Total search result: 201 (3 milliseconds) |
ارسال یک معنی جدید |
|
|
|
|
Menu
 |
English |
Persian |
Menu
 |
 |
female U |
استدلالی به همراه سوکتهایی که سوزنهای اتصال نری وارد آن می شوند |
 |
|
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
|
Other Matches |
|
 |
male connector U |
ورودی با سوزنهای اتصال که وارد اتصال سادگی میشود تا اتصال الکتریکی برقرار میکند |
 |
 |
wires U |
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه |
 |
 |
wire U |
روش ساده اتصال الکتریکی قط عات ترمینال , هم با استفاده از سیمهای عایق که دور هم پیچیده شده اند در هرترمینال و سپس وارد یک محل می شوند با استفاده از سیستمهای نمونه |
 |
 |
optical U |
فرآیندی که اجازه میدهد حروف چاپی یا نوشته شده به صورت نوری تشخیص داده شوند و به کد قابل خواندن توسط ماشین تبدیل شوند که وارد کامپیوتر می شوند به کمک حرف خوان نوری |
 |
 |
trafficking U |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
 |
 |
trafficked U |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
 |
 |
traffics U |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
 |
 |
traffic U |
نرخ پیام هایی که وارد صف می شوند در برابر آنهایی خارج می شوند در یک زمان مشخص |
 |
 |
VDU U |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
 |
 |
VDUs U |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
 |
 |
vdt U |
ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند |
 |
 |
stationery U |
یات دیگر توسط چاپگر وارد آن می شوند |
 |
 |
tabling U |
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها |
 |
 |
table U |
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها |
 |
 |
tables U |
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها |
 |
 |
tabled U |
لیست تمام نشانه ها که در یک زبان یا کامپایر پذیرفته می شوند به همراه ترجمه کد هدف آنها |
 |
 |
drawbar pull U |
فشار وارد به بازوی اتصال یابازوی کشش |
 |
 |
labelled U |
برچسبهای متحرک که روی کاغذ نصب میشود و وارد چاپگر می شوند |
 |
 |
label U |
برچسبهای متحرک که روی کاغذ نصب میشود و وارد چاپگر می شوند |
 |
 |
labeling U |
برچسبهای متحرک که روی کاغذ نصب میشود و وارد چاپگر می شوند |
 |
 |
labels U |
برچسبهای متحرک که روی کاغذ نصب میشود و وارد چاپگر می شوند |
 |
 |
female U |
سوراخی که سوزنی وارد آن میشود تا اتصال برقرار شود |
 |
 |
monitors U |
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند. |
 |
 |
monitored U |
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند. |
 |
 |
monitor U |
برناه کامپیوتری که اجازه میدهد دستورات ابتدایی وارد سیستم عامل شوند. |
 |
 |
optical U |
قابل تشخیص باشند توسط علامت خوان نوری و وارد کامپیوتر شوند |
 |
 |
case U |
دستور یا عملی که وقتی عمل میکند که حروف به صورت مشخصی وارد شوند |
 |
 |
cases U |
دستور یا عملی که وقتی عمل میکند که حروف به صورت مشخصی وارد شوند |
 |
 |
shield U |
, این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند |
 |
 |
shields U |
, این جفت سیستم ها پس وارد یک لایه عایق می شوند تا بیشتر تصادم را کم کنند |
 |
 |
plugging U |
اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند |
 |
 |
plug U |
اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند |
 |
 |
plugs U |
اتصالی که وارد سوکت میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند |
 |
 |
sockets U |
سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند |
 |
 |
socket |
[سوراخی که سوزن یا ورودی وارد میشود تا اتصال الکتریکی برقرار کند] |
 |
 |
digitize U |
سطح حساس که موقعیت قلم را به حالت عددی تبدیل میکند تا رسم ها وارد کامپیوتر شوند |
 |
 |
log U |
مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید |
 |
 |
logs U |
مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید |
 |
 |
mailboxes U |
فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند |
 |
 |
