English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 189 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
acid extraction U استخراج اسیدی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
acid radical U ریشه با بنیان اسیدی رادیکال اسیدی
acid reduction U کاهش در محیط اسیدی کاهش اسیدی
monoacid U یک اسیدی
acidulous U اسیدی
acidic U اسیدی
monacid U یک اسیدی
acid cooler U مبرد اسیدی
acid clay U خاک رس اسیدی
acidification U اسیدی کردن
acid catalyst U کاتالیزور اسیدی
acid decomposition U تجزیه اسیدی
acid dye U رنگینه اسیدی
acid forming element U عنصر اسیدی
acid blue U ابی اسیدی
acidulating agent U اسیدی کننده
bogs U مانداب اسیدی
bog U مانداب اسیدی
acid rain U باران اسیدی
acidulation U اسیدی کردن
acidulate U اسیدی کردن
acidulant U اسیدی کننده
acidion U یون اسیدی
acidify U اسیدی کردن
acidity U قدرت اسیدی
acidifier U اسیدی کننده
acid ketone U کتون اسیدی
acid fume U دود اسیدی
acidic value U عدد اسیدی
acid oxide U اکسید اسیدی
acid phosphatase U فسفاتاز اسیدی
acid process U فرایند اسیدی
acid proof U ثبات اسیدی
acid reaction U واکنش اسیدی
acid salt U نمک اسیدی
acid soil U خاک اسیدی
acid solvent U حلال اسیدی
acidic oxide U اکسیژن اسیدی
acidifiable U اسیدی شدنی
acid number U عدد اسیدی
acid hydrogen U هیدروژن اسیدی
acid hydrolysis آبکافت اسیدی
acidic group U گروه اسیدی
acid ionization U یونش اسیدی
acidified U اسیدی شده
acid lining U لایه اسیدی
acid value U عدد اسیدی
acid group U گروه اسیدی
acid gases U گازهای اسیدی
acid function U عامل اسیدی
brown air city U شهر با مه دود اسیدی
acidic U اسید دار اسیدی
acid depolarization U قطبش زدایی اسیدی
acidic resins رزین های اسیدی
acid base catalysis U خاصیت اسیدی- بازی
acidulating agent U ماده اسیدی کننده
oxygen ration U ضریب قدرت اسیدی
acidity coefficient U ضریب قدرت اسیدی
acid catalysis U کاتالیزور در محیط اسیدی
acid cure U پخت در محیط اسیدی
acid alizarin black U سیاه الیزارین اسیدی
acid base balance U توان اسیدی- بازی
acid base behavior U خاصیت اسیدی- بازی
acicity of wastewater U درجه اسیدی فاضلاب
acidifier U ماده اسیدی کننده
acid precipitation تسریع بارش اسیدی
acidity of wastewater U درجه اسیدی فاضلاب
polyacid base U باز چند اسیدی
polyacidic base U باز چند اسیدی
edulcoration U دفع موادنمکی یا اسیدی
acetify U اسیدی شدن [شیمی]
acid alizarian blue black U ابی سیر الیزارین اسیدی
aceko black U نوعی رنگ سیاه اسیدی
to acidify something U چیزی را اسیدی کردن [شیمی]
persalt U نمک دارای خاصیت اسیدی
nitrous acid U اسیدی که کمتراز تیزاب اکسیژن دارد
prussic acid U اسیدی که ازنیل فرنگی گرفته میشود
acid alkylation U الکیل دار کردن در محیط اسیدی
working U استخراج
extraction U استخراج
workings U استخراج
copper extraction U استخراج مس
decipherment U استخراج
eduction U استخراج
exploitation U استخراج
excerption U استخراج
productions U استخراج
production U استخراج
extraction of copper U استخراج مس
extract copper U مس استخراج شده
minable U قابل استخراج
minable U استخراج شدنی
mibeable U استخراج شدنی
extraction of bitumen U استخراج قیر
mibeable U قابل استخراج
educt U استخراج یا استنباط
draw out U استخراج کردن
message retrieval U استخراج پیام
decipherable U قابل استخراج
counting votes U استخراج اراء
extractable U استخراج شدنی
extractible U قابل استخراج
production of oil U استخراج نفت
separatory funnel U قیف استخراج
silver extraction U استخراج نقره
stope U استخراج کردن
under ground mining U استخراج زیرزمینی
under ground working U استخراج زیرزمینی
extraction point U محل استخراج
