Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
bone
U
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
boned
U
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
bones
U
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
boning
U
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
structure
U
استخوان بندی
carcass
U
استخوان بندی
structures
U
استخوان بندی
structuring
U
استخوان بندی
skelton
U
استخوان بندی
carcases
U
استخوان بندی
carcasses
U
استخوان بندی
skeleton
U
استخوان بندی
carcse
U
استخوان بندی
framework
U
استخوان بندی
carcass
U
استخوان بندی
frameworks
U
استخوان بندی
skeletons
U
استخوان بندی
anatomy
U
ساختمان استخوان بندی
skeleton
U
استخوان بندی ساختمان
corallite
U
استخوان بندی مرجانی
anatomies
U
ساختمان استخوان بندی
skeletons
U
استخوان بندی ساختمان
force structure
U
استخوان بندی یکان
skeletal
U
مربوط به استخوان بندی
frame
U
استاتور استخوان بندی
exo skeleton
U
استخوان بندی برونی
exoskeleton
U
استخوان بندی خارجی
ankle joint
U
قوزک پا
[استخوان بندی]
ankle joint
U
قوزک
[استخوان بندی]
joint of the foot
U
قوزک پا
[استخوان بندی]
skeletal
U
وابسته به استخوان بندی
joint of the foot
U
قوزک
[استخوان بندی]
structural joints
U
درزهای استخوان بندی ساختمان
carcase
U
استخوان بندی اسکلت ساختمان
skeletonize
U
بشکل استخوان بندی دراوردن
endoskeleton
U
استخوان بندی درونی حیوان
framework
U
استخوان بندی قالب چهار دیواری
polyzoarium
U
کلنی مرجانی یا استخوان بندی حافظ ان
frameworks
U
استخوان بندی قالب چهار دیواری
nerve fascicle
U
دسته ای از رشته عصبی
[ساختمان استخوان بندی ]
nerve bundle
U
دسته ای از رشته عصبی
[ساختمان استخوان بندی ]
hyprostosis
U
رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
cingulum bundle
U
دسته ای از رشته عصبی در مغز
[ساختمان استخوان بندی ]
cingulum
U
دسته ای از رشته عصبی در مغز
[ساختمان استخوان بندی ]
to make a long arm
[برای برداشتن یا گرفتن چیزی دست دراز کردن]
transcribe
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribed
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribing
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
disposition
U
صورت بندی وضع گسترش موضع گرفتن تغییر مکان
green stick
U
شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy
U
برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
zygoma
U
استخوان قوس وجنه استخوان گونه
astragalus
U
استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
syynostosis
U
ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
plenum chamber
U
محفظه اب بندی شده درتوربینهای گاز که سبب ملایم کردن و گرفتن نوسانات جریان هوا میگردد
ischium
U
استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
periosteum
U
پوشش استخوان ضریع استخوان
condyle
U
مهره استخوان- برامدگی استخوان
occiput
U
استخوان قمحدوه استخوان پس سر
vomer
U
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineament
U
طرح بندی صورت بندی
classifications
U
طبقه بندی رده بندی
wording
U
جمله بندی کلمه بندی
classification
U
طبقه بندی رده بندی
laggin
U
اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineaments
U
طرح بندی صورت بندی
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
to take medical advice
U
دستوراز پزشک گرفتن دستورطبی گرفتن
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
deleting
U
برداشتن
to mop up
U
برداشتن
to run away with
U
برداشتن
deleted
U
برداشتن
to pull off
U
برداشتن
delete
U
برداشتن
to take up
U
برداشتن
countertrace
U
برداشتن از
takes
U
برداشتن
deletes
U
برداشتن
to pick up
U
برداشتن
includes
U
در برداشتن
removes
U
از جا برداشتن
removing
U
برداشتن
removing
U
از جا برداشتن
take
U
برداشتن
remove
U
از جا برداشتن
moistening
U
نم برداشتن
removes
U
برداشتن
include
U
در برداشتن
lift
U
برداشتن
lifted
U
برداشتن
lifting
U
برداشتن
pickup
U
برداشتن
pick up
U
برداشتن
lifts
U
برداشتن
remove
U
برداشتن
sublate
U
برداشتن
flaw
U
مو برداشتن
ingather
U
برداشتن
ingether
U
برداشتن
take up
U
برداشتن
glom
U
برداشتن
flaws
U
مو برداشتن
security classification
U
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
decode
U
برداشتن رمز
decodes
U
برداشتن رمز
flaw
U
ترک برداشتن
transcribes
U
رونوشت برداشتن
uncap
U
کلاه از سر برداشتن
decoded
U
برداشتن رمز
transcribed
U
رونوشت برداشتن
unmasks
U
نقاب برداشتن از
unmasking
U
نقاب برداشتن از
unmasked
U
نقاب برداشتن از
unmask
U
نقاب برداشتن از
to receive a wound
U
زخم برداشتن
To co away with . To remove. To eliminate .
