Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
compression strength
U
استحکام فشاری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insulation strength
U
استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
reserve factor
U
نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
compound compression
U
فشار مرکب حالت فشاری که دران لنگرپیچشی صفربوده وتمام تنشهای عمودی فشاری میباشند
compressive
U
فشاری
komi
U
فشاری
consistent
U
استحکام
fortification
U
استحکام
fortifications
U
استحکام
instable
U
بی استحکام
solidity
U
استحکام
consistence
U
استحکام
formidableness
U
استحکام
substances
U
استحکام
substance
U
استحکام
consistency
U
استحکام
rigidity
U
استحکام
strengths
U
استحکام
solidification
U
استحکام
rigidification
U
استحکام
ridge bone
U
استحکام
backbones
U
استحکام
backbone
U
استحکام
strenght
U
استحکام
reinforcement
U
استحکام
resistance
U
استحکام
strength
U
استحکام
staying power
U
استحکام
compressive stress
U
تنش فشاری
compressive stress
U
خستگی فشاری
compressive yield point
U
حدجهمندگی فشاری
constrictor knot
U
گره فشاری
die cast
U
ریختن فشاری
data compaction
U
داده فشاری
compressive load application
U
بار فشاری
compression strength
U
مقاومت فشاری
compression wave
U
موج فشاری
compression stress
U
تنش فشاری
compression strength
U
تاب فشاری
pressure welding
U
جوش فشاری
compression strength
U
توان فشاری
compression spring
U
فنر فشاری
duplex pressure proportioner
U
مخلوط کن دو فشاری
filter press
U
صافی فشاری
filterpress
U
پالونه فشاری
push button switch
U
تکمه فشاری
press key
تکمه فشاری
push shot
U
ضربه فشاری
pressboard
U
تخته فشاری
pression pipe
U
لوله فشاری
pressure butt welding
U
جوشکاری لب به لب فشاری
pressure device
U
ماسوره فشاری
pressure fraction
U
کسر فشاری
snap fastener
U
دکمه فشاری
thrust bolt
U
پیچ فشاری
force feed oiler
U
روغندان فشاری
force pump
U
تلمبه فشاری
pressure welding
U
جوشکاری فشاری
hard board
U
تخته فشاری
head pressure
U
ارتفاع فشاری
push key
تکمه فشاری
pressure sweeping
U
روبیدن فشاری
push button
U
کلید فشاری
push button
U
دکمه فشاری
push
U
ضربه فشاری
pushed
U
ضربه فشاری
pushes
U
ضربه فشاری
thumb
U
دگمه فشاری
thumbed
U
دگمه فشاری
achi komi
U
دفاع فشاری
thumbs
U
دگمه فشاری
head
U
ارتفاع فشاری
compression molding
U
قالبگیری فشاری
compression flange
U
سپر فشاری
compression flange
U
عضو فشاری
thumbing
U
دگمه فشاری
consolidation
U
استحکام تحکیم
fatigue strength
U
استحکام خستگی
stability
U
استحکام مقاومت
gritted
U
استحکام نخاله
grit
U
استحکام نخاله
formidability
U
استحکام بزرگی
dielectric strength
U
استحکام دی الکتریک
initial strength
U
استحکام اولیه
impact strength
U
استحکام ضربهای
hot strength
U
استحکام گرمایی
high temperature strength
U
استحکام حرارتی
filler
U
میله استحکام
fillers
U
میله استحکام
consistency
U
ثبات استحکام
fortifiable
U
قابل استحکام
disruptive strength
U
استحکام انقطاع
gritting
U
استحکام نخاله
dielectric strength
U
استحکام شکست
granite
U
سختی استحکام
transverse bending strength
U
استحکام خمشی
strength ratio
U
نسبت استحکام
coefficient of consolidation
U
ضریب استحکام
structrual stability
U
استحکام ساختمانی
tensile strength
U
استحکام کششی
strength properties
U
خصوصیات استحکام
torsional strength
U
استحکام پیچشی
knot strength
U
استحکام گره
buckling strength
U
استحکام خمشی
impact strength
U
استحکام برخورد
stability
U
استواری استحکام
cube commpression strenght
U
استحکام ریشهای
crimping groove
U
شیار استحکام
solidification
U
انجماد استحکام
consistence
U
ثبات استحکام
stableness
U
استواری استحکام
press casting
U
ریخته گری فشاری
net push
U
ضربه فشاری از لب تور
compressive yield point
U
نقطه لهیدگی فشاری
pressure weld
U
جوش دادن فشاری
standard size whole brick
U
اجر فشاری معمولی
press cutting
برش دهنده فشاری
pressure lubrication
U
دستگاه روغنکاری فشاری
resistance pressure welding
U
جوشکاری فشاری مقاومتی
pressure weldable
U
قابل جوشکاری فشاری
pressure device
U
عامل فشاری مین
thrust hardness
U
درجه سختی فشاری
mae west
U
جلیقه نجات فشاری
firing pressure device
U
ماسوره فشاری مین
barometric altimeter
U
ارتفاع سنج فشاری
compression specimen
U
نمونه ازمایش فشاری
brass pressure casting
U
برنج ریختگی فشاری
centralized oil shot system
U
روغنکاری متمرکز فشاری
compression molding
U
ریخته گری فشاری
compression test specimen
U
نمونه ازمون فشاری
cold pressed forging
U
اهنگری فشاری سرد
fumikumi
U
لگد فشاری به پایین
compression riveter
U
دستگاه پرچ فشاری
cold pressure welding
U
جوشکاری فشاری سرد
izod impact strength
U
استحکام ضربه ایزوتوپ
artificial aging
U
افزایش استحکام الومینیوم
gusset
U
بست استحکام خرپاها
ultimate strength
U
مقاومت یا استحکام نهایی
tracking resistance
U
استحکام جریان خزشی
torsional rigidity
U
استحکام در مقابل پیچش
torsional fatigue strength
U
استحکام فرسودگی پیچشی
intrinsic fatigue strength
U
استحکام فرسودگی ذاتی
gussets
U
بست استحکام خرپاها
high strength cast iron
U
چدن با استحکام عالی
high strength steel
U
فولاد با استحکام عالی
thermit pressure welding
U
روش جوشکاری فشاری حرارتی
tobi komi
U
ضربه فشاری پا در حال پرش
drag in
<idiom>
U
پا فشاری روی موضوع دیگری
thermit pressure welding
U
روش جوشکاری فشاری الومینوترمیتی
pieze
U
واحد فشاری در سیستم غیرمتریک
pitometer log
U
سرعت سنج فشاری پیتومتری
press cast process
U
فرایند ریخته گری فشاری
pressure casting
U
قطعه ریخته گری فشاری
pressure die casting
U
ریخته گری حدیدهای فشاری
molten metal pressure welding
U
روش جوشکاری ذوبی-فشاری
alumino thermit pressure welding
U
جوشکاری فشاری الومینو-ترمیتی
superincumbent
U
دارای فشار زیاد فشاری
serigraphy
U
ازمایش استحکام تار ابریشم
epaulement
U
استحکام موقتی جناحی مترس
serigraph
U
استحکام سنج تار ابریشم
thermostability
U
قابلیت استحکام در مقابل حرارت
pressure die casting process
U
فرایند ریخته گری حدیدهای فشاری
pressure die casting machine
U
دستگاه ریخته گری حدیدهای فشاری
bend
U
خمش فشاری انحنای لوله زانویی
rolling press
U
الت فشاری برای دراوردن نمونههای چاپی
ultimate tensile strength
U
حد نهایی کشش و استحکام نخ
[قبل از پاره شدن]
bangs
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banging
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
bang
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
banged
U
صدای ناشی از عبور ناپیوسته امواج فشاری در اتمسفر
stringer
U
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringers
U
قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
breastwork
U
استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
drill press
U
متهای که با فشار دست یاماشین چیزی را حفر میکند مته فشاری
beef up
U
افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
brace
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
braced
U
گره فشاری که اجزاء دیگر ساختمان را نگهداری یابار انها را تحمل میکنند
overcasting
U
شیرازه بافی
[جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
edge finish
U
شیرازه بافی
[جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
constant temperature pressure
U
welding combustion جوشکاری فشاری در دمای ثابت جوشکاری گازی
counter fert
U
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
box beam wing
U
نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
dial up
U
استفاده از یک شماره گیر یا دکمه فشاری تلفن برای ایجاد مکالمه تلفنی ایستگاه به ایستگاه
frangible bullet
U
گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
bending fatigue strength
U
مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
pascal's law
U
هرگاه فشاری بریک نقطه از مایع وارد شود ان فشار عینا" به تمام نقاط مایع منتقل میشود
over stretched wrap
U
نخ چله بیش از حد کشیده شده
[این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
compressive strength
U
قابلیت یک جسم برای مقاومت در برابر نیروی فشاری یانیرویی که گرایش به فشردن موتاه کردن و متراکم کردن ان دارد
whisker
U
کریستال منفرد کوچک عدسی شکلی که استحکام یا استقامت ان به بیشترین مقداری که به صورت تئوریک قابل دستیابی است بسیار نزدیک است
Mercerization
U
مرسیزاسیون
[این عمل شیمیایی بر روی نخ های پنبه ای توسط مواد قلیائی و در محیط تحت فشار انجام گرفته تا علاوه بر افزایش استحکام نخ، حالتی درخشنده نیز به آن افزوده شود.]
cold swaging machine
U
دستگاه قالب و سنبه اهنگری سرد دستگاه فشاری حدیده سرد
sizing
U
آهارزنی
[گاه جهت استحکام و یکنواختی نخ های تار، قبل از چله کشی آنها را با نشاسته و چسب شستشو می دهند. اینکار در پارچه بافی مرسوم است ولی در بافت فرش نیز استفاد می شود.]
Nomatic rugs
U
قالی های عشایری و قشقایی
[این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
retardation
U
[افزایش طول نخ در اثر نیروی کشش ثابت در زمان معین]
[در چله هایی که به مدت طولانی روی دار می مانند این افزایش طول مشاهده می شود و کاهش استحکام نخ و کاهش طول عمر فرش را به همرا دارد.]
impluse level
U
سطح فشار ضربهای استحکام فشار ضربهای
cold strength
U
استحکام در حالت سرد مقاومت در حالت سرد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com