Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
carcase
U
استخوان بندی اسکلت ساختمان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
structural steel work
U
اسکلت بندی فلزی ساختمان
skeleton
U
استخوان بندی ساختمان
skeletons
U
استخوان بندی ساختمان
anatomies
U
ساختمان استخوان بندی
anatomy
U
ساختمان استخوان بندی
structural joints
U
درزهای استخوان بندی ساختمان
nerve fascicle
U
دسته ای از رشته عصبی
[ساختمان استخوان بندی ]
nerve bundle
U
دسته ای از رشته عصبی
[ساختمان استخوان بندی ]
cingulum
U
دسته ای از رشته عصبی در مغز
[ساختمان استخوان بندی ]
cingulum bundle
U
دسته ای از رشته عصبی در مغز
[ساختمان استخوان بندی ]
angle-post
U
[تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
structure
U
ساختمان اسکلت فلزی
building steel lathing
U
اسکلت فلزی ساختمان
structures
U
ساختمان اسکلت فلزی
structuring
U
ساختمان اسکلت فلزی
structuring
U
استخوان بندی
skeleton
U
استخوان بندی
structures
U
استخوان بندی
skeletons
U
استخوان بندی
skelton
U
استخوان بندی
structure
U
استخوان بندی
framework
U
استخوان بندی
carcasses
U
استخوان بندی
carcass
U
استخوان بندی
frameworks
U
استخوان بندی
carcases
U
استخوان بندی
carcass
U
استخوان بندی
carcse
U
استخوان بندی
force structure
U
استخوان بندی یکان
frame
U
استاتور استخوان بندی
ankle joint
U
قوزک پا
[استخوان بندی]
corallite
U
استخوان بندی مرجانی
ankle joint
U
قوزک
[استخوان بندی]
skeletal
U
مربوط به استخوان بندی
skeletal
U
وابسته به استخوان بندی
exoskeleton
U
استخوان بندی خارجی
joint of the foot
U
قوزک
[استخوان بندی]
exo skeleton
U
استخوان بندی برونی
joint of the foot
U
قوزک پا
[استخوان بندی]
skeletonize
U
بشکل استخوان بندی دراوردن
boning
U
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
bones
U
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
boned
U
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
endoskeleton
U
استخوان بندی درونی حیوان
bone
U
استخوان بندی گرفتن یا برداشتن
frameworks
U
استخوان بندی قالب چهار دیواری
polyzoarium
U
کلنی مرجانی یا استخوان بندی حافظ ان
framework
U
استخوان بندی قالب چهار دیواری
hyprostosis
U
رویش غیر طبیعی استخوان کلفت شدگی استخوان برامدگی استخوان
biosystematic
U
مربوط به رده بندی موجودات از روی ساختمان یاختههای انان
knee brace
U
پشت بندی که جهت مقاومت ساختمان درمقابل فشار ناشی از بادبسته میشود
building system
U
اصول ساختمان طرز ساختمان نظم و ترتیب ساختمان
putlog
U
تیر وتخته روی تخته بندی ساختمان که معماران پا روی ان میگذارند کف چوب بست
putlock
U
تیر وتخته روی تخته بندی ساختمان که معماران پا روی ان میگذارند کف چوب بست
green stick
U
شکستگی استخوان درکودکان بدان گونه که یک سوی استخوان شکسته سو
osteotomy
U
برش استخوان و جداکردن و خارج کردن قسمتی از استخوان
skeletonizer
U
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
outline assembly drawing
U
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
zygoma
U
استخوان قوس وجنه استخوان گونه
syynostosis
U
ترکیب دو استخوان وتکمیل استخوان واحدی
astragalus
U
استخوان قوزک یا اشتالنگ استخوان کعب
condyle
U
مهره استخوان- برامدگی استخوان
ischium
U
استخوان ورک استخوان نشیمنگاهی
periosteum
U
پوشش استخوان ضریع استخوان
carcass
U
اسکلت
carcases
U
اسکلت
carcse
U
اسکلت
skeletons
U
اسکلت
carcasses
U
اسکلت
skeleton
U
اسکلت
carcass
U
اسکلت
staging
U
اسکلت
building material dealer
U
فروشنده مصالح ساختمان دلال مواد اولیه ساختمان
gigantic building
U
ساختمان غول پیکر ساختمان بسیار بزرگ
dependency
U
[قسمتی از ساختمان های جدا از ساختمان اصلی]
atomy
U
اسکلت انسان
framework
U
اسکلت خرپا
chassis
U
اسکلت کالبد
truss bridge
U
پل اسکلت فلزی
cracassing
U
اسکلت سازی
centering
U
اسکلت چوبی
frameworks
U
اسکلت خرپا
airframe
U
اسکلت هواپیما
carcassing
U
اسکلت سازی
frame
U
منطق اسکلت
carcase
U
اسکلت فلزی
cross-rail
U
اسکلت چوبی
reinforced concrete carcase
U
اسکلت بتن فولادی
truss bridge
U
پل دارای اسکلت اهنی
building enterprise
U
مقاطعه کاری ساختمان پیمانکاری ساختمان
coach-house
U
ساختمان خدمه
[در کنار ساختمان اصلی]
civil engineering contractor
U
مقاطعه کار ساختمان پیمانکار ساختمان
stonewall formation
U
اسکلت پیادهای دیوار سنگی
belt frame
U
اسکلت محیطی بدنه هواپیما
pawn structure
U
ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
enterprise network
U
شبکهای که همه ایستگاههای کاری و ترمینال ها یا کامپیوتر ها را در یک شرکت بهم وصل میکند. این میتواند در یک ساختمان یا چندین ساختمان درکشورهای مختلف باشد
