Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
high pressure sterilizer
U
استرلیزه کننده فشار قوی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
compensating relief valve
U
شیر رها کننده فشار با شیرترمواستاتیک برای کاهش فشار تنظیم شده هنگامیکه روغن داغ است
jet mixer
U
مخلوط کننده با فشار اب
pressure gaverner
U
تنظیم کننده فشار
voltage stabilizer
U
تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
high pressure compressor
U
منراکم کننده فشار قوی
pressure equalized addition funnel
U
قیف افزایشی متعادل کننده فشار
membrane keyboard
U
احساس کننده فشار را فعال میکند
bilge blocks
U
قسمتهای تولید کننده فشار دریایی
back pressure turbine
U
توربین بخاری که تمام بخارخروجی ان با فشار به داخل شبکه گرم کننده جذب میشود
compressor
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors
U
دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
cabin pressure
U
فشار مطلق داخل هواپیما اختلاف فشار بین کابین واتمسفر پیرامون
pressurized cabin
U
اطاق فشار هوای هواپیما کابین فشار
pitot static system
U
سیستم نشان دهندهای که باترکیبی از فشار محلی تغذیه میشود اختلاف این دو فشار باسرعت نسبی فاهری متناسب است
pore pressure
U
فشارمنفذی فشار اب منفذی فشار خنثی
cabin pressurization safety valve
U
شیری مرکب از شیر خلاص فشار و خلاء و شیر تخلیه برای جلوگیری از افزایش بیش از حد فشار داخل کابین
compressor pressure ratio
U
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
isopiestic
U
دارای فشار یکسان خط هم فشار
BNC connector
U
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
low head plant
U
نیروگاه ابی فشار ضعیف تاسیسات فشار ضعیف
corrector
U
جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
piezoelectric
U
ویژگی برخی کریستالها که به هنگام اعمال ولتاژ به انهاتحت فشار قرار می گیرند یابه هنگام قرار گرفتن درمعرض فشار مکانیکی یک ولتاژ تولید می کنند
energy absorber
U
مکانیسم ضربه گیری مکانیسم دفع فشار حرکت دستگاه دفع فشار
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
high voltage transformer
U
ترانسفورماتور فشار قوی مبدل فشار قوی
pitot pressure
U
فشار وارد به انتن فشارسنج هواپیما یا ناو فشار انتن فشارسنج
clear one's ears
U
متعادل کردن فشار نسبت به پرده گوشها هنگام شیرجه فشار متعادل در طرفین هنگام شیرجه در اب
hypobaric
U
مربوط به ارزیابی اثار کم شدن فشار جو مربوط به کم شدن فشار جو
low voltage distribution system
U
شبکه پخش فشار ضعیف تاسیسات پخش فشار ضعیف
altitude/height hold
U
متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller
U
هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder
U
ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor
U
کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling
U
کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor
U
گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer
U
وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network
U
یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
del credere
U
وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
steam fitter
U
نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer
U
دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi
U
نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
interceptor
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive
U
گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
interceptors
U
هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
vasomotor
U
اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonators
U
منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge
U
خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator
U
سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
padding
U
پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
prepossessing
U
مجذوب کننده جلب توجه کننده
claqueur
U
تشویق کننده
[یا هو کننده]
استخدام شده
suppressive
U
خنثی کننده اتش سرکوب کننده
stop order
U
دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer
U
وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
practicer
U
تمرین کننده مشق کننده
discriminant
U
تفکیک کننده جدا کننده
sniffy
U
افهار تنفر کننده فن فن کننده
acknowledger
U
تصدیق کننده قبول کننده
homager
U
تجلیل کننده کرنش کننده
thickeners
