانها
incident
U
تصادم یکانها
reinforce
U
تقویت یکانها
force structure
U
سازمان یکانها
reinforces
U
تقویت یکانها
replacements
U
تعویض یکانها
replacement
U
تعویض یکانها
despatches
U
اعزام یکانها
logistic route
U
امورلجستیکی یکانها
system of units
U
دستگاه یکانها
movements
U
حرکات یکانها
line of retreat
U
خط بازگشت یکانها
downloadable font
U
فونت قابل استقرار در حافظه
anchor line cable
U
کابل استقرار چتردر هواپیما
settling rounds
U
تیر استقرار قنداق توپ
metacenter
U
نقطه استقرار وثبات یاتوازن
make up
<idiom>
U
استقرار وسایل تزئین وآرایش
location of industry
U
تعیین محل استقرار صنعت
administrations
U
اداره امور یکانها
administration
U
اداره امور یکانها
collective call sign
U
معرف مشترک یکانها
disband
U
منحل کردن یکانها
disbands
U
انحلال رسمی یکانها
force development
U
برنامه تشکیل یکانها
reception station
U
دفترسربازگیری و اعزام به یکانها
disbanding
U
منحل کردن یکانها
rendezvous area
U
نقطه الحاق یکانها
relief in place
U
تعویض یکانها در محل
disbanding
U
انحلال رسمی یکانها
redezvous
U
محل تلاقی یکانها
disbands
U
منحل کردن یکانها
separations
U
مستقل شدن یکانها
troop program
U
برنامه تشکیل یکانها
separation
U
مستقل شدن یکانها
disband
U
انحلال رسمی یکانها
employment
U
به کار بردن یکانها
logistics
U
عمل تدارک یکانها
settle
U
مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
sponson
U
سکوی استقرار توپ روی برجک
gun post
U
سوراخ محل استقرار لوله توپ
location theory
U
نظریه تعیین محل استقرار صنعت
cannelure
U
شیار استقرار روکش گلوله ثاقب
cannelure
U
شیار استقرار پوکه روی گلوله
settles
U
مستقر شدن یامستقر کردن استقرار
detaching
U
زیرامر قرار دادن یکانها
rotation
U
تعویض نوبتی یکانها یا افراد
detaches
U
زیرامر قرار دادن یکانها
attachment
U
منتصب کردن یکانها انتصاب
detach
U
زیرامر قرار دادن یکانها
chop
U
تعویض کنترل عملیاتی یکانها
chopped
U
تعویض کنترل عملیاتی یکانها
interservice
U
بین یکانها در حین خدمت
fast shuttle
U
تغییرمکان سریع یکانها یا خودرو
redeployment
U
تغییر مکان دادن یکانها
force development
U
برنامه تامین یا بسیج یکانها
steric
U
وابسته بطرز استقرار اجزاء اتم در فضا
fire restriction
U
محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
movement control
U
کنترل حرکات و نظارت برحرکت یکانها
demand accommodation
U
تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
debarkation
U
تخلیه پیاده کردن یکانها یاتجهیزات
tent striking
U
فرمان اماده حرکت شدن یکانها
common user items
U
اقلام مشترک المصرف بین یکانها
adjutant's call
U
احضار یکانها به منظور انجام تشریفات
trailer camp
U
محل استقرار ترایلربااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
troop test
U
ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
parting shot
U
تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
gap filler
U
یکان پوشاننده شکافها یارخنههای بین یکانها
parting shots
U
تیر سلام برای بدرقه یکانها یامهمانان
trailer park
U
محل استقرار ترایلربا اتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
trailer court
U
محل استقرار ترایلر بااتاقهای چرخدار متصل به وسائط نقلیه
rack space
U
محوطه کف چینی شده انباربرای استقرار پالتها یا جعبههای مهمات
emergency complement
U
جدول تعدیل نیروی انسانی برای تکمیل یکانها
assembly
U
بستن و سوار کردن قطعات اسلحه اجتماع یکانها
unit citation
U
جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
emergency establishment
U
تعدیل و تقسیم سربازان بین یکانها برای موارد اضطراری
water supplies
U
اماد اب
water supply
U
اماد اب
bulk material
U
اماد یک جا
armed
U
جنگ اماد
general supplies
U
اماد عمومی
shop supply
U
اماد تعمیرگاهی
gratuitous issue
U
اماد پیشکشی
critical item
U
اماد حساس
supply sergeant
U
گروهبان اماد
consigned inventory
U
اماد امانی
condition code
U
کدوضعیت اماد
intransit stock
U
اماد سیال
level of supply
U
سطح اماد
trains
U
بنه اماد
trained
U
بنه اماد
essential supply
U
اماد حیاتی
essential supply
U
اماد ضروری
air landed supply
U
اماد هوانشستی
stock
U
اماد ذخیره
follow up
U
اماد بعدی
follow up supply
U
اماد متعاقب
development order
U
دستوربهبود اماد
follow up supply
U
اماد بعدی
train
U
بنه اماد
depot supply
U
اماد دپویی
depot supply
U
اماد امادگاهی
stocked
U
اماد ذخیره
air material
U
اماد هوایی
short supply
U
اماد کم یاب
commodity command
U
فرماندهی اماد
stockage
U
ذخیره اماد
supply support
U
پشتیبانی اماد
unit supply
U
اماد یکانی
supply route
U
مسیر اماد
care of supplies
U
نگهداری اماد
care of supplies
U
مراقبت اماد
one day's supply
U
یک روز اماد
supply control
U
کنترل اماد
bulk supply
U
اماد با کانتینر
materiel management
U
مدیریت اماد
bulk supply
U
اماد عمده
bulk material
U
اماد حجیم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com