Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
fallacy of composition
U
استدلال نادرست به اینکه هرگاه بعض مطلبی درست باشد کل ان صحیح است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
NAND function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
denial
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
denials
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگره یک ورودی درست باشد
neither nor function
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است اگر ورودی درست باشد
NOT function
U
تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
false
U
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
coincidence function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
join
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joins
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
and
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
OR function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
disjunction
U
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
union
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
unions
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
alternation
U
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
either or operation
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
intuitionalism
U
عقیده به اینکه برخی حقایق را میتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
intuitionism
U
عقیده به اینکه برخی حقایق رامیتوان مستقیما وبدون استدلال دریافت
sound
[arguments, data, figures]
<adj.>
U
درست
[بی عیب ]
[سالم ]
[استدلال . داده ها . اعداد]
true false questions
U
پرسشهای درست- نادرست
authentication
U
اطمینان از اینکه چیزی صحیح است
right
U
درست صحیح
righted
U
درست صحیح
righting
U
درست صحیح
rightfully
<adv.>
U
بطور درست و صحیح
duly
<adv.>
U
بطور درست و صحیح
correctly
<adv.>
U
بطور درست و صحیح
properly
<adv.>
U
بطور درست و صحیح
correctly
U
بطور درست و صحیح
justly
<adv.>
U
بطور درست و صحیح
aright
<adv.>
U
بطور درست و صحیح
rightly
<adv.>
U
بطور درست و صحیح
boolean operation
U
یکی از دو مقدار ممکن درست یا نادرست
check
U
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
checks
U
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
checked
U
بررسی اینکه یک پروتکل کد حرف و فرمت آن صحیح هستند
cancelling
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancel
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
cancels
U
کد کنترلی برای بیان اینکه آخرین داده ارسالی نادرست بود
authenticating
U
بیان آنکه چیزی صحیح و درست است
authenticates
U
بیان آنکه چیزی صحیح و درست است
authenticated
U
بیان آنکه چیزی صحیح و درست است
authenticate
U
بیان آنکه چیزی صحیح و درست است
negative
U
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
negatives
U
سیگنال ارسالی گیرنده برای بیان اینکه داده نادرست یا ناکامل دریافت شده است
NOR function =
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که ورودی درست باشند
boolean operation
U
کلمه دودویی که در آن هر بیت نشان دهنده درست یا نادرست است با استفاده از اعداد 0 و 1
symmetric difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
boolean algebra
U
قوانین مربوط به معرفی ساده کردن و تغییر توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست
except
U
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
simple design
U
طرف کف ساده
[هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
algebra
U
ساده کردن و تغییر دادن توابع منط قی بر پایه عبارت درست و نادرست ایجاد شده اند
Supposing that is the case .
U
بفرض اینکه اینطور باشد
inadvisably
U
بدون اینکه صلاح باشد
verifies
U
بررسی اینکه داده ضبط شده یا ورودی درست است
verify
U
بررسی اینکه داده ضبط شده یا ورودی درست است
verifying
U
بررسی اینکه داده ضبط شده یا ورودی درست است
verified
U
بررسی اینکه داده ضبط شده یا ورودی درست است
irrelevantly
U
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
off the point
U
بدون اینکه وابستگی داشته باشد
incomparably
U
بدون اینکه نظر داشته باشد
assignment
U
بررسی اینکه آیا یک مقدار با توجه به نوعش درست است یا خیر
assignments
U
بررسی اینکه آیا یک مقدار با توجه به نوعش درست است یا خیر
addressable
U
ترمینالی که دادهای را می پذیرد که آدرس صحیح و شماره شناسایی در ابتدای پیام داشته باشد
logic
U
یکی از دو سطح ممکن مدار دیجیتال . سطح ها به صورت 1 و 0 هستند یا درست و نادرست
except as otherwise provided
U
مگر اینکه به طور دیگر قید شده باشد
auditing
U
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audited
U
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audit
U
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
audits
U
بررسی موقعیت سیستم و اینکه آیا هنوز ایمن است و درست کار میکند یا نه
Funstionalism
U
[عقیده بر اینکه شکل و ساختمان باید منطبق نیاز باشد.]
interior label
U
بجای اینکه برچسب خارجی یا فیزیکی روی محفظه باشد
rool crush
U
اثر تاخوردگی
[فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
retrospective parallel running
U
اجرای سیستم کامپیوتری جدید با داده قدیمی برای اینکه آیا درست کارمیکندیا خیر
paradoxically
U
چنانکه مهمل نمایدولی درست باشد
analysis
U
بررسی یک فرآیند یا سیستم برای اینکه آیا میتواند کاراتر باشد
correction
U
صحیح کردن چیزی تغییری که چیزی را درست میکند
I see.