U
ازمیان برداشتن
flaws
U
ترک برداشتن
stepping
U
گام برداشتن
transcribe
U
رونوشت برداشتن
heave
U
خیز برداشتن
heaved
U
خیز برداشتن
feet
U
پاچنگال برداشتن
twist
U
تاب برداشتن
step
U
گام برداشتن
step
U
قدم برداشتن
surmount
U
ازمیان برداشتن
surmounted
U
ازمیان برداشتن
surmounting
U
ازمیان برداشتن
surmounts
U
ازمیان برداشتن
to take the photograph of
U
عکس برداشتن از
maps
U
نقشه برداشتن از
map
U
نقشه برداشتن از
transcribing
U
رونوشت برداشتن
to sweep away
U
ازمیان برداشتن
to take off
U
برداشتن بردن
uncap
U
سر پوش برداشتن از
clearance
U
برداشتن مانع
unhood
U
سرپوش برداشتن از
stepping
U
قدم برداشتن
twists
U
تاب برداشتن
twisting
U
تاب برداشتن
poll
U
نمونه برداشتن
machine
U
براده برداشتن
to carry arms
U
سلاح برداشتن
emarginate
U
برداشتن حاشیه از
dequeue
U
برداشتن اقلام یک صف
unveil
U
حجاب برداشتن
demountable
U
قابل برداشتن
to d. the cloth
U
رومیزی را برداشتن
machines
U
براده برداشتن
unveiled
U
حجاب برداشتن
to fly to arms
U
سلاح برداشتن
machined
U
براده برداشتن
unveiling
U
حجاب برداشتن
make a copy of
U
رونوشت برداشتن
to come at a bound
<idiom>
U
خیز برداشتن
warps
U
تاب برداشتن
spoon
U
با قاشق برداشتن
cracks
U
شکاف برداشتن
spooned
U
با قاشق برداشتن
polls
U
نمونه برداشتن
spooning
U
با قاشق برداشتن
spoons
U
با قاشق برداشتن
crack
U
شکاف برداشتن
list
U
سیاهه برداشتن
ingether
U
خرمن برداشتن
warp
U
تاب برداشتن
warped
U
تاب برداشتن
give up
U
دست برداشتن از
off take rudder
U
سکان برداشتن
unveils
U
حجاب برداشتن
shuffle off
U
به عجله برداشتن
removes
U
برداشتن مهر
polled
U
نمونه برداشتن
remove
U
برداشتن مهر
picturize
U
فیلم برداشتن از
elided
U
ازاخر برداشتن
elides
U
ازاخر برداشتن
snap up
U
تند برداشتن
gait
U
گام برداشتن
run away with
U
برداشتن و در رفتن
remove slag
U
سرباره را برداشتن
eliding
U
ازاخر برداشتن
break step
U
غلط پا برداشتن
to break step
U
غلط پا برداشتن
elide
U
ازاخر برداشتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com