Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 207 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
master
U
استاد شطرنج
mastered
U
استاد شطرنج
masters
U
استاد شطرنج
chess master
U
استاد شطرنج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
grandmaster
U
استاد بزرگ شطرنج
grandmasters
U
استاد بزرگ شطرنج
international master
U
استاد بین المللی شطرنج
Other Matches
sicilian attack
U
حمله سیسیلی شطرنج گشایش انگلیسی شطرنج
maestros
U
استاد
professor
U
استاد
professors
U
استاد
skilful
U
استاد
instructors
U
استاد
instructor
U
استاد
maestro
U
استاد
adept
U
استاد
wright
U
استاد
craftsmaster
U
استاد
handy
U
استاد در کارخود
handiest
U
استاد در کارخود
elaborates
U
ساخت استاد
elaborating
U
ساخت استاد
handier
U
استاد در کارخود
masters
U
ارباب استاد
master
U
ارباب استاد
tutors
U
استاد راهنما
mastered
U
ارباب استاد
tutored
U
استاد راهنما
tutor
U
استاد راهنما
elaborated
U
ساخت استاد
elaborate
U
ساخت استاد
past master
U
استاد قدیمی
past masters
U
استاد پیشین
past masters
U
استاد قدیمی
master workman
U
استاد کار
adjoint
U
معاون استاد
master off
U
استاد شمشیربازی
past master
U
استاد پیشین
practice makes perfect
U
کارکن تا استاد شوی
philologist
U
استاد زبان شناسی
analyst
U
استاد تجزیه روانکاو
analysts
U
استاد تجزیه روانکاو
black belt
U
کمربند سیاه استاد جودو
donnish
U
وابسته به یا همانند استاد دانشگاه
he is a past master in
U
او در استاد یا کهنه کار است
As a university professor , his performance stank.
U
طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
To be a master of ones craft.
U
درفن خود استاد بودن
black belts
U
کمربند سیاه استاد جودو
regius professor
U
استاد منصوب ازطرف پادشاه
The professor knows what he is talking about.
U
استاد ازروی اطلاع صحبت می کند
to live in
U
پیش استاد یا کارفرمای خودغذا خوردن
don
U
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
The professor stepped into the classroom.
U
استاد بداخل کلاس قدم گذاشت
dons
U
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
donning
U
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
donned
U
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
Freemason
U
[استاد کار بنای آزاد در اتحادیه معماران]
school doctor
U
استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
following my lead
U
یک جور بازی که هر بازیکن را وادار میکنند هرکاری که استاد کرد او نیز بکند
Mohtasham design
U
طرح محتشمی
[اینگونه طرح ها منسوب به استاد محتشم کاشانی بافنده مشهور کاشان می باشد.]
rook
U
رخ شطرنج
rooks
U
رخ شطرنج
chequer
U
شطرنج
chess
U
شطرنج
al fil
U
شطرنج
chessophrenetic
U
متعصب شطرنج
traditional chess
U
شطرنج استاندارد
bad bishop
U
فیل بد شطرنج
mans
U
مهره شطرنج
chessmen
U
مهره شطرنج
chessman
U
مهره شطرنج
chess olympiad
U
المپیاد شطرنج
passer
U
رونده شطرنج
progressive chess
U
شطرنج سریع
bishops
U
فیل شطرنج
bishop
U
فیل شطرنج
lightning chess
U
شطرنج سریع
pawned
U
پیاده شطرنج
pignorate
U
پیاده شطرنج
crampet game
U
بازی شطرنج
a game of chess
U
یک مسابقه شطرنج
rapