English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
epaulement U استحکام موقتی جناحی مترس
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
breastwork U استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
flanker U عده مامور تک جناحی استحکامات جناحی یکان
insulation strength U استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
reserve factor U نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
slump U کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumps U کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumping U کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
slumped U کاهش موقتی در فعالیتهای اقتصادی رکود موقتی
out flanking U جناحی
lateral U جنبی جناحی
flanking fire U اتش جناحی
abutment U پایه جناحی
to roll up the enemy line U حمله جناحی
flank U احاطه جناحی
flanking U احاطه جناحی
flank development U گسترش جناحی
flank observation U دیدبانی جناحی
flanked U احاطه جناحی
alate U دارای قسمتهای جناحی
pinions U چرخ دنده جناحی
pinioning U چرخ دنده جناحی
pinion U چرخ دنده جناحی
flank openings U گشایشهای جناحی شطرنج
abutment U پایه جناحی پشت بند دیوار
wingman U خلبانی که خارج از فرمان دسته هوایی حرکت میکند خلبان جناحی
consistent U استحکام
instable U بی استحکام
strengths U استحکام
ridge bone U استحکام
fortification U استحکام
strenght U استحکام
fortifications U استحکام
rigidity U استحکام
solidification U استحکام
solidity U استحکام
rigidification U استحکام
consistency U استحکام
strength U استحکام
staying power U استحکام
formidableness U استحکام
consistence U استحکام
reinforcement U استحکام
backbones U استحکام
backbone U استحکام
substances U استحکام
substance U استحکام
resistance U استحکام
consistence U ثبات استحکام
consistency U ثبات استحکام
crimping groove U شیار استحکام
cube commpression strenght U استحکام ریشهای
dielectric strength U استحکام شکست
dielectric strength U استحکام دی الکتریک
disruptive strength U استحکام انقطاع
fatigue strength U استحکام خستگی
hot strength U استحکام گرمایی
compression strength U استحکام فشاری
high temperature strength U استحکام حرارتی
impact strength U استحکام برخورد
impact strength U استحکام ضربهای
initial strength U استحکام اولیه
grit U استحکام نخاله
gritted U استحکام نخاله
fillers U میله استحکام
gritting U استحکام نخاله
fortifiable U قابل استحکام
buckling strength U استحکام خمشی
transverse bending strength U استحکام خمشی
coefficient of consolidation U ضریب استحکام
filler U میله استحکام
strength ratio U نسبت استحکام
stability U استحکام مقاومت
tensile strength U استحکام کششی
strength properties U خصوصیات استحکام
stability U استواری استحکام
granite U سختی استحکام
consolidation U استحکام تحکیم
stableness U استواری استحکام
structrual stability U استحکام ساختمانی
torsional strength U استحکام پیچشی
knot strength U استحکام گره
solidification U انجماد استحکام
formidability U استحکام بزرگی
tetrapterous U دارای چهار بال چهار جناحی
intrinsic fatigue strength U استحکام فرسودگی ذاتی
ultimate strength U مقاومت یا استحکام نهایی
artificial aging U افزایش استحکام الومینیوم
torsional fatigue strength U استحکام فرسودگی پیچشی
torsional rigidity U استحکام در مقابل پیچش
tracking resistance U استحکام جریان خزشی
gusset U بست استحکام خرپاها
gussets U بست استحکام خرپاها
high strength steel U فولاد با استحکام عالی
high strength cast iron U چدن با استحکام عالی
izod impact strength U استحکام ضربه ایزوتوپ
thermostability U قابلیت استحکام در مقابل حرارت
serigraphy U ازمایش استحکام تار ابریشم
serigraph U استحکام سنج تار ابریشم
temporary <adj.> U موقتی
flying bridge U پل موقتی
provisional <adj.> U موقتی
tentative <adj.> U موقتی
provisionary U موقتی
extemporaneous U موقتی
make-shift <adj.> U موقتی
makeshift <adj.> U موقتی
provisory <adj.> U موقتی
pro forma U موقتی
intrim U موقتی
treadway U پل موقتی
adinterim U موقتی
interim U موقتی
jackleg U موقتی
temporary gauge U اشل موقتی
sojourner U ساکن موقتی
temporary error U خطای موقتی
non resident U مقیم موقتی
make do U چاره موقتی
make shift construction U طرح موقتی
temporary storage U انباره موقتی
sojoiurn U اقامت موقتی
temporary structures U ساختمانهای موقتی
provisionality U موقتی بودن
funk hole U پناهگاه موقتی
phantom tumour U باد موقتی
phantom tumour U برامدگی موقتی
temporariness U موقتی بودن
temporary income U درامد موقتی
floating bridge U پل متحرک موقتی
provisionality U جنبه موقتی
scratch file U فایل موقتی
house of d. U زندان موقتی
adjournments U تعطیل موقتی
bivouacked U اردوگاه موقتی
temporal U موقتی زودگذرفانی
bivouacked U اردوی موقتی
non-residents U مقیم موقتی
bivouac U اردوگاه موقتی
bivouac U اردوی موقتی
gleam U تظاهر موقتی
dugouts U پناهگاه موقتی
bivouacking U اردوی موقتی
bivouacking U اردوگاه موقتی
bastes U کوک موقتی
adjournment U تعطیل موقتی
coalitions U اتحاد موقتی
coalition U اتحاد موقتی
non-resident U مقیم موقتی
bivouacs U اردوگاه موقتی
bivouacs U اردوی موقتی
palliative U مسکن موقتی
palliatives U مسکن موقتی
barricade U سنگربندی موقتی
barricaded U سنگربندی موقتی
corners U انحصار موقتی
cornering U انحصار موقتی
sojourn U اقامت موقتی
scrip U رسید موقتی
corner U انحصار موقتی
gleams U تظاهر موقتی
gleaming U تظاهر موقتی
faddle U سرگرمی موقتی
dugout U پناهگاه موقتی
baste U کوک موقتی
barricades U سنگربندی موقتی
barricading U سنگربندی موقتی
sojourns U اقامت موقتی
basted U کوک موقتی
gleamed U تظاهر موقتی
ultimate tensile strength U حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
recesses U تعطیل موقتی تنفس
recess U تعطیل موقتی تنفس
stop gap U وسیله یا چاره موقتی
temporary data set U مجموعه داده موقتی
interregna U دوره حکومت موقتی
interregnum U دوره حکومت موقتی
interim dividend U سود سهام موقتی
Band-Aids U چارهی سطحی و موقتی
brainstorm U اشفتگی فکری موقتی
gasoline dump U مخزن موقتی بنزین
booths U پاسگاه یادکه موقتی
interim certificates U سند قرضه موقتی
casual uplift U بالا بردن موقتی
interim dividend سود موقتی سهام
interlocutory U موقتی غیر قطعی
booth U پاسگاه یادکه موقتی
casual uplift U بالا رفتن موقتی
brainstorms U اشفتگی فکری موقتی
jury sturt U پایه اضافی یا موقتی
interrex U رئیس حکومت موقتی
treadway bridge U پل عبور موقتی پیاده
dump U انبار موقتی اشغالدان
interregnums U دوره حکومت موقتی
frame U هیکل حالت موقتی
Band-Aid U چارهی سطحی و موقتی
stringer U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringers U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
put someone up U به کسی بطور موقتی جا دادن
hoarding U جمع اوری دیوار موقتی
hoardings U جمع اوری دیوار موقتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com