English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
initial strength U استحکام اولیه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insulation strength U استحکام ایزولاسیون استحکام عایق بندی استحکام عایق کاری
reserve factor U نسبت استحکام واقعی یک سازه به کمترین استحکام لازم برای شرایط موردنظر
Ideal City U [شهر موجود در نمونه اولیه و نقشه اولیه]
basic communication U گزارش یا مدرک اولیه مکاتبات اولیه
basic data U دادههای اولیه عناصر اولیه
restoration U احیا و مرمت فرش [برای بازگرداندن فرش به حالت اولیه آن باید علاوه بر استفاده از مواد اولیه، از تجربه کافی نیز برخوردار بود.]
basic issue list U اقلام مندرج در فهرست توزیع اولیه اقلام بار مبنای اولیه اقلام شارژ انبار
dogmatic marxism U مارکسیسم دگماتیک اصطلاح ابداعی لنین برای مارکسیسم اولیه و نیزبیان طرز فکر کسانی که معتقد به رعایت بی کم وکاست اصول اولیه ابراز شده به وسیله مارکس بدون جرح و تعدیل و تصحیح بودند
consistent U استحکام
resistance U استحکام
strenght U استحکام
substance U استحکام
substances U استحکام
strength U استحکام
staying power U استحکام
reinforcement U استحکام
formidableness U استحکام
instable U بی استحکام
consistency U استحکام
strengths U استحکام
solidification U استحکام
fortifications U استحکام
backbones U استحکام
fortification U استحکام
backbone U استحکام
consistence U استحکام
solidity U استحکام
rigidity U استحکام
ridge bone U استحکام
rigidification U استحکام
strength properties U خصوصیات استحکام
hot strength U استحکام گرمایی
impact strength U استحکام برخورد
knot strength U استحکام گره
stability U استواری استحکام
impact strength U استحکام ضربهای
strength ratio U نسبت استحکام
consistency U ثبات استحکام
stability U استحکام مقاومت
consolidation U استحکام تحکیم
coefficient of consolidation U ضریب استحکام
torsional strength U استحکام پیچشی
tensile strength U استحکام کششی
structrual stability U استحکام ساختمانی
high temperature strength U استحکام حرارتی
grit U استحکام نخاله
gritting U استحکام نخاله
dielectric strength U استحکام دی الکتریک
disruptive strength U استحکام انقطاع
buckling strength U استحکام خمشی
fatigue strength U استحکام خستگی
granite U سختی استحکام
formidability U استحکام بزرگی
fortifiable U قابل استحکام
transverse bending strength U استحکام خمشی
gritted U استحکام نخاله
dielectric strength U استحکام شکست
filler U میله استحکام
compression strength U استحکام فشاری
solidification U انجماد استحکام
fillers U میله استحکام
consistence U ثبات استحکام
crimping groove U شیار استحکام
cube commpression strenght U استحکام ریشهای
stableness U استواری استحکام
tracking resistance U استحکام جریان خزشی
gusset U بست استحکام خرپاها
torsional rigidity U استحکام در مقابل پیچش
ultimate strength U مقاومت یا استحکام نهایی
high strength steel U فولاد با استحکام عالی
torsional fatigue strength U استحکام فرسودگی پیچشی
izod impact strength U استحکام ضربه ایزوتوپ
gussets U بست استحکام خرپاها
intrinsic fatigue strength U استحکام فرسودگی ذاتی
artificial aging U افزایش استحکام الومینیوم
high strength cast iron U چدن با استحکام عالی
epaulement U استحکام موقتی جناحی مترس
serigraphy U ازمایش استحکام تار ابریشم
serigraph U استحکام سنج تار ابریشم
thermostability U قابلیت استحکام در مقابل حرارت
ultimate tensile strength U حد نهایی کشش و استحکام نخ [قبل از پاره شدن]
stringers U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
stringer U قطعه چوب اضافی برای استحکام تخته موج
breastwork U استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
beef up U افزایش استحکام اجزاء ساختمانی با طراحی مجدد یااصلاح مواد انها
overcasting U شیرازه بافی [جهت افزایش استحکام لبه های فرش و تزئین تارهای انتهائی]
edge finish U شیرازه بافی [جهت استحکام تارهای کناری و گاه تزپین نمودن کناره ها با رنگ های متفاوت بصورت ضربدری یا موازی]
counter fert U دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
box beam wing U نوعی ساختمان بال با محورطولی اصلی و دیوارهایی برای شکل دادن و استحکام بال
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
bending fatigue strength U مقاومت تناوبی خمش استحکام استانه خمش
over stretched wrap U نخ چله بیش از حد کشیده شده [این حالت باعث کاهش استحکام نخ چله و همچنین کج بافی در فرش می گردد.]