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
thickener
U
غلیظ کننده پرپشت کننده
contractive
U
جمع کننده چوروک کننده
gesticulant
U
اشاره کننده وحرکت کننده
supplicants
U
درخواست کننده تضرع کننده
venerator
U
تکریم کننده ستایش کننده
supplicant
U
درخواست کننده تضرع کننده
intermediary
U
وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries
U
وساطت کننده مداخله کننده
modifiers
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
accaimer
U
هلهله کننده تحسین کننده
coordinator
U
هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
corrupter
U
فاسد کننده منحرف کننده
suberter
U
سرنگون کننده تضعیف کننده
striking force
U
نیروی تک کننده یا کمین کننده
modulator demodulator
U
تلفیق کننده- تفکیک کننده
favourer
U
یاری کننده مساعدت کننده
lifter
U
مرتفع کننده برطرف کننده
presentor
U
ارائه کننده معرفی کننده
whetstone
U
تیز کننده تند کننده
divider
U
جدا کننده تقسیم کننده
diverting
U
سرگرم کننده منحرف کننده
corruptor
U
فاسد کننده منحرف کننده
presenters
U
ارائه کننده معرفی کننده
presenter
U
ارائه کننده معرفی کننده
the producer and the consumer
U
تولید کننده و مصرف کننده
toasters
U
سرخ کننده برشته کننده
thwarter
U
خنثی کننده مسدود کننده
modifier
U
اصلاح کننده تعدیل کننده
vibrator
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators
U
ارتعاش کننده نوسان کننده
hanger
U
اویزان کننده معلق کننده
desolater
U
ویران کننده متروک کننده
designative
U
اشاره کننده تعیین کننده
cogitator
U
اندیشه کننده مطالعه کننده
transmitters
U
منتقل کننده مخابره کننده
provisioner
U
تدارک کننده تهیه کننده
hangers
U
اویزان کننده معلق کننده
transmitter
U
منتقل کننده مخابره کننده
insulators
U
جدا کننده عایق کننده
desolator
U
ویران کننده متروک کننده
oppressive
U
خورد کننده ناراحت کننده
insulator
U
جدا کننده عایق کننده
trimmer
U
دستکاری کننده صاف کننده
preventive
U
حفافت کننده جلوگیری کننده
spell binder
U
مسحور کننده مجذوب کننده
prosecutors
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
toaster
U
سرخ کننده برشته کننده
prosecutor
U
پیگرد کننده تعقیب کننده
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler
U
خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger
U
شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity
U
یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer
U
ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
stress
U
فشار
pressure sense
U
حس فشار
back pressure
U
پی فشار
sense of pressure
U
حس فشار
back iron
U
بن فشار
stroked
U
فشار با پا
stroke
U
فشار با پا
atmospheric pressure
U
فشار جو
strokes
U
فشار با پا
total pressure
U
فشار کل
stroking
U
فشار با پا
distraint
U
فشار
stressing
U
فشار
barometric pressure
U
فشار جو
zipping
U
فشار
impact
U
فشار
fantod
U
فشار
zipped
U
فشار
zip
U
فشار
pressure curve
U
خم فشار
impacts
U
فشار
pressor
U
فشار زا
zips
U
فشار
compression
U
فشار
low pressure
U
فشار کم
isobare
U
هم فشار
stresses
U
فشار
isopiestic
U
هم فشار
constraint
U
فشار
violence
U
فشار
bunt
U
فشار با سر
line of thrust
U
خط فشار
tension
U
فشار
pushes
U
فشار
tensions
U
فشار
hydraulic pressure
U
فشار اب
pressure
U
فشار
presses
U
فشار
pressures
U
فشار
isobars
U
هم فشار
strains
U
فشار
strain
U
فشار
isobars
U
تک فشار
weight
U
فشار
thrusting
U
فشار
push
U
فشار
thrust
U
فشار
pushed
U
فشار
pressured
U
فشار
thrusts
U
فشار
water pressure
U
فشار اب
ice push
U
فشار یخ
exertions
U
فشار
exertion
U
فشار
brunt
U
فشار
atmosphere
U
فشار جو
growing pains
U
فشار
atmospheres
U
فشار جو
pressing
U
فشار
isobar
U
هم فشار
isobar
U
تک فشار
press
U
فشار
pressure vessel
U
فشار
pressuring
U
فشار
high potential
U
فشار قوی
deflationary pressure
U
فشار انقباضی
manifold pressure
U
فشار گازگاه
cost push
U
فشار قیمت
molding pressure
U
فشار پرس
deflationary pressure
U
فشار ضدتورمی
low voltage line
U
خط فشار ضعیف
high pressure area
U
منطقه پر فشار
high pressure line
U
خط فشار قوی
overvoltage
U
ازدیاد فشار
overvoltage
U
فشار زیاد
high tension line
U
خط فشار قوی
overpressure
U
فشار بیش از حد
push
U
فشار دادن
osmotic pressure
U
فشار اسمزی
high voltage line
U
خط فشار قوی
high tension
U
فشار قوی
pushed
U
فشار دادن
contact pressure
U
فشار تماس
critical pressure
U
فشار بحرانی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com