English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
under one's belt <idiom> U استفاده از تجارب دیگران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
collective goods U کالاهای قابل استفاده جمعی کالاهای عمومی که استفاده یک فرد ازانها موجب محرومیت دیگران از استفاده ان کالاها نمیشود
joint tenants U در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
To pick other peoples brains. U از افکار دیگران استفاده کردن
life experiences U تجارب زندگی
how about <idiom> برای ارائه پشنهاد یا جویا شدن نظر دیگران در مورد چیزی یا کاری استفاده می شود
encroachment U تخطی به حقوق دیگران یا سرزمین دیگران
encroachments U تخطی به حقوق دیگران یا سرزمین دیگران
dead time U زمان بدون استفاده زمانی که در ان ازراندمان دستگاه استفاده نمیشود
dead freight U کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
vertical U نرم افزار کاربردی که برای استفاده خاص طراحی شده است و نه استفاده عمومی
idles U که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idlest U که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idled U که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
idle U که استفاده نمیشود ولی آماده است برای استفاده
capacity U استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
capacities U استفاده از زمان یا فضایی که کاملاگ استفاده نشده است
free U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
frees U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freed U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
freeing U آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
bitmap U معرفی رویدادها یا استفاده از آرایه تک بیتی به عنوان تصویر یا شکل یا جدول وسایل استفاده شده و...
fourth generation computers U فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
rest U دیگران
rests U دیگران
quads U چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
quad U چهار بیت که توسط مودم برای افزایش نرخ ارسال هنگام استفاده از RAM استفاده می شوند
composite demand U تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
band U شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
bands U شبکه محلهای که از سیگنالهای تقسیم شده و ارسالی روی کابل coaxiad با استفاده از پروتکل CSMA / CD استفاده میکند
What do the others say? U دیگران چه می گویند؟
asides U جدااز دیگران
aside U جدااز دیگران
et al U مخفف و دیگران
regard for others U رعایت دیگران
regrad for others U ملاحظه دیگران
regard for others U واهمه از دیگران
regard for others U ملاحظه دیگران
ieee U که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود
shareware U نرم افزاری که آماده استفاده است ولی وقتی که توسط کاربر استفاده شود باید به نویسنده آن مبلغی بپردازد.
individualizing U از دیگران جدا کردن
breached U تجاوز به حقوق دیگران
spoilsman U محل عیش دیگران
spoiler U محل عیش دیگران
to live at the expense of society U بار دیگران شدن
to pull the strings U دیگران را الت قراردادن
mind reader U کاشف افکار دیگران
mind readers U کاشف افکار دیگران
dummy U الت دست دیگران
dummies U الت دست دیگران
mind reading U کشف افکار دیگران
breach U تجاوز به حقوق دیگران
breaches U تجاوز به حقوق دیگران
individualizes U از دیگران جدا کردن
individualize U از دیگران جدا کردن
one-upmanship <idiom> U توانایی سر بودن از دیگران
individualises U از دیگران جدا کردن
prepotent U نیرومندتر از دیگران غالب
individualised U از دیگران جدا کردن
prevenance U توجه باحتیاجات دیگران
take after <idiom> U مثل دیگران رفتارکردن
an outrage upon justice U پایمال سازی حق دیگران
infringement on others rights U تخطی به حقوق دیگران
as a warning to others U برای عبرت دیگران
infringer U متخطی به حقوق دیگران
individualising U از دیگران جدا کردن
draw away U دیگران را پست سرگذاشتن
individualized U از دیگران جدا کردن
vicarious saccifice U خودش به جای دیگران
steal one's thunder <idiom> U قاپیدن کلام دیگران
exerciser U وسیلهای که به استفاده کننده امکان میدهد تا با استفاده از وسائل دستی برنامه ها واتصالات سخت افزاری راایجاد نموده و اصلاح نماید
duplexes U دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
duplex U دو سیستم کامپیوتر مشخص که در یک برنامه online استفاده می شوند و یکی برای پشتیبانی دیگری در صورت بروز خرابی استفاده میشود
common use U مورد استفاده عمومی استفاده مشترک
to act independently of others U کاری به کار دیگران نداشتن
To put ones nose into other peoples affairs . U درکار دیگران فضولی کردن
scapegoat کسی را قربانی دیگران کردن
scapegoat کسی که قربانی دیگران شود
scapegoats U کسی راقربانی دیگران کردن
competition clause U شرط ممانعت از دخول دیگران
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
splurging U ریخت وپاش به رخ دیگران کشیدن
i do not know;try the others U من نمیدانم ببینید دیگران میمانند یا نه
to break the ice U دیگران شکل ابتدائی رانداشتن
splurge U ریخت وپاش به رخ دیگران کشیدن
proportion U اندازه چیزی در برابر با دیگران
to be the odd one out <idiom> U نامشابه [دیگران در گروهی] بودن
to mack i. about a person U در باره کسی از دیگران جویاشدن
to trespass U بحقوق دیگران تجاوز کردن
to i. upo other's rights U بحقوق دیگران تجاوز کردن
splurges U ریخت وپاش به رخ دیگران کشیدن
splurged U ریخت وپاش به رخ دیگران کشیدن
draw away U جلوتر از دیگران حرکت کردن
blazing star U هرچیزی که موردتوجه دیگران باشد
Pry not into the affair of others. <proverb> U در کار دیگران مداخله مکن .
