Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
thershold temperature
U
استانه دمای ذرات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
celsius temperature scale
U
مقیاس دمای سلسیوس مثیاس دمای سانتی گراد
Aurora Polaris
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
northern lights
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
intermoleculary
U
بین ذرات در داخل ذرات
centigrade temperature scale
U
مقیاس دمای سانتی گراد مقیاس دمای سلیسوس
limen
U
استانه
thershold
U
استانه
threhold
U
استانه
thresholds
U
استانه در
doorstep
U
استانه در
doorsteps
U
استانه در
sill
U
استانه
sill=threshold
U
استانه
sills
U
استانه
threshold
U
استانه
threshholds
U
استانه در
threshholds
U
استانه
thresholds
U
استانه
threshold
U
استانه در
threshold value
U
مقدار استانه
hearing threshold
U
استانه شنوایی
two point threshold
U
استانه دو نقطهای
response threshold
U
استانه پاسخ
luminescence threshold
U
استانه لومینسانس
reaction threshold
U
استانه واکنش
differential threshold
U
استانه افتراقی
threshold of luminescence
U
استانه لومینسانس
non thershold pollutant
U
الاینده بی استانه
nuisance threshold
U
استانه زیانبخشی
sill beam
U
تیرک استانه
arousal threshold
U
استانه انگیختگی
thresholds
U
استانه چارچوب
threshold voltage
U
ولتاژ استانه
threshold frequency
U
بسامد استانه
limen
U
استانه احساس
threshold
U
استانه چارچوب
spatial threshold
U
استانه فضایی
thershold frequency
U
بسامد استانه
threshholds
U
استانه چارچوب
terminal threshold
U
استانه پایانی
lower threshold
U
استانه پایین
embaded sill beam
U
تیرک توکار استانه
sills
U
تیر پایه استانه در
landing threshold
U
استانه فرود اب خاکی
sill
U
تیر پایه استانه در
static friction
U
اصطکاک در استانه حرکت
thresholds
U
استانه مانند استانهای
trapezoidal end sill
U
استانه پایاب ذوذنقهای
threshholds
U
استانه مانند استانهای
threshold limit values
U
استانه مقدارهای حدی
threshold wavelength
U
طول موج استانه
threshold
U
استانه مانند استانهای
total temperature
U
دمای کل
neel temperature
U
دمای نل
boyle's temperature
U
دمای بویل
barrel temperature
U
دمای پاتیل
high temperature
U
دمای بالا
transition temperature
U
دمای فراگذری
aniline point
U
دمای انیلینی
curie temperature
U
دمای کوری
annealing temperature
U
دمای تابکاری
annealing point
U
دمای تابکاری
brightness temperature
U
دمای درخشایی
critical isotherm
U
هم دمای بحرانی
critical temperature
U
دمای بحرانی
cryogenic temperature
U
دمای سرمازایی
white heat
U
دمای سفید
effective temperature
U
دمای موثر
wet bulb temperature
U
دمای تر مخزن
transition temperature
U
دمای تبدیل
equiviscous temperature
U
دمای همدوسندگی
brittleness temperature
U
دمای شکنندگی
brittle temperature
U
دمای شکنندگی
maximum temperature
U
دمای ماکزیمم
optimum temperature
U
دمای بهینه
reduced temprature
U
دمای کاهیده
specific heat
U
دمای ویژه
operating temperature
U
دمای عملیاتی
room temperature
U
دمای اتاق
transition temperature
U
دمای تحول
absolute temperature
U
دمای مطلق
mixture temperature
U
دمای اختلاط
ambient temperature
U
دمای محیط
internal temperature
U
دمای درونی
inversion temperature
U
دمای وارونگی
kelvin temperature
U
دمای کلوین
heat deflection temperature
U
دمای انحراف گرمایی
geothermal gradient
U
گرادیان دمای زمین
glasy trainsition temperature
U
دمای تبدیل شیشهای
rankin temperature scale
U
مقیاس دمای رانکین
rankine temperature scale
U
مقیاس دمای رانکین
approximate absolute temperature
U
دمای مطلق تقریبی
glass transition temperature
U
دمای تبدیل شیشهای
dry bulb temperature
U
دمای خشک مخزن
isothermal process
U
تحول در دمای ثابت
rubbery transition temperature
U
دمای تبدیل لاستیکی
softening temperature
U
دمای نرم شدن
gamma transition temperature
U
دمای تبدیل شیشهای
exhaust gas temperature
U
دمای گاز خروجی
t.g
U
دمای تبدیل شیشهای
thermodynamic temperature scale
U
مقیاس دمای ترمودینامیکی
geothermal gradient
U
شیب دمای زمین
critical isotherm
U
منحنی هم دمای بحرانی
blackbody temperature
U
دمای جسم سیاه
absolute temperature scale
U
مقیاس دمای مطلق
absolute scale
U
مقیاس دمای مطلق
condensed mercurytemperature
U
دمای جیوه متراکم
absolute boiling point
U
دمای جوش مطلق
ingredient
U
ذرات
ingredients
U
ذرات
sill
U
گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
sills
U
گسله بستری دارای استانه یاپایه نمودن
yield point at normal temperature
