English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cheekbone U استخوان گونه
cheekbones U استخوان گونه
ckeek bone U استخوان گونه
zygomatic bone U استخوان گونه
malar bone U استخوان گونه
zygomatic U استخوان گونه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
green stick U شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
zygoma U استخوان قوس وجنه استخوان گونه
Other Matches
hyprostosis U رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
osteotomy U برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
syynostosis U ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
astragalus U استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
ischium U استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
condyle U مهره استخوان- برامدگی استخوان
periosteum U پوشش استخوان ضریع استخوان
updates U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
updated U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
update U 1-فایل اصلی که با افزودن مواد جدید بهنگام میشود. 2-اطلاع چاپ شده که گونه بهنگام اطلاع است .3-گونه جدید سیستم که به کاربرهای سیستم موجود ارسال میشود
occiput U استخوان قمحدوه استخوان پس سر
vomer U استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
variation U گونه ها
variations U گونه ها
of all sorts U از هر گونه ای
sorts U گونه
haffit U گونه
haffet U گونه
cheek U گونه
kinds U گونه
kindest U گونه
kind U گونه
cheeks U گونه
sort U گونه
sorted U گونه
natures U گونه
nature U گونه
navigated U گونه
breed U گونه
navigates U گونه
breeds U گونه
navigate U گونه
navigating U گونه
species U گونه
variant U گونه
the five predicables U گونه
spasmodic U اسپاسم گونه
spasmodically U اسپاسم گونه
octagons U هشت گونه
climax species U گونه اوج
octagon U هشت گونه
diversities U گونه گونی
allomorph U واژک گونه
allomorph U واج گونه
suchlike U از این گونه
zoomorphic <adj.> U جانور گونه
at all hazard U با هر گونه مخاطره
blowsy U سرخ گونه
blowzed U سرخ گونه
blowzy U سرخ گونه
types U گونه الگو
typed U گونه الگو
diversity U گونه گونی
buccal U وابسته به گونه
ilk U جور گونه
thus U بدین گونه
modelled U گونه یک محصول
released U گونه یک محصول
germplasm bank U بانک گونه ها
gnathitis U اماس گونه
releases U گونه یک محصول
subspecies U زیر گونه
prototype U پیش گونه
prototypes U پیش گونه
hypnoid U خواب گونه
hypnoidal U خواب گونه
hysteroid U هیستری گونه
release U گونه یک محصول
spectral class U گونه طیقی
rooting reflex U بازتاب گونه
model U گونه یک محصول
modeled U گونه یک محصول
models U گونه یک محصول
schizotypal U اسکیزوفرنی گونه
type U گونه الگو
diversification U گونه گون سازی
build U گونه خاص یک برنامه
diversification U گونه گون شدن
release U شماره گونه یک محصول
released U شماره گونه یک محصول
anecdotal evidence U شواهد داستان گونه
buildings U گونه خاص یک برنامه
builds U گونه خاص یک برنامه
accidental sepcies گونه های اتفاقی
such like U از این گونه ومانندان
releases U شماره گونه یک محصول
accurate U بدون هر گونه خطا
wrap around type U گونه نوشتار محیطی
blowzy U سرخ گونه شلخته
critically endangered species U گونه در معرض خطر
whiskery U موی اطراف گونه وچانه
zephyrus U دار گونه باد صبا
jowls U ارواره زیرین پرنده گونه
accidental sepcies گونه های پیش آمدی
jowl U ارواره زیرین پرنده گونه
blank U خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
blankest U خالی یا بدون هر گونه نوشتاری در آن
whisker U موی اطراف گونه وچانه
at the drop of a hat <idiom> U بدون هیچ گونه معطلی
son file U آخرین گونه کاری یک فایل
invasive species U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
neophyte U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
alphas U اولین گونه یک محصول کامپیوتری
exotic U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
rare varieties of fishes U گونه های نادر ماهی
alpha U اولین گونه یک محصول کامپیوتری
invasive exotic U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
alien species U گونه بیگانه [گیاه شناسی]
accurately U به درستی و بدون هر گونه خطا
father file U پشتیبان گونه قدیمی فایل
species U گونه [نوع] [گیاه شناسی] [جانورشناسی]
to bear any customs duties U هر گونه عوارض گمرکی را به عهده گرفتن
ansi U گونه استاندارد زبان برنامه نویس C
inquiry station U دستگاهی که از ان هر گونه درخواستی به عمل می اید
description U جور [گونه] [قسم] [جنس] [گروه ]
free WAIS U گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
I strongly protest against such allegations! U من به شدت به این گونه اتهامات اعتراض می کنم!
