Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (38 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
camouflage
U
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaged
U
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflages
U
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaging
U
استتار کردن پوشاندن پنهان کردن وسایل جنگی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
camouflaged
U
پنهان کردن وسایل جنگی
camouflage
U
پنهان کردن وسایل جنگی
camouflages
U
پنهان کردن وسایل جنگی
camouflaging
U
پنهان کردن وسایل جنگی
screened
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screening, screenings
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screens
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
screen
U
دیدبانی و شناسایی کردن پوشش کردن منطقه شبکه پوششی استتار کردن استتار
concealment
U
پنهان کردن پوشاندن
cover one's tracks
<idiom>
U
پنهان کردن یا نگفتن اینکه شخصی کجا بوده (پنهان کاری کردن)
radar comouflage
U
استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
flash defilade
U
پنهان کردن برق دهانه توپ استتار برق دهانه توپ
fishnet
U
نوعی تور که برای نگهداری یاکاشتن وسایل استتار در محل خود به کار می رود
black out
U
حرکت با چراغ جنگی در شب خاموشی شبانه استتار شبانه
road screen
U
پوشش و استتار جاده پوشاندن جاده
war material
U
وسایل جنگی
beach gear
U
وسایل پیاده کردن بار وسایل تخلیه کشتی تجهیزات اسکله
tackling
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackle
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackled
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
tackles
U
درگیری طنابها و وسایل قایق وسایل موردنیاز یک ورزش دور کردن توپ از توپدار
mounting
U
وسایل سوار شده روی یک دستگاه سر هم کردن وسایل
personnel
U
کارکنان یاخدمه وسایل جنگی
warlike
U
وسایل جنگی مربوط به جنگ
garnishing
U
رنگ امیزی کردن برای استتار
equipment
U
تجهیزات جنگی وسایل الات و ابزار
convoys
U
کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoy
U
کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
wraps
U
لفافه دار کردن پنهان کردن
wrap
U
لفافه دار کردن پنهان کردن
neutralizing
U
بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralising
U
بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralizes
U
بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralises
U
بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralised
U
بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
neutralize
U
بی اثر کردن خنثی کردن از بین بردن نفرات و وسایل دشمن
roll up
U
پیاده کردن و یا جمع کردن تاسیسات یا وسایل در حال کار
augmentation
U
تکمیل کردن واگذار کردن وسایل یا نفرات اضافی یا تقویتی
fan
U
1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fans
U
1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fanning
U
1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
fanned
U
1-خنک کردن وسیله با استفاده از وزش هوا. 2-پراکنده کردن مجموعهای از وسایل و مضوعات
encryption
U
رمزدار کردن پنهان کردن
secreted
U
تراوش کردن پنهان کردن
secrete
U
تراوش کردن پنهان کردن
secretes
U
تراوش کردن پنهان کردن
to keep back
U
دفع کردن پنهان کردن
dissembled
U
تدلیس کردن پنهان کردن
dissembles
U
تدلیس کردن پنهان کردن
dissemble
U
تدلیس کردن پنهان کردن
secreting
U
تراوش کردن پنهان کردن
dissembling
U
تدلیس کردن پنهان کردن
enhance
U
تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
enhances
U
تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
enhancing
U
تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
enhanced
U
تسهیل کردن فراهم کردن وسایل اجرا
hides
U
پنهان کردن
cloaked
U
پنهان کردن
dissimulated
U
پنهان کردن
cloak
U
پنهان کردن
dissimulates
U
پنهان کردن
cloaking
U
پنهان کردن
dissimulate
U
پنهان کردن
caches
U
پنهان کردن
cloaks
U
پنهان کردن
cover
U
پنهان کردن
cache
U
پنهان کردن
eloign
U
پنهان کردن
coverings
U
پنهان کردن
encrypt
U
پنهان کردن
covers
U
پنهان کردن
conceals
U
پنهان کردن
hide
U
پنهان کردن
secrete
U
پنهان کردن
conceal
U
پنهان کردن
dissimulating
U
پنهان کردن
secreted
U
پنهان کردن
sweep under the rug
<idiom>
U
پنهان کردن
shadows
U
پنهان کردن
lay low
<idiom>
U
پنهان کردن
secreting
U
پنهان کردن
mask
U
پنهان کردن
shadowing
U
پنهان کردن
secretes
U
پنهان کردن
shadow
U
پنهان کردن
closeting
U
پنهان کردن
closeted
U
پنهان کردن
shadowed
U
پنهان کردن
disguising
U
پنهان کردن
disguises
U
پنهان کردن
disguised
U
پنهان کردن
masks
U
پنهان کردن
