Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gimmickry
U
استفاده از وسایل اغفال و کلاهبرداری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
gimmickry
U
وسایل اغفال یا تقلب
bitmap
U
معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
constructive fraud
U
منظورعملی است که به اعتبارقانون خاص عنوان کلاهبرداری بافته و از این نظر از کلاهبرداری واقعی وارادی متمایز است
unserviceable
U
وسایل غیر قابل استفاده
use age
U
مدت زمان قانونی استفاده از وسایل
electronic
U
پردازش داده با استفاده از وسایل الکترونیکی و کامپیوتر
batteries
U
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
battery
U
استفاده از باتری برای وسایل با حافظه قرار
statute of fraud
U
قوانین ضد کلاهبرداری قوانینی که در سال 7761میلادی در زمان چارلزیازدهم در انگلستان به تصویب رسید و هدف اصلی ان جلوگیری از گواهی دروغ و پیمان شکنی و استفاده نامشروع از عدم حضور ذهن گواهان در محکمه بود
flexible
U
استفاده از ماشین CNC , ربات یا سایر وسایل خودکار در تولید
peripheral
U
1-وسایل جانبی که در کامپیوتر استفاده می شوند مثل چاپگر یا اسکنر. 2-
operators
U
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
buffering
U
استفاده از بافر برای ایجاد اتصال بین وسایل کند و سریع
operator
U
وسایل ورودی خروجی که اپراتور برای کنترل کامپیوتر استفاده میکند
spoofer
U
در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند
cable
U
وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
cabled
U
وسیله بررسی امیدانس که به کابلهای غیر استاندارد اجازه استفاده در وسایل خاص میدهد
imperialism
U
سیاست مبتنی بر استفاده از وسایل سیاسی برای بسط قدرت اقتصادی درخارج از محدوده کشورامپریالیستی
scheduler
U
برنامهای که استفاده از CPU یا وسایل جانبی را که توسط چندین کاربر اشتراکی هستند را سازماندهی میکند
buffer
U
استفاده از فضای ذخیره سازی موقت در پورتهای ورودی یا خروجی تا وسایل جانبی آهسته بتوانند با CPU سریع کار کند
fanning
U
1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fanned
U
1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fan
U
1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fans
U
1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
MIMD
U
معماری پردازنده موازی که تعدادی ALU و وسایل حافظه را موازی استفاده میکند تا پردازش سریع داشته باشد
hardwired logic
U
تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
prevention of stripping
U
ممانعت از کار وسایل اکتشافی دشمن یا اکتشاف وسایل مخابراتی و رادارخودی
beach gear
U
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
cpu
U
سیگنالهای واسط بین CPU و وسایل جانبی یا وسایل ورودی / خروجی
tackling
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
mounting
U
وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
recover
U
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovering
U
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
recovers
U
جمع اوری وسایل ازکارافتاده یا بیماران اخراجات وسایل
well behaved
U
که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند
well-behaved
U
که هیچ نوع فراخوانی سیستم غیر استاندارد انجام نمیدهد و فقط از فراخوانی ورودی /خروجی BIOS استفاده میکند بجای اینکه وسایل جانبی یا حافظه را مستقیماگ آدرس دهی کند
excess property
U
وسایل اضافه بر سازمان وسایل اضافی
counter force
U
نیروی مقابله با وسایل استراتژیکی دشمن استفاده ازنیروی هوایی و موشکهای استراتژیکی برای تخریب نیروی دشمن
channel
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channelled
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channels
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeling
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
channeled
U
واسط بین کامپیوتر مرکز و وسایل جانبی به همراه یک کانال که سیگنالهای وضعیت را از سایر وسایل جانبی دستور میکند
fraudlous
U
کلاهبرداری
fraud
U
کلاهبرداری
frauds
U
کلاهبرداری
false pretense
U
کلاهبرداری
scam
U
کلاهبرداری
scams
U
کلاهبرداری
sharp practice
U
کلاهبرداری
defraudation
U
کلاهبرداری
pipeline assets
U
وسایل و لولههای سوخت رسانی سیستم لوله کشی وسایل نصب لوله
collective goods
U
کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
map
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
maps
U
نموداری که اختصاص محدوده آدرس به وسایل مختلف حافظه را نشان میدهد. مثل RAM و ROM و وسایل انط باق حافظه ورودی /خروجی
fraud
U
کلاهبرداری کلاهبردار
defrauded
U
کلاهبرداری کردن
fraud
U
تقلب کلاهبرداری
short-changed
U
کلاهبرداری کردن
short-change
U
کلاهبرداری کردن
frauds
U
حیله کلاهبرداری
frauds
U
کلاهبرداری کلاهبردار
scams
U
کلاهبرداری کردن
defraud
U
کلاهبرداری کردن
frauds
U
تقلب کلاهبرداری
scam
U
کلاهبرداری کردن
short-changes
U
کلاهبرداری کردن
short-changing
U
کلاهبرداری کردن
constructive fraud
U
کلاهبرداری اعتباری
spoof
U
کلاهبرداری مسخره
spoofs
U
کلاهبرداری مسخره
Phishing
U
کلاهبرداری اینترنتی
rooks
U
کلاهبرداری کردن
rook
U
کلاهبرداری کردن
defrauds
U
کلاهبرداری کردن
defrauding
U
کلاهبرداری کردن
fraud
U
حیله کلاهبرداری
bios
U
توابع سیستم که واسط بین زمان برنامه نویسی سطح بالا و وسایل جانبی سیستم است تا ورودی خروجی وسایل استاندارد را بررسی کند
service test
U
ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
guilty of fraud
U
محکوم به علت کلاهبرداری
swindling
U
تدلیس جزائی کلاهبرداری
It was all a fraud ( gimmeck ) .