point four U رهبری این گونه ممالک را به دست گیرد
whaterer U هرچه انچه هرانچه هرقدر هیچ گونه
I am prepared for any eventuality. U برای هر گونه پیش آمدی آماده هستم
cheekpiece U تکیه گاه گونه تیرانداز روی تفنگ
positive U که اشیا را همان گونه که دیده می شوند نشان میدهد
Klamath U نام کد برای گونه کم هزینه پردازنده Intel pention
xmodem U گونه پیشرفته XMODEM که حاوی بررسی خطا است
This sort of propaganda is for home consumption U این گونه تبلیغات برای مصرف داخلی است
all weather fighter U هواپیمایی که در هر گونه شرایط جوی قادر به عمل باشد
cloning U کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
scripts U ساختار الگو گونه برای نمایش ترتیب حوادث
clones U کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
clone U کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
cloned U کامپیوتر یا مداری که مشابه گونه اصلی آن کار میکند
trade unionism U سیستمی که معتقد به بسط و توسعه این گونه اتحادیه هاست
numerical indicator tube U هر گونه لامپ الکترونی که توانایی نمایش اشکال عددی را دارد
PowerBook U گونه Laptop کامپیوتر Macintosh طراحی شده توسط Applecarp
tarsus U استخوان مچ پا
natchbone U استخوان
fleshiest U بی استخوان
fleshier U بی استخوان
jawbones U استخوان فک
boning U استخوان
bone U استخوان
boned U استخوان
ossicle U استخوان چه
bones U استخوان
osteotome U استخوان بر
boneless U بی استخوان
jawbone U استخوان فک
fleshy U بی استخوان
backout U ذخیره کردن فایل در محل اصلی پیش از اعمال هر گونه تغییر
blue ribbon program U برنامه کاملی که در ابتدا و بدون هر گونه خطا یا مشکل اجرا شود
at owner's risk U معامله با قید این که هر گونه خسارت به عهده صاحب جنس باشد
framework U استخوان بندی
the humeral bone U استخوان عضد
stapes U استخوان رکابی
kneepan U استخوان کشگک
tarsometatarsus U استخوان مچ پاواستخوان کف پا
temporal bone U استخوان گیجگاه
luxation U در رفتگی استخوان
thigh bone U استخوان ران
knucklebone U استخوان قوزک
thighbone U استخوان ران
ungual bone U استخوان ناخنی
innominate bone U استخوان بی نام
huckle bone U استخوان چاربند
wishbones U استخوان جناق
wishbone U استخوان جناق
bonemeal U گرد استخوان
bonemeal U استخوان کوبیده
boney U استخوان دار
bonemeal U آرد استخوان
bony U استخوان دار
skull and crossbones U جمجمه و دو استخوان
carcases U استخوان بندی
carcass U استخوان بندی
huckle bone U استخوان لگن
patellae U استخوان کشکک
humeeerus U استخوان بازو
incus U استخوان سندانی
illium U استخوان حرقفی
ilium U استخوان حرقفی
frameworks U استخوان بندی
hyperostosis U برامدگی استخوان
hyoid bone U استخوان لامی
patella U استخوان کشکک
the humeral bone U استخوان بازو
humeeerus U استخوان عضد
carcasses U استخوان بندی
navicular bone U استخوان زورقی
osteomalacia U ملاست استخوان
osteomalacia U نرمی استخوان
osteoma U ورم استخوان
osteology U استخوان شناسی
osteologist U استخوان شناس
xyster U استخوان تراش
osteoid U استخوان وار
osteography U شرح استخوان ها
scaular U استخوان شانه
scalping iron U استخوان تراش
sacrum U استخوان خاجی
pubis U استخوان شرمگاه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com