interlope U پادرمیان کار دیگران گذاردن
john aleay jones U جان که نام دیگران جوتراست
run away with <idiom> U سربودن ،بهتراز دیگران بودن
ghost-writers U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
wimps U نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
PPP U که معمولا برای ارسال داده بین کامپیوتر کاربر و سرور راه دور روی اینترنت با استفاده از پروتکل شبکه Tcp/Ip استفاده میشود
wimp U نمایش برنامه که از گرافیک یا نشانههای کنترل نرم افزار برای تسهیل در استفاده , استفاده میکند. دستورات سیستم لازم نیست تایپ شوند
plagiarised U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
oddball <idiom> U کسی که رفتارش با دیگران فرق میکند
plagiarizing U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarizes U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
plagiarized U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
peeping Tom <idiom> U کسی که به پنجره دیگران نگاه میکند
you said it/you can say that again <idiom> U نشان دادن موفقیت با نظریه دیگران
sadist U کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
plagiarising U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
to put in a piece of work U بخشی از کار دیگران را انجام دادن
plagiarises U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
swim against the tide/current <idiom> U کاری متفاوت از دیگران انجام دادن
poking U سکه زدن فضولی در کار دیگران
cool one's heels <idiom> U به علت بی ادبی دیگران منتظر ماندن
To lay one self open to ridicule . U خودراآلت دست ومسخره دیگران قراردادن
upstaging U توجه دیگران را به خود جلب کردن
go (someone) one better <idiom> U کاری را بهتراز دیگران انجام دادن
upstages U توجه دیگران را به خود جلب کردن
to throw one's lot U با بخت یا سهم دیگران شریک شدن
plagiarize U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
poke U سکه زدن فضولی در کار دیگران
poked U سکه زدن فضولی در کار دیگران
pokes U سکه زدن فضولی در کار دیگران
upstaged U توجه دیگران را به خود جلب کردن
have a way with <idiom> U تحت نفوذ قرار دادن دیگران
copiers U مقلد شیوه دیگران درخط وانشاء
sadistic U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
copier U مقلد شیوه دیگران درخط وانشاء
claptrap U سخنی که برای ستایش دیگران بگویند
rain on someone's parade <idiom> U برنامه های دیگران را مختل کردن
sadistically U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
plagiary U سارق اثار ادبی و هنری دیگران
spoilsport U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
spoilsport U کسی که عیش دیگران را منغص میکند
Be quiet so as not to wake the others. U ساکت باشید تا دیگران را بیدار نکنید.
spoilsports U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
to interject a remark U سخنی را در میان سخن دیگران گفتن
spoilsports U کسی که عیش دیگران را منغص میکند
plagiarist U اثار ادبی دیگران را سرقت کردن
defect skipping U روش مشخص کردن و برچسب گداری شیارهای حساس مغناطیسی در حال ساخت تا استفاده نشوند. اشاره به شیار بعدی مناسبی که قابل استفاده است
Hamming code U سیستم کدگذتاری که از بیتهای بررسی برای تشخیص و تصحیح خطاها در داده ارسالی استفاده میکند که بیشتر در سیستمهای متن راه دور استفاده میشود
to herd with other people U با مردم دیگر پیوستن درگروه دیگران درامدن
bohemian U که درزندگی یاکارخودبرسم وقانون دیگران کاری ندارد
parrotry U بازگویی سخن دیگران مانندطوطی یا ازراه چاپلوسی
exclucivism U بیمیلی بداخل کردن دیگران درحلقه خود
She is more culpable than the others. U او [زن] بیشتر از دیگران گناه کار [مقصر] است.