initialling U اولیه
initials U اولیه
earliest U اولیه
early U اولیه
primary U اولیه
primeval U اولیه
preliminary U اولیه
preliminaries U اولیه
first generation U اولیه
fundamental U اولیه
elementary U اولیه
primal U اولیه
primitive U اولیه
rudimentary U اولیه
initialled U اولیه
dispersion U اولیه
basics U اولیه
basic U اولیه
initial U اولیه
initialed U اولیه
raw U اولیه
initialing U اولیه
primery coil U پیچک اولیه
primary structure U ساختمان اولیه
primary track U شیار اولیه
first notions U تصورات اولیه
prime cost U ارزش اولیه
prime costs U هزینههای اولیه
primery battery U باطری اولیه
primery citcuit U مدار اولیه
primeral borth U ابگوشت اولیه
primary storage U حافظه اولیه
primary center U مرکز اولیه
primary cognizance U شناختهای اولیه
primary electron U الکترون اولیه
primary emission U صدور اولیه
primary industries U صنایع اولیه
primary inputs U دادههای اولیه
primary inputs U نهادههای اولیه
primary products U محصولات اولیه
primary standard U استاندارد اولیه
primary storage U انباره اولیه
first cost U هزینه اولیه
I'll put in the initial outlay , you do the work . U ما یه اولیه از من کار از تو
proto planets U سیارههای اولیه
radix U سرچشمه اولیه
raw data U دادههای اولیه
raw products U محصولات اولیه
raw statistics U امارهای اولیه
roughed slab U برامن اولیه
rudiment U اولیه ابتدایی
self aid U کمکهای اولیه
input frequency U فرکانس اولیه
cogging train U مسیر اولیه
proto galaxy U کهکشان اولیه
priority processing U پردازش اولیه
primery current U جریان اولیه
first aids U کمکهای اولیه
primery obligation U تعهدات اولیه
feed stock U مواد اولیه
primery terminal U ترمینال اولیه
primitive element U عنصر اولیه
primogenitors U اجداد اولیه
elementary cell U پیل اولیه
drawing key U طرح اولیه
initial acceleration U شتاب اولیه
input capacitance U فرفیت اولیه
input electrode U الکترود اولیه
input function U تابع اولیه
initial velocity U سرعت اولیه
input gap U فاصله اولیه
input information U اطلاعات اولیه
input noise U پارازیت اولیه
initial value U مقدار اولیه
input reactance U راکتانس اولیه
input signal U سیگنال اولیه
input stage U طبقه اولیه
input attenuation U دمفونگ اولیه
input capacitor U خازن اولیه
input circuit U مدار اولیه
input coordinate U مختصات اولیه
input coupling U تزویج اولیه
input attenuation U میرائی اولیه
input current U جریان اولیه
input data U دادههای اولیه
input admittance U ادمیتانس اولیه
initialize U مقداردهی اولیه
input drift U رانش اولیه
input tape U نوار اولیه
initial reserves U ذخایر اولیه
opening capital U سرمایه اولیه
initial capital U سرمایه اولیه
primery voltage U ولتاژ اولیه
incunabula U مراحل اولیه
pre assembly U نصب اولیه
pre load U بار اولیه
pre loading U بارگیری اولیه
preliminiary work U کار اولیه
i.c. U حالت اولیه
prereduction U کاهش اولیه
historical costs U هزینه اولیه
input voltage U ولتاژ اولیه
input unit U واحد اولیه
initial point U نقطه اولیه
initial mass U جرم اولیه
initial level U سطح اولیه
initial cost U هزینه اولیه
initial condition U شرط اولیه
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com