U
صحیح ( آها درست است. بله همینطور است )
king's peg
U
نوشابهای که از شامپانی وکنیاک درست شده باشد
paradoxicality
U
چگونگی سخنی که درفاهرمهمل ودرمعنی درست باشد
melodramatist
U
کسیکه کارش درست کردن melodrama باشد
no matter how he has done it
U
هر جور میخواهدکرده باشد قطع نظر از اینکه چه جوراین کار را کرده است
figuring
U
آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
figure
آنچه کاملا درست نباشد ولی نزدیک باشد
figures
U
آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
green bice
U
رنگ سبزی که از لاجوردوزرنیخ زرد درست شده باشد
cable suspension bridge
U
پلی که از رشتههای سیمی بهم تابیده درست شده باشد
assistance
U
کمک یک جانبه کشوری به کشور دیگر بدون اینکه مسئله مقابله به مثل مطرح باشد
functionalism
U
عقیده بر اینکه شکل وساختمان بایستی منطبق با احتیاج باشد اعتقادباستفاده عملی از شغل وپیشه
joint denial
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی غلط است که هر ورودی درست باشد
inequivalence
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
equivalence
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
NEQ
U
تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
standalone
U
ترمینال کامپیوتر با پردازنده و حافظه که مستقیماگ به مودم وصل میشود و بدون اینکه عنصر شبکه یا انشعابی از آن باشد
identities
U
دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
identity
U
دروازه منط ق که حاوی خروجی ست که در صورتی که ورودی ها یکسان باشد درست است
anti-
U
ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
fudge
U
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudged
U
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudging
U
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
fudges
U
غذایی که از مخلوط شکلات وشیر وقند درست شده باشد سخن بی معنی وبیهوده جفنگ
in case
U
هرگاه
in the event that
U
هرگاه
if
U
چه هرگاه
locals
U
دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
MMI
U
سخت افزار و نرم افزار طراحی شده برای اینکه کاربر راحت تر با ماشین ارتباط داشته باشد
local
U
دیسک درایویی که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است به جای اینکه منبع از طریق شبکه وصل باشد
retrieval
U
سیستم بازیابی اطلاعات که به کاربرامکان بررسی متن را میدهد به جای اینکه فقط رجوعی به متن داشته باشد
whenever
U
هر زمان که هرگاه
defaults
U
در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaulting
U
در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
defaulted
U
در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
default
U
در سیستم هایی که چندین چاپگر قابل تعریف هستند چاپگری که استفاده میشود مگر اینکه دیگری تعریف شده باشد
unmoderated list
U
لیست پست که هر مادهای که در لیست باشد را به زیرنویس دیگر منتقل میکند بدون اینکه کسی آنرا بخواند یا بررسی کند
bilinear filtering
U
مرکب با توجه به چهار پیکسل تنظیم شده اطراف هر پیکسل برای بررسی اینکه تغییری در رنگ آنها و جود نداشته باشد
mail server
U
کامپیوتری که پستهای وارد شده در ذخیره میکند و به کاربر صحیح ارسال میکند و پست خروجی را ذخیره میکند و به مقصد درست روی اینترنت منتقل میکند
systems analysis
U
1-بررسی فرایند یا سیسیتم برای مشاهده اینکه آیا میتواند در حین اجرا کاراتر باشد. 2-بررسی سیستم موجود با هدف بهبود یا جایگزینی آن
reads
U
سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
read
U
سیستم اطمینان از اینکه داده به درستی دریافت شده است و داده ارسالی برمی گردد و با حالت اولیه مقایسه میشود تا خطایی رخ نداده باشد
monitors
U
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitored
U
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
monitor
U
1-بررسی یا آزمایش چیزی که کار میکند 2-بررسی فرایند یا تجزیه برای اطمینان از اینکه درست کار میکند
theory of epigensis
U
فرض اینکه نطفه بوجودمیایدنه اینکه ازپیش بوده وپس ازمواقعه
jus postliminii
U
هرگاه اموال کسی در جنگ توسط دشمن اخذ و متعاقبا" پس گرفته شود
bolshevism
U
مکتبی متفرع از مارکسیسم که مبدع ان لنین بوده است و مبتنی است بر تاکید این مسئله که طبقه پرولتاریا باید با جنبش و اعمال قوه و بدون اینکه منتظر فرسودگی خودبخودی سیستم کاپیتالیستی باشد قدرت سیاسی را به دست گیرد.