Schadenfreude U لذتی که شخصی از رنج کشیدن دیگران میبرد
self enforcing U دارای قدرت تحمیل اراده خودبر دیگران
cats paw U الت دست دیگران گره پنجه گربهای
His happiness consists in helping others. U خوشبختی او در این است که به دیگران کمک کند.
bohemians U که درزندگی یاکارخودبرسم وقانون دیگران کاری ندارد
solenoid sweep U پاک کردن مین با استفاده ازقدرت سیم پیچی مغناطیسی مین روبی با استفاده ازسلونوئید
published U 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publish U 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
publishes U 1-استفاده از بستههای نشر رومیزی و چاپگرهای لیزری برای تولید چاپ . 2-استفاده از کامپیوتر برای نوشتن و نمایش اطلاعات .
wires U روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
wire U روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه
pestiferously U چنانکه برای اخلاق دیگران زیان اور باشد
totaquina U داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
sports U پوشیدن وبرخ دیگران کشیدن ورزش وتفریح کردن
totaquine U داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
ignores U تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
sported U پوشیدن وبرخ دیگران کشیدن ورزش وتفریح کردن
ignored U تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
sport U پوشیدن وبرخ دیگران کشیدن ورزش وتفریح کردن
ignoring U تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
ignore U تشخیص ندان یا انجام ندادن آنچه دیگران می گویند
noctule U یکجور شب کور در انگلستان که از همه شبکورهای دیگران کشوربزرگتراست
oases U یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
oasis U یک سیستم عامل چند استفاده کننده که در چندین سیستم ریزکامپیوتر استفاده می گردد
interloper U کسیکه در کار دیگران مداخله میکندوایشان را ازسودبردن بازمی دارد
These pants do not look any different than the others. U به نظر نمی آید که این شلوار از دیگران متفاوت باشد.
livery stable U اصطبل مخصوص کرایه دادن اسب یا نگاهداری اسبهای دیگران
echolalia U تکرار و تقلید سخنان دیگران که گاهی نوعی مرض میشود
interlopers U کسیکه در کار دیگران مداخله میکندوایشان را ازسودبردن بازمی دارد
fast talker <idiom> U گوینده خوب کسی است که بتواند دیگران متقاعد کند
misprision U گناه فرو گذاری از فاش کردن تبه کاری دیگران
Eavesdrop U فالگوش ایستادن، استراق سمع کردن، یواشکی حرفهای دیگران را شنیدن
I wanted to go camping but the others quickly ruled out that idea. U من می خواستم به کمپینگ بروم اما دیگران سریع ردش کردند.
Wise men learn by other mens mistakes;fools by the. <proverb> U مردم عاقل از اشتباهات دیگران درس مى گیرند جاهلان از خطاهاى خود .
to bring somebody into line U زور کردن کسی که خودش را [به دیگران] وفق بدهد یا هم معیار بشود
building block U واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
building blocks U واحد مستقل که میتواند با دیگران ترکیب شود و یک سیستم تشکیل دهد
to pound the filed U غیر قابل عبور کردن ازحصاری که برای دیگران غیرقابل عبوراست
universal U آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
reed U شانه [وسیله ای که جهت کوبیدن و محکم کردن نخ پود در چله استفاده می شود و بیشتر در دارهای مکانیکی مورد استفاده قرار می گیرد. اندازه اینگونه شانه به پهنای عرض بافت است.]
lifemanship U متشخص وبرجسته شدن یاتظاهر به تشخص کردن بوسیله تحت تاثیر گذاردن دیگران
filter U مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند
filters U مدار الکترونیکی که فرکانسهای خاص اجازه عبور میدهد و دیگران باید متوقف باشند
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
stepped lines U خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
scanned U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scans U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
scan U وسیلهای در اسکنر, دستگاه فتوکپی و ماشین فکس که از سلولهای نوری- الکتریکی برای تبدیل تصویر به الگویی از پیکسل ها استفاده میکند. این مدل ازنوک اسکن که رنگهای مختلف را تشخیص میدهد استفاده میکند
usage U استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
usages U استعمال استفاده مورد استفاده بودن استعمال کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com