Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
hamatum
U
استخوان چنگکی ردیف دوم مچ دست پستانداران
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lagomorphic
U
وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
lagomorphous
U
وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
hyprostosis
U
رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
hamiform
U
چنگکی
uncinate
U
چنگکی
unciform
U
سرکج قلابی چنگکی
Jaldar
U
[نوعی طرح پاکستانی که در آن ردیف های لوزی شکل و هشت وجهی بصورت یک ردیف در میان بافته می شوند.]
green stick
U
شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
terraced houses
U
خانههای در یک ردیف ردیف خانه ها
osteotomy
U
برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
syynostosis
U
ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
astragalus
U
استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
zygoma
U
استخوان قوس وجنه استخوان گونه
row marker
U
دستک نشانه ردیف مین علامت ردیف مین
mammifera
U
پستانداران
mammalia
U
پستانداران
mammals
U
پستانداران
periosteum
U
پوشش استخوان ضریع استخوان
ischium
U
استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
condyle
U
مهره استخوان- برامدگی استخوان
mammary
U
مربوط به پستانداران
monotremata
U
پستانداران تخم کن
palm
U
کف پای پستانداران
palms
U
کف پای پستانداران
implacentalia
U
پستانداران بی جفت
therology
U
گفتار در پستانداران
cub
U
بچه پستانداران گوشتخوار
the peculiarities of mammals
U
نشانهای اختصاصی پستانداران
insectivora
U
پستانداران حشره خوار
mammaliferous
U
دارای اثار پستانداران
cubs
U
بچه پستانداران گوشتخوار
primate
U
راسته پستانداران نخستین پایه
wolverine
U
انواع پستانداران گوشتخوار دله
proboscidian
U
راسته پستانداران خرطوم دار
proboscidean
U
راسته پستانداران خرطوم دار
prehominidae
U
پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
prehominid
U
پستانداران معدوم انسان نمای اولیه
lagomorph
U
پستانداران جونده دارای دوردیف دندان
lagomorpha
U
پستانداران جونده دارای دوردیف دندان
eutherian
U
مربوط به تقسیم بندی بزرگ پستانداران
toxoplasmosis
U
عفونت انگلی پستانداران وپرندگان وانسان
presternum
U
قسمت جلو قفسه سینه پستانداران
mammalogy
U
یک شاخه از جانور شناسی که راجع به پستانداران است
occiput
U
استخوان قمحدوه استخوان پس سر
vomer
U
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
ranked
U
ردیف
ranged
U
ردیف
ranges
U
ردیف
ranked
U
ردیف صف
range
U
ردیف
cues
U
ردیف
rank
U
ردیف
columns
U
ردیف
column
U
ردیف
octachord
U
ردیف
deque
U
ردیف
run
U
ردیف
runs
U
ردیف
sequences
U
ردیف
sequence
U
ردیف
rank
U
ردیف صف
cue
U
ردیف
classed
U
ردیف
wracks
U
ردیف
rows
U
ردیف
rowed
U
ردیف
classes
U
ردیف
classing
U
ردیف
tier
U
ردیف
row
U
ردیف
class
U
ردیف
tiers
U
ردیف
racks
U
ردیف
line
U
ردیف
lines
U
ردیف
wracked
U
ردیف
racked
U
ردیف
rack
U
ردیف
ranks
U
ردیف صف
ranks
U
ردیف
single line
U
ردیف تکی
hedgerows
U
ردیف خاربن
ranges
U
سلسله ردیف
clavier
U
ردیف جا انگشتی
tier
U
ردیف کردن
succession
U
ردیف جانشینی
ranged
U
سلسله ردیف
single line
U
ردیف مجزا
clavier
U
ردیف مضراب
successions
U
ردیف جانشینی
tier
U
ردیف صندلی
tier
U
ردیف شدن
tiers
U
ردیف افقی
colonnade
U
ردیف ستون
colonnades
U
ردیف ستون
tiers
U
ردیف صندلی
aline
U
ردیف شدن
tiers
U
ردیف شدن
realigns
U
ردیف کردن
realigning
U
ردیف کردن
hedgerow
U
ردیف خاربن
tier
U
ردیف افقی