hull
U
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
hulls
U
بدنه تانک اسکلت کشتی دهلیز
occiput
U
استخوان قمحدوه استخوان پس سر
foundation
U
اسکلت اصلی فرش
[شامل تار و پود]
timber dam
U
سدی که اسکلت ان از چوب ساخته شده باشد
rotundas
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
double shell constraction
U
ساختمان دو جداره ساختمان دو غلافی
rotonda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
foundation soil
U
شالوده ساختمان فونداسیون ساختمان
block structure
U
ساختمان بلاکی ساختمان کندهای
constructional feature
U
ترکیب ساختمان کیفیت ساختمان
rotunda
U
ساختمان مدور ساختمان گنبددار
vomer
U
استخوان میانی بینی استخوان تیغه بینی
overbuild
U
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
base shear
U
نیروی کلی حاصل از زلزله در پای ساختمان برش پای ساختمان
hangers
U
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
hanger
U
اسکلت یاچهارچوبهای که از سقف اویتخه ودارای بلبرینگ برای حرکت دادن ماشین باشد
evaluation rating
U
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp
U
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
ratings
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
U
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
rating
U
طبقه بندی کردن درجه بندی
ground section
U
بدنه و پیکر اصلی فرش
[که از در هم رفتگی نخ های تار و پود بدست می آید و اسکلت فرش را بوجود می آورد.]
telescopic
U
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
U
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification
U
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classification
U
طبقه بندی رده بندی
classifications
U
طبقه بندی رده بندی
laggin
U
اب بندی کردن اب بندی ناوها
lineament
U
طرح بندی صورت بندی
wording
U
جمله بندی کلمه بندی
lineaments
U
طرح بندی صورت بندی
formula
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulae
U
مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
downgraded
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading
U
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade
U
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
gift wrap
U
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
beneficial occupancy
U
اشغال ساختمان نیمه تمام استفاده از ساختمان نیمه تمام
construction batalion
U
گردان مهندسی ساختمان گردان ساختمان
line astern
U
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
security classification
U
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification
U
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation
U
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
jawbones
U
استخوان فک
jawbone
U
استخوان فک
ossicle
U
استخوان چه
tarsus
U
استخوان مچ پا
natchbone
U
استخوان
fleshier
U
بی استخوان
boneless
U
بی استخوان
bone
U
استخوان
boning
U
استخوان
boned
U
استخوان
bones
U
استخوان
osteotome
U
استخوان بر
fleshiest
U
بی استخوان
fleshy
U
بی استخوان
transparent
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently
U
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
shacklebone
U
استخوان مچ دست
aitch bone
U
استخوان کفل
ankle bone
U
استخوان قوزک
scroll bone
U
استخوان فرفرهای
shacklebone
U
استخوان قاپ
cartilage
U
نرمه استخوان
femurs
U
استخوان ران
femur
U
استخوان ران
reckets
U
ملاست استخوان
femora
U
استخوان ران
anklebone
U
استخوان قوزک
anvil bone
U
استخوان سندانی
baleen
U
استخوان نهنگ
calcaneum
U
استخوان پاشنه
cannon bone
U
استخوان ساق پا
cariosity
U
پوسیدگی استخوان
breast bone
U
استخوان سینه
scalping iron
U
استخوان تراش
scaular
U
استخوان شانه
epiphysis
U
شاخ استخوان
bone ache
U
استخوان درد
barebone
U
استخوان خالی
xyster
U
استخوان تراش
pith
U
مخ استخوان اهمیت
bonemeal
U
استخوان کوبیده
shoulder blade
U
استخوان شانه
humeruses
U
استخوان عضله
ungual bone
U
استخوان ناخنی
humeruses
U
استخوان بازو
humerus
U
استخوان عضله
humerus
U
استخوان بازو
humeri
U
استخوان عضله
jawbones
U
استخوان ارواره
humeri
U
استخوان بازو
jawbone
U
استخوان ارواره
fracturing
U
شکستگی استخوان
fractures
U
شکستگی استخوان
fractured
U
شکستگی استخوان
fracture
U
شکستگی استخوان
zygomatic
U
استخوان گونه
kneecap
U
استخوان کشگک
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com