mailbox U |
فضای ذخیره سازی الکترونیکی به همراه آدس که در آن پیام های ورودی کاربر ذخیره می شوند |
 |
 |
sequence U |
ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود |
 |
 |
sequences U |
ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود |
 |
 |
log U |
کلمه رمز و شماره کاربر که در صورت نیاز سیستم راه دور برای وارد شدن خودکار ارسال می شوند |
 |
 |
logs U |
کلمه رمز و شماره کاربر که در صورت نیاز سیستم راه دور برای وارد شدن خودکار ارسال می شوند |
 |
 |
macbinary U |
سیستم ذخیره و ارسال فایلی که به فایلهای Macintosh به همراه نشانه ها و نام فایل طولانی اجازه می دهند روی سیستمهای دیگر ذخیره شوند |
 |
 |
embedded code U |
بخش ها یا توابعی که به زبان ماشین نوشته شده اند و در برنامه سطح بالا وارد می شوند برای سرعت بخشیدن یا انجام تابع خاص |
 |
 |
serial U |
اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند |
 |
 |
serials U |
اتصال و مدار برای تبدیل داده موازی در کامپیوتر از حالت سری به صورتی که هر بیت یک بار روی سیم ارسال شوند |
 |
 |
shifted U |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
 |
 |
shifts U |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
 |
 |
shift U |
جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند |
 |
 |
ieee U |
که فقط داده و سیگنالهای تصدیق استفاده می شوند و در آزمایشگاهها برای اتصال کامپیوتر به قط عات اندازه گیری استفاده میشود |
 |
 |
advanced U |
پروتکلهای IBM که امکان اتصال Peer-to-Peer را بین ایستگاههای کاری متصل به شبکه SNA فراهم می کنند که LU هم نامیده می شوند |
 |
 |
attribute U |
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است |
 |
 |
attributes U |
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است |
 |
 |
attributing U |
هر فایلی همراه با مجموعهای از دادههای کنترلی که توابع و خصوصیات خاصی از فایل را کنترل می کنند همراه است |
 |
 |
edges U |
تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود |
 |
 |
edge U |
تخته مدار چاپ شده که چندین نقط ه تماس روی لبه اش دارد که باعث وارد شده آن در لبه اتصال میشود |
 |
 |
saddle bag U |
خورجین [اینگونه قالیچه ها بصورت قرینه بافته می شوند.گاه مجزا بوده و سپس به یکدیگر متصل می شوند و یا بصورت یک تکه که در وسط ساده است بافته می شوند.] |
 |
 |
ratiocinative U |
استدلالی |
 |
 |
argumentative U |
استدلالی |
 |
 |
adductive U |
استدلالی |
 |
 |
logistic U |
استدلالی |
 |
 |
argumentive U |
استدلالی |
 |
 |
syllogistic U |
استدلالی |
 |
 |
discursory U |
استدلالی |
 |
 |
logical U |
استدلالی |
 |
 |
discursive U |
استدلالی |
 |
 |
apologetics U |
مدافعهء استدلالی از مسیحیت |
 |
 |
dialectical materialism U |
فرضیهء استدلالی مارکس |
 |
 |
dialectician U |
پیرو منطق استدلالی |
 |
 |
formed U |
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است |
 |
 |
forms U |
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است |
 |
 |
form U |
1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است |
 |
 |
local area network U |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند |
 |
 |
dual U |
استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه |
 |
 |
plug compatible U |
دستگاه جانبی که نیازمند هیچ گونه تغییر رابط برای اتصال مستقیم به سیستم کامپیوتری یک سازنده دیگر نمیباشدهمساز برای اتصال سازگاری برای اتصال |
 |
 |
dips U |
خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند |
 |
 |
dip U |
خصوصیت استاندارد برای بستههای مداری پیچیده که ازدوردیف سوزنهای متصل در هر طرف استفاده میکند |
 |
 |
lan U |
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند |
 |
 |
DIL U |
مشخصه استاندارد برای بستههای مدار پیچیده که از دو ردیف موازی سوزنهای متصل در هر طرف تشکیل شده است |
 |
 |
clapper U |
بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد |
 |
 |
clappers U |
بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد |
 |
 |
sequential U |
داده یا دستوراتی که به ترتیب پردازش می شوند , به ترتیبی که دستیابی می شوند |
 |
 |
overlay U |
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند |
 |
 |
overlaying U |
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند |
 |
 |
overlays U |
بخشهای کوچک برنامه بزرگ که در حافظه بار می شوند در صورت لزوم و اجرا می شوند |
 |
 |
activity U |
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند |
 |
 |
activities U |
روش سازماندهی محتوای دیسک به طوری که فایلهایی که بیشتر استفاده می شوند زودتر بار شوند |
 |
 |
routinely U |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
 |
 |
batch processing U |
سیستم پردازش داده ها که در آن اطلاعات در دسته هایی جمع آوری می شوند و سپس در یک ماشین اجرا می شوند |
 |
 |
routines U |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
 |
 |
routine U |
توابعی که فراخوانی یا پردازش می شوند و وقتی ماشین یا سیستمی خراب میشود توسط کاربر استفاده می شوند |
 |
 |
stack U |
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند |
 |
 |
stacked U |
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند |
 |
 |
stacks U |
ذخیره سازی تعدادی کار که باید در پشته پردازش شوند و یکی پس از دیگری به طور خودکار اجرا شوند |
 |
 |
detects U |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
 |
 |
detected U |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
 |
 |
ends U |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
 |
 |
detect U |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
 |
 |
ended U |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
 |
 |
detecting U |
سیستم کد گذاری که اجازه میدهد خطاهای حین ارسال تشخیص داده شوند ولی آن قدر پیچیده نیستند تا تصحیح شوند |
 |
 |
end U |
حرکت داده به چپ یا راست درکلمه بیتهایی که از مرز کلمه بیرون قرار بگیرند نادیده گرفته می شوند و با صفر جانشین می شوند |
 |
 |
peer to peer network U |
شبکه همراه به همراه |
 |
 |
wake up U |
کد وارد شدن در ترمینال راه دور برای بیان به کامپیوتر مرکزی که مقصد وارد شدن به آن محل را دارد |
 |
 |
patch U |
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو |
 |
 |
layer U |
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند |
 |
 |
layers U |
لایهای که اتصال / عدم اتصال را بین گیرنده و فرستنده ایجاد میکند |
 |
 |
patches U |
کابل کوچک با اتصال در هر انتها برای اجاد اتصال الکتریکی در تابلو |
 |
 |
PPP U |
پروتکل تامین کننده اتصال شبکه روی اتصال آسنکرون |
 |
 |
fibres U |
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود |
 |
 |
fibre U |
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود |
 |
 |
connector U |
وسیله فیزیکی با چندین اتصال فلزی که به وسایل اجازه اتصال به سادگی می دهند |
 |
 |
fiber U |
نوعی اتصال که برای اتصال دو کابل فیبر نوری بهم به کار می رود |
 |
 |
contacts U |
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند |
 |
 |
contact U |
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند |
 |
 |
contacting U |
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند |
 |
 |
contacted U |
یچ یا اتصال که حاوی یک سیر الکتریکی است وقتی که با اتصال دیگر ارتباط برقرار میکند |
 |
 |
moorings U |
سیمهای اتصال مسلح کننده مین سیم اتصال |
 |
 |
DB connector U |
اتصال به شکل D که معمولاگ به صورت دو ردیف سوزن است برای اتصال وسایل ارسال داده |
 |
 |
saturated colour U |
که روی ویدیو خوب نشان داده نمیشوندوممکن است باعث اختلال شوند یا روی صفحه پخش شوند |
 |
 |
i had scarely arrived U |
تازه وارد شده بودم که هنوز وارد نشده بودم که ... |
 |
 |
linkage U |
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن |
 |
 |
drawbar U |
بازوی اتصال سهم اهرم اتصال |
 |
 |
swivels U |
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن |
 |
 |
linkages U |
مجموعه اتصال اتصال متصل کردن |
 |
 |
swivel U |
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن |
 |
 |
swivelled U |
اتصال گردنده اتصال لولایی چرخیدن |
 |
 |
postulate U |
هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته |
 |
 |
postulates U |
هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته |
 |
 |
postulating U |
هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته |
 |
 |
postulated U |
هر یک از احکام استدلالی که در ان علم بدون برهان پذیرفته شده و دراثبات سایر احکام مورداستفاده قرار می گیرد اصول ثابته |
 |
 |
subroutine U |
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود |
 |
 |
RJ connector U |
نام عمومی برای اتصال هشت سوزنی که درشبکههای BuneT برای اتصال کابل UTP به کار می رود |
 |
 |
lead U |
قطب اتصال سیم اتصال |
 |
 |
terminals U |
محل اتصال پیچ اتصال |
 |
 |
slip road U |
سینه کش اتصال فراز اتصال |
 |
 |
ramps U |
سینه کش اتصال فراز اتصال |
 |
 |
ramp U |
سینه کش اتصال فراز اتصال |
 |
 |
leads U |
قطب اتصال سیم اتصال |
 |
 |
terminal U |
محل اتصال پیچ اتصال |
 |
 |
cascade connection U |
اتصال کاسکاد اتصال پلهای |
 |
 |
bubble sort U |
روش مرتب کردن که در آن مرتب جفت جفت داده ها عوض می شوند تامرتب شوند |
 |
 |
rowed U |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
 |
 |
row U |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
 |
 |
rows U |
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند |
 |
 |
T connector U |
اتصال Coa xial به شکل حرف T که دو کابل باریک loaxial را با دو شاخههای BNC بهم وصل میکند و اتصال سومی برای کابل دیگر یا کارت واسط شبکه ایجاد میکند |
 |
 |
interfaces U |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
 |
 |
interface U |
1-تغییر وسیله با افزودن مدار یا اتصال به آن برای ساخت سیستم ارتباطی استاندارد. 2-اتصال دو یا چند وسیله ناسازگار با هم با مدار برای برقراری ارتباط |
 |
 |
subscriber's line U |
اتصال تلفنی هادی اتصال هادی مشترک |
 |
 |
accompanying U |
همراه |
 |
 |
acologte U |
همراه |
 |
 |
mid U |
همراه با |
 |
 |
attendants U |
همراه |
 |
 |
accompanied by U |
همراه |
 |
 |
bundled U |
همراه |
 |
 |
comrades U |
همراه |
 |
 |
in company with U |
همراه |
 |
 |
company U |
همراه |
 |
 |
attendant U |
همراه |
 |
 |
mid- U |
همراه با |
 |
 |
participants U |
همراه |
 |
 |
companies U |
همراه |
 |
 |
participant U |
همراه |
 |
 |
along U |
همراه |
 |
 |
comrade U |
همراه |
 |
 |
to fight with the enemy U |
همراه = با |
 |
 |
non concurrent U |
نا همراه |
 |
 |
secondary planet U |
همراه |
 |
 |
concomitant U |
همراه |
 |
 |
on U |
همراه |
 |
 |
convoys U |
همراه رفتن |
 |
 |
escort U |
همراه بدرقه |
 |
 |
escorted U |
همراه بدرقه |
 |
 |
sick headache U |
سردرد همراه با |
 |
 |
on one's coat-tails <idiom> U |
همراه کس دیگر |
 |
 |
escorting U |
همراه بدرقه |
 |
 |
escorts U |
همراه بدرقه |
 |
 |
convoy U |
همراه رفتن |
 |
 |
door bundle U |
بار همراه |
 |
 |
bon voyage U |
خدا به همراه |
 |
 |
accompanied U |
همراه بودن |
 |
 |
come along with me U |
همراه من بیائید |
 |
 |
accompanies U |
همراه بودن |
 |
 |
compeer U |
قرین همراه |
 |
 |
accompany U |
همراه بودن |
 |
 |
to come along U |
همراه امدن |
 |
 |
attends U |
همراه بودن |
 |
 |
attending U |
همراه بودن |
 |
 |
attend U |
همراه بودن |
 |
 |
companion U |
همراه همدم |
 |
 |
good luck to you U |
خدا به همراه |
 |
 |
spasmodically U |
همراه با انقباضات |
 |
 |
accompanying sound U |
صدای همراه |
 |
 |
to keep company with U |
همراه بودن با |
 |
 |
accommpanying element U |
عنصر همراه |
 |
 |
spasmodic U |
همراه با انقباضات |
 |
 |
unaccompanied U |
بدون همراه |
 |
 |
accompanying fire U |
اتش همراه |
 |
 |
unbundled U |
غیر همراه |
 |