English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
employer U استخدام کننده
employers U استخدام کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
Other Matches
union shop U یکی از اصول سیستم سندیکایی که به موجب ان کارگرانی که عضو اتحادیه نیستند می توانند استخدام شوند ولی پس از استخدام باید به عضویت اتحادیه درایند
recruit U سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruits U سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruited U سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruiting U سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
chargeable accessions U استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
employment U استخدام
service U استخدام
sorb U استخدام
serviced U استخدام
recruitment U استخدام
to retain U استخدام کردن
employ U استخدام کردن
personnel manager U مدیر استخدام
take into service U استخدام کردن
featherbed U استخدام کارمنداضافی
employed U استخدام کردن
personnel management U مدیریت استخدام
enroll U استخدام کردن
engage U استخدام کردن
engages U استخدام کردن
employable U قابل استخدام
reenagement U استخدام دوباره
employing U استخدام کردن
unemployable U غیرفابل استخدام
employs U استخدام کردن
retd U مخفف در استخدام
public service U استخدام دولتی
inductee U نفر استخدام شده
working paper U ورقهء استخدام کارگر
reengage U دوباره استخدام کردن
recruiting U نواموز استخدام کردن
engage U گرفتن استخدام کردن
labour policy U سیاست استخدام کارکنان
reemploy U دوباره استخدام کردن
recruited U نواموز استخدام کردن
administrative contracting office U دفتر استخدام کارگزینی
engages U گرفتن استخدام کردن
recruit U نواموز استخدام کردن
recruits U نواموز استخدام کردن
employing U بکار گماشتن استخدام کردن
employed U بکار گماشتن استخدام کردن
employ U بکار گماشتن استخدام کردن
employs U بکار گماشتن استخدام کردن
to retain a freelancer U استخدام کردن پیشه ور آزاد
sign on U قرارداد استخدام کسی را امضاکردن
take on <idiom> U استخدام کردن،اجازه دادن
reenlistment U دوباره در ارتش استخدام شدن
open shop U بنگاه دارای سیستم استخدام ازاد
he was engagedon probation U بعنوان کاراموزی اورا استخدام کردند
to hire U برگزیدن برای کار [استخدام کردن]
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
application U به کار گماردن استخدام کردن به کار بردن
applications U به کار گماردن استخدام کردن به کار بردن
to engage somebody as somebody U کسی را به عنوان کسی [در پیشه ای] استخدام کردن
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
induction station U دفتر استخدام دفتر پذیرش
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
squelcher U له کننده
rebutter U رد کننده
fluxing oil U اب کننده
skittish U رم کننده
spurner U رد کننده
thinner U کم کننده
bender U خم کننده
mitigative U کم کننده
benders U خم کننده
mitigatory U کم کننده
squasher U له کننده
percutient U دق کننده
catterer U پچ پچ کننده
filleting U پر کننده
crusher U له کننده
whisperer U پچ پچ کننده
mauler U له کننده
solvent U اب کننده
swooner U غش کننده
solvents U اب کننده
doer U کننده
doers U کننده
repudiationist U رد کننده
bidders U کننده
syncopator U غش کننده
abjurer or abjuror U کننده
renunciant U رد کننده
hoppers U لی لی کننده
crepitant U خش خش کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com