disguise
U
پنهان کردن
closets
U
پنهان کردن
closet
U
پنهان کردن
red concept
U
جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
directing
U
اداره کردن روانه کردن وسایل
inconcealable
U
غیرقابل پنهان کردن
pocket
U
درجیب پنهان کردن
veils
U
مستوریا پنهان کردن
veil
U
مستوریا پنهان کردن
occult
U
از نظر پنهان کردن
pockets
U
درجیب پنهان کردن
embeds
U
درزمین پنهان کردن
embed
U
درزمین پنهان کردن
software encryption
U
پنهان کردن نرم افزاری
becloud
U
زیر ابر پنهان کردن
masks
U
ماسک زدن پنهان کردن
mask
U
ماسک زدن پنهان کردن
to ballot for
U
بارای پنهان انتخاب کردن
hickok belt
U
مخفی شدن پنهان کردن
coatings
U
پوشاندن روکش کردن
coats
U
پوشاندن روکش کردن
sheath
U
غلافدار کردن پوشاندن
fan
U
پوشاندن پوشش کردن
fans
U
پوشاندن پوشش کردن
immerse
U
زیر اب کردن پوشاندن
immersed
U
زیر اب کردن پوشاندن
immerses
U
زیر اب کردن پوشاندن
fanning
U
پوشاندن پوشش کردن
fanned
U
پوشاندن پوشش کردن
sheaths
U
غلافدار کردن پوشاندن
coated
U
پوشاندن روکش کردن
camouflage
U
مخفی کردن پوشاندن
camouflaging
U
مخفی کردن پوشاندن
immersing
U
زیر اب کردن پوشاندن
sheathe
U
غلافدار کردن پوشاندن
sheathed
U
غلافدار کردن پوشاندن
sheathes
U
غلافدار کردن پوشاندن
camouflaged
U
مخفی کردن پوشاندن
suffuse
U
پوشاندن اشباع کردن
camouflages
U
مخفی کردن پوشاندن
coat
U
پوشاندن روکش کردن
suffused
U
پوشاندن اشباع کردن
suffuses
U
پوشاندن اشباع کردن
suffusing
U
پوشاندن اشباع کردن
to go underground
U
خود را پنهان کردن
[از اولیاء امور]
to go into hiding
U
خود را پنهان کردن
[از اولیاء امور]
gloss over
<idiom>
U
پنهان کردن ،خوب جلوه دادن
paper
U
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
abler
U
لباس پوشاندن قوی کردن
liquors
U
با روغن پوشاندن چرب کردن
liquor
U
با روغن پوشاندن چرب کردن
able
U
لباس پوشاندن قوی کردن
tinplate
U
با قلع پوشاندن حلبی کردن
papered
U
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
becloud
U
با ابر پوشاندن تاریک کردن
ablest
U
لباس پوشاندن قوی کردن
crowns
U
تاج گذاری کردن پوشاندن
crown
U
تاج گذاری کردن پوشاندن
papers
U
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
carbonize
U
باذغال پوشاندن یاترکیب کردن
papering
U
یادداشت کردن با کاغذ پوشاندن
cache
U
فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
cache memory
U
فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
caches
U
فایل کردن یا قرار دادن در حافظه پنهان
mats
U
بوریا پوش کردن باحصیر پوشاندن
mat
U
بوریا پوش کردن باحصیر پوشاندن
armor plate
U
زره دار کردن پوشاندن بازره
souse
U
بطور کامل پوشاندن حمله کردن
inundating
U
زیر سیل پوشاندن اشباع کردن
inundates
U
زیر سیل پوشاندن اشباع کردن
inundated
U
زیر سیل پوشاندن اشباع کردن
inundate
U
زیر سیل پوشاندن اشباع کردن
mechanising
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanises
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanised
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizes
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanizing
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
mechanize
U
با ماشین الات ولوازم مکانیکی مجهز کردن با وسایل مکانیکی کارکردن ماشینی کردن
maneuver
U
حرکت جنگی مانور کردن
conceals
U
پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
conceal
U
پنهان کردن یا نشان ندادن اطلاعات یا گرافیک به کاربر
color patches
U
نوارهای رنگی تور استتار نوارهای استتار
rig in
U
باز کردن قطعات و باربندیها باز کردن وسایل و باربندی ناو
overwatch
U
مراقبت کردن پوشاندن حرکت یکانهای دیگربا اتش
cryptodevice
U
وسایل رمز کردن
mounting
U
سوار کردن وسایل
salvage
U
اوراق کردن وسایل
salvages
U
اوراق کردن وسایل
salvaging
U
اوراق کردن وسایل
salvaged
U
اوراق کردن وسایل
hoists
U
بلند کردن وسایل سنگین
cannibalize
U
محل اوراق کردن وسایل
hoisted
U
بلند کردن وسایل سنگین
stacks
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
cannibalising
U
محل اوراق کردن وسایل
cannibalised
U
محل اوراق کردن وسایل
hoist
U
بلند کردن وسایل سنگین
juryrig
U
سوار کردن موقت وسایل
dismount
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
cannibalizes
U
محل اوراق کردن وسایل
dismounting
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
dismounts
U
پیاده کردن قطعات و وسایل
cannibalises
U
محل اوراق کردن وسایل
stack
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
cannibalized
U
محل اوراق کردن وسایل
cannibalizing
U
محل اوراق کردن وسایل
stacked
U
ردیف کردن وسایل و تجهیزات
stacked
U
جمع اوری و منظم کردن وسایل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com