extraction thimble U انگشتانه استخراج
feature extraction U استخراج خصیصه
gold mining U استخراج طلا
winnings U استخراج معدن
extracting U استخراج کردن
extracts U استخراج کردن
workable U قابل استخراج
exploitable U قابل استخراج
indecipherable U غیرقابل استخراج
exploiter U استخراج کننده
exploiters U استخراج کننده
extract U استخراج کردن
extracted U استخراج کردن
winning U استخراج معدن
pan U استخراج کردن
pan- U استخراج کردن
pans U استخراج کردن
extractors U استخراج کننده
derivations U استنساخ استخراج
extractor U استخراج کننده
exploitation U انتفاع استخراج
derivation U استنساخ استخراج
mining U استخراج معدن
stop bath U ابگونه اسیدی که برای تثبیت عکس وفیلم بکار میرود
extract U بیرون کشیدن استخراج
saltworks U محل استخراج نمک
extracted U بیرون کشیدن استخراج
strip mining [American E] U استخراج معدن روباز
quarry U استخراج کردن معدن
quarries U استخراج کردن معدن
salter U استخراج کننده نمک
quarrying U استخراج کردن معدن
pull out quote U عبارت استخراج شده
Open-pit mining U استخراج معدن روباز
extracting U بیرون کشیدن استخراج
metallurgy U استخراج و ذوب فلزات
mined U استخراج کردن یاشدن
mine U استخراج کردن یاشدن
grubs U از کتاب استخراج کردن
grubbed U از کتاب استخراج کردن
grub U از کتاب استخراج کردن
continuous extraction apparatus U دستگاه استخراج پیوسته
educe U گرفتن استخراج کردن
extracts U بیرون کشیدن استخراج
extraction solvent U حلال استخراج کننده
illatively U بطریق استنتاج یا استخراج
surface mining استخراج معدن روباز
opencast mining [British E] U استخراج معدن روباز
mines U استخراج کردن یاشدن
educible U قابل استخراج یا استنباط
palmitic U اسیدی که در روغن خرماوبرخی روغنهای دیگریافت میشود درشمع سازی بکارمیرود
neutral soil U خاکی که نه خاصیت اسیدی دارد نه قلیائی یعنی پ هاش ان مساوی 7است
saltern U کارخانه یا معدن استخراج نمک
metallurgical U وابسته به فن استخراج وذوب فلزات
extracting U بیرون کشیدن استخراج کردن
extracts U بیرون کشیدن استخراج کردن
acetum U استخراج عصاره ازگیاهان دارویی
extracted U بیرون کشیدن استخراج کردن
metallurgy U فن استخراج وذوب فلزات فلزگری
extract U بیرون کشیدن استخراج کردن
surface digging U استخراج معادن در سطح زمین
pyrometallurgy U استخراج فلزات در اثر حرارت
hydrometallurgy U استخراج یاتهیه فلزات بوسیله اب یا مایعات
public opinion polling U استخراج عقاید و اراء عمومی رفراندوم
metallurgic U وابسته بفن استخراج و قال کردن فلزات
copper smelting U استخراج مس از سنگهای معدن توسط حرارت ذوب وگداز مس
stope U حفره پله مانند برای استخراج سنگ معدن
blasting machine U دستگاهی که برای منفجرکردن سنگهای معدنی جهت استخراج انها
quarry sap U مقدار رطوبتی که یک قطعه سنگ تا استخراج شدن ازمعدن دارد
quercetin U ماده رنگی کریسیتین [این رنگینه زرد از پوست درختان و بعضی سبزیجات استخراج می شود ولی طول عمر زیادی ندارد.]
safflower U گل رنگ [این گیاه صورت وحشی در کشورهای مختلف رشد می کند. در ایران در خراسان و تبریز وجود دارد. از گلبرگ ها رنگینه زرد استخراج می کنند.]
mask U یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
masks U یک کلمه ماشینی حاوی الگوئی از بیت ها بایت ها یاکاراکترها که برای استخراج یا گزینش قسمت هایی ازکلمات ماشینی دیگر بکار برده میشود
elicited U استخراج کردن استنباط کردن
elicit U استخراج کردن استنباط کردن
eliciting U استخراج کردن استنباط کردن
elicits U استخراج کردن استنباط کردن
exploit U استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploits U استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
exploiting U استخراج کردن بهره برداری کردن از استثمار کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com