U
نقطه تسلیم در دمای بالا
creep strength at elevated temperatures
U
مقاومت خزشی در دمای بالا
yield point at elevated temperatures
U
نقطه تسلیم در دمای بالا
compressor inlet temperature
U
دمای گازهای ورودی کمپرسور
weight of solids
U
وزن ذرات
cosmic particles
U
ذرات کیهانی
fundamental particles
U
ذرات بنیادی
blood corpuscles
U
ذرات خون
particle physics
U
فیزیک ذرات
molecular attracticm
U
جاده ذرات
barrier penetration by particles
U
نفوذ ذرات در سد
metal foulings
U
ذرات فلز
sand blasting
U
ذرات سنگ
roily
U
پر از ذرات رسوبی
planetesimal
U
ذرات سیارهای
elementary particles
U
ذرات بنیادی
allergen
U
ذرات الرژی زا
denseness
U
تراکم ذرات
intermolecular
U
در داخل ذرات
intermolecular
U
بین ذرات
radioactive rays
U
ذرات رادیواکتیو
ambient
U
متوسط دمای طبیعی اطراف یک وسیله
air hardening
U
سخت گردانی زمانی در دمای معمولی
ice point
U
دمای تعادل مخلوط اب و یخ در فشار استاندارد
particle physics
U
فیزیک ذرات اتمی
nebulize
U
تبدیل به ذرات کردن
emulsion
U
ذرات چربی دراب
emulsioned
U
ذرات چربی دراب
emulsioning
U
ذرات چربی دراب
pollinium
U
توده ذرات گرده گل
planetesimal hypothesis
U
فرضیه ذرات سیارهای
emulsions
U
ذرات چربی دراب
segregation
U
تفکیک ذرات بتن
particulate
U
دارای ذرات ریز
scattering of alpha particles
U
پراکندگی ذرات الفا
absorption of charged particles
U
جذب ذرات باردار
effective size of grain
U
قطر موثر ذرات
cascade impactor
U
دستگاه جداسازی پی در پی ذرات
serenade
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenades
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenaded
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
serenading
U
ساز واواز شبانه و عاشقانه در هوای ازاد و در استانه معشوق
leucocytosis
U
افزودگی ذرات سفید خون
dispersion
U
متلاشی شدن خاکدانه ها به ذرات
fall out
U
ذرات رادیواکتیوی که از جو بزمین میریزد
emulsified
U
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsifying
U
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
polymerization
U
ترکیب و تراکم ذرات پلیمریزاسیون
emulsify
U
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
granulate
U
دارای ذرات ریز کردن
cohesion
U
التصاق یا قوه جاذبه ذرات
emulsifies
U
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
isometrics
U
دارای ذرات ریز متساوی
isometric
U
دارای ذرات ریز متساوی
bayonet thermocouple probe
U
قسمت حس کننده دمای سرسیلندر که داخل ان پیچ میشود
kinetic theory
U
فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
vacuist
U
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
nucleon
U
ذرات اتم مثل نوترون وپروتون
suspensoid
U
محلول سریشمی دارای ذرات معلق
achondrite
U
سنگ الماس بدون ذرات گرد
cohesion
U
نیروی جاذبه بین ذرات همگن
cryogenic memory
U
رسانه ذخیره سازی که در دمای خیلی پایین کار میکند
dispersoid
U
پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
protoxide
U
ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
schiller
U
تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
grain orientation
U
طرز قرار گرفتن ذرات نسبت به یکدیگر
lenticulate
U
ذرات ریز وعدسکهای کوچک در فیلم نمودارکردن
micronize
U
بصورت ذرات ریز وپودر ماننددر اوردن
grain size classification
U
طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
reference junction
U
اتصالی در سیستم ترموکوپل که دمای اتصال دیگر نسبت به ان سنجیده میشود
synchrotron
U
دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
atomized
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomize
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomised
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomising
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomises
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
texture
U
طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
textures
U
طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
haze
U
غبارها یا ذرات ریزی که دراتمسفر پراکنده شده اند
emulsioning
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
diatomite
U
ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
emulsioned
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
mist
U
کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
emulsions
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
charge neutrality
U
تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com