U
تمامش کلاهبرداری بود
computation of replacement factors
U
محاسبه عمر قانونی وسایل محاسبه زمان تعویض وسایل
dispersal lays
U
محوطههای تفرقه وسایل وخودروها محوطههای پناهگاه وسایل و خودروها
confidence trick
U
کلاهبرداری از راه جلب اعتماد
To swindle someoue . To take someone for a ride.
U
سر کسی کلاه گذاشتن ( کلاهبرداری )
confidence tricks
U
کلاهبرداری از راه جلب اعتماد
hallucination
U
اغفال
elusion
U
اغفال
cozenage
U
اغفال
delusion
U
اغفال
delusions
U
اغفال
allusions
U
اغفال
hallucinations
U
اغفال
deceptions
U
اغفال
deception
U
اغفال
beguilement
U
اغفال
allusion
U
اغفال
swindled
U
کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindles
U
کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
swindle
U
کلاه گذاشتن یابرداشتن کلاهبرداری کردن
red concept
U
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
deceive
U
اغفال کردن
cozen
U
اغفال کردن
distract
U
اغفال کردن
mislead
U
اغفال کردن
baffle
U
اغفال کردن
hallucination
U
خطای حس اغفال
entire delusion
U
اغفال صرف
practise deceit
[British]
U
اغفال کردن
disillusion
U
وارستگی از اغفال
befool
U
اغفال کردن
mystify
U
اغفال کردن
disillusioning
U
وارستگی از اغفال
beguile
U
اغفال کردن
bluff
U
اغفال کردن
hocus
U
اغفال کردن
practice deceit
[American]
U
اغفال کردن
disillusions
U
وارستگی از اغفال
hallucinations
U
خطای حس اغفال
beguiled
U
اغفال کردن
fool
U
اغفال کردن
deludes
U
اغفال کردن
deluding
U
اغفال کردن
hoodwink
U
اغفال کردن
hoodwinked
U
اغفال کردن
delude
U
اغفال کردن
entraps
U
اغفال کردن
beguiles
U
اغفال کردن
entrap
U
اغفال کردن
elusive
U
اغفال کننده
entrapped
U
اغفال کردن
entrapping
U
اغفال کردن
hoodwinking
U
اغفال کردن
elusory
U
اغفال کننده
distracts
U
اغفال کردن
self deceit
U
اغفال نفس
blind
U
اغفال کردن
blinded
U
اغفال کردن
trains
U
فریب اغفال
blinds
U
اغفال کردن
self deceived
U
اغفال شده
hoodwinks
U
اغفال کردن
train
U
فریب اغفال
trained
U
فریب اغفال
clip joint
<idiom>
U
شغل سطح پایینی که پراز کلاهبرداری باشد
landing aids
U
وسایل کمک ناوبری فرودهواپیما وسایل کمکی فرودهواپیما
cryptoancillary equipment
U
وسایل و تجهیزات رمز وسایل تامین ارسال رمز
pioneer tools
U
وسایل حفاری و تهیه استحکامات وسایل مهندسی حفاری
abstractive
U
رباینده اغفال کننده
entrap into
U
با اغفال وادار کردن به .....
hocus-pocus
U
حقه بازی و اغفال
hoodwink
U
فریب دادن اغفال کردن
deceive
U
گول زدن اغفال کردن
hoodwinked
U
فریب دادن اغفال کردن
hoodwinking
U
فریب دادن اغفال کردن
deceives
U
گول زدن اغفال کردن
deceiving
U
گول زدن اغفال کردن
hoodwinks
U
فریب دادن اغفال کردن
deceived
U
گول زدن اغفال کردن
imposters
U
کسی که بامعرفی خود به جای دیگری مرتکب کلاهبرداری میشود
impostor
U
کسی که بامعرفی خود به جای دیگری مرتکب کلاهبرداری میشود
impostors
U
کسی که بامعرفی خود به جای دیگری مرتکب کلاهبرداری میشود
basic
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
trapdoors
U
روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
trapdoor
U
روش وارد شدن به سیستم برای تغییر داده یا جستجو یا کلاهبرداری
basic issue items
U
وسایل همراه اقلام عمده اقلام شارژ انبار وسایل عمده
dead time
U
زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight
U
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
vertical
U
نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
idles
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idlest
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idle
U
که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
frees
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
capacities
U
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
free
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
capacity
U
استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
freeing
U
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
fourth generation computers
U
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
quad
U
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quads
U
چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
composite demand
U
تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
bands
U
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
band
U
شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
ieee
U
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
shareware
U
نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
exerciser
U
وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
joint tenants
U
در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
duplexes
U
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplex
U
دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
common use
U
مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
kits
U
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
kit
U
جعبه ابزار یا وسایل جعبه وسایل
wimp
U
نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com