Hear hear!
U
صحیح است ! صحیح است ! درمقام تأیید وتصدیق )
meets
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meet
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersections
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
asynchronous
U
1-کامپیوتری که از یک عمل به عمل دیگر طبق سیگنالهای دریافت شده پس از خاتمه فرآیند تغییر میکند. 2-کامپیوتری که در آن یک فرآیند در آغاز ورود سیگنال یا داده آغاز میشود به جای اینکه مط ابق با باس ساعت باشد
conjunction
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunctions
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
assertion
U
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
rational number
U
عدد صحیح و یا خارج قسمت دو عدد صحیح
implying
U
مطلبی را رساندن
imply
U
مطلبی را رساندن
implies
U
مطلبی را رساندن
intimate
U
مطلبی را رساندن
intimating
U
مطلبی را رساندن
a horse of another colour
[different colour]
U
مطلبی دیگر
intimates
U
مطلبی را رساندن
intimated
U
مطلبی را رساندن
thematic
U
مطلبی مقالهای
accelerationists
U
شتاب گرایان مکتبی که براساس اعتقاد انها هر گونه اقدام در جهت کاهش نرخ طبیعی بیکاری بدون اینکه قادر باشد این نرخ را کاهش دهد باعث تسریع تورم خواهدشد .میلتون فریدمن و ادموندفلپس از پیروان اصلی این گروه میباشند
pascal's law
U
هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
provided he goes at once
U
بشرط اینکه بی درنگ برود مشروط بر اینکه فورا برود
to pierce a mystery
U
بکنه مطلبی پی بردن
to inquire into a matter
U
مطلبی را باز جویی
To do justice to something.
U
حق مطلبی را ادا کردن
To bring up a topic . To introduce a subject .
U
مطلبی راعنوان کردن
ostensible
U
شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
tempered
U
درست ساختن درست خمیر کردن
temper
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempers
U
درست ساختن درست خمیر کردن
to smack of something
<idiom>
U
مطلبی را رساندن
[اصطلاح مجازی]
to e. into a matter
U
مطلبی را بازجویی یا تحقیق کردن
To bring something to someones ears .
U
مطلبی را به گوش کسی رساندن
throw in
U
مطلبی بر صحبت کسی افزودن
antiphrasis
U
بیان مطلبی به معنی مخالف ان
mental reservation
U
خود داری از ذکر مطلبی
To drum something into someones head .
U
مطلبی را به گوش کسی خواندن
mixd weave
U
بافت ترکیبی
[هرگاه در بافت یک فرش از چند روش بافت استفاده شود.]
slurred
U
مطلبی را حذف کردن طاس گرفتن
slurs
U
مطلبی را حذف کردن طاس گرفتن
slur
U
مطلبی را حذف کردن طاس گرفتن
To give it straight from the shoulder.
U
مطلبی راصاف وپوست کنده گفتن
To spell something out for some one .To drive it home to someone .
U
مطلبی را به کسی شیر فهم کردن
slurring
U
مطلبی را حذف کردن طاس گرفتن
To know it backwards.
U
مطلبی رافوت آب بودن (خوب دانستن )
shrug
U
بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
Vote (write) against a proposallll.
U
بر ضد پیشنهادی رأی دادن ( مطلبی نوشتن )
to grind a person in a subject
U
مطلبی راخوب حالی کسی کردن
shrugging
U
بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
shrugged
U
بالا انداختن شانه مطلبی را فهماندن
nuncupation
U
افهار مطلبی در پیش گواه بزبان گویی
merism
U
بیان مطلبی کلی با ذکر وقیاس مخالف
To give it to someone straight from the shoulder . To tell someonestraight
U
صاف وپوست کنده مطلبی را به کسی گفتن
why i think i can
U
هنگام کشف مطلبی دلالت برتعجب میکند
To speake in great detail.
U
مطلبی رابا طول وتفصیل بیان کردن
non commital
U
از گرفتارکردن خویش بویسله تصدیق یا تکذیب مطلبی
declamatory
U
مربوط به قرائت مطلبی باصدای بلند وغرا
It was inappropriate to make such a remark .
U
مناسبت نداشت چنین مطلبی اظهار گردد
a closed mouth catches no flies
<proverb>
U
تا مرد سخن نگفته باشد عیب و هنرش نهفته باشد
judiciousness
U
قضاوت درست تشخیص درست
issue of fact
U
نکته موضوع بحث که درنتیجه انکار مطلبی پیدامیشود
moored mine
U
مینی که باسیم یا طناب به محل اتصال خود وصل شده باشد یا در اب معلق باشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com