realigned
U
ردیف کردن
realign
U
ردیف کردن
tiers
U
ردیف کردن
file
U
ردیف صف به صف کردن
aligns
U
ردیف کردن
string
U
ردیف سلسله
rows
U
ردیف سطر
series
U
سلسله ردیف
serially
U
بطور ردیف
seriated
U
ردیف شده
seriation
U
ردیف کردن
shaw
U
ردیف درختان
single file
U
یک ردیف ستون
aligning
U
ردیف کردن
aligned
U
ردیف کردن
filed
U
ردیف صف به صف کردن
row
U
ردیف سطر
row
U
ردیف کردن
row
U
ردیف مین
rowed
U
ردیف سطر
rowed
U
ردیف کردن
rowed
U
ردیف مین
rows
U
ردیف کردن
rows
U
ردیف مین
align
U
ردیف کردن
spooler
U
برنامه ردیف گر
range
U
سلسله ردیف
item number
U
شماره ردیف
lance corporal
U
هم ردیف سرجوخه
patterns
U
ردیف بندی
in a row
U
ردیف شده
tierced
U
ردیف دار
pattern
U
ردیف بندی
file number
U
شماره ردیف
tierced
U
ردیف شده
dress circle
U
صندلیهای ردیف جلوتماشاخانه
hedgerows
U
ردیف بوتههای پرچین
hedgerow
U
ردیف بوتههای پرچین
hypen ladder
U
ردیف خطوط تیره
line up
U
ردیف ایستادن تیم
rowed
U
ردیف چند خانه
rows
U
ردیف چند خانه
line-ups
U
ردیف ایستادن تیم
line-up
U
ردیف ایستادن تیم
eleven punch
U
سوراخ ردیف یازدهم
second defendant
U
متهم ردیف دوم
row
U
ردیف چند خانه
tertial
U
سومین ردیف شاهپر
monopteral
U
دارای یک ردیف ستون
bat around
U
توپ زدن به نوبت در یک ردیف
stacked
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
print spooling progarm
U
برنامه ردیف کننده چاپ
stacks
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
straight f.
U
پنج برگ ردیف ویکرنگ
onside
U
در ردیف یا پشت سر توپدار بودن
unclassified
U
در ردیف بخصوصی قرار نگرفته
corvette
U
رزمناوی که یک ردیف توپ دارد
terraces
U
ردیف خانههای بهم پیوسته
terrace
U
ردیف خانههای بهم پیوسته
stack
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
colonnade
U
ستون بندی ردیف درخت
colonnades
U
ردیف ستون ایوان ستوندار
colonnades
U
ستون بندی ردیف درخت
colonnade
U
ردیف ستون ایوان ستوندار
key-couse
U
[بیش از یک ردیف سنگ سر طاق]
aligning
U
دریک ردیف قرار گرفتن
aligned
U
دریک ردیف قرار گرفتن
rivet gage
U
فاصله بین دو ردیف پرچ
aligns
U
دریک ردیف قرار گرفتن
align
U
دریک ردیف قرار گرفتن
quinquereme
U
یکجورکرجی که پنج ردیف پاروزن داشت
quart major
U
ردیف تک خال وشاه وبی بی وسرباز
hypostyle
U
دارای سقف مبتنی بر ردیف ستون
peristyle
U
ردیف ستونهای اطراف ایوان یا حیاط
corbel-table
U
[ردیف هایی از قوس های پیشکرده]
coffer-dam
U
[مانع موقت آب بین دو ردیف شمعها]
footlights
U
ردیف چراغهای جلو صحنه نمایش ومانند ان
beading
U
تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
beadings
U
تزیینی مرکب از دانهیا گویچههای ردیف شده
peristome
U
ردیف دندانههای کوچک درپیرامون دهانه خزه ها
variable stator
U
توربین گازی با چند ردیف تیغه استاتور
column
U
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
square leg
U
محل بازیگر در ردیف توپزن وکمی دور از او
columns
U
ردیف کشتیهای مسافربری که به دنبال هم حرکت می کنند
the taxis are on their rank
U
اتومبیلهای کرایهای درایستگاه خود ردیف ایستاده اند
wing forward
U
هریک از دومهاجم بیرون ردیف دوم یاسوم در تجمع
amphistylar
U
دارای دو ردیف ستون درطرفین یا در جلو و عقب ساختمان
fleshier
U
بی استخوان
bone
U
استخوان
boning
U
استخوان
natchbone
U
استخوان
tarsus
U
استخوان مچ پا
jawbones
U
استخوان فک
bones
U
استخوان
fleshiest
U
بی استخوان
ossicle
U
استخوان چه
boneless
U
بی استخوان
boned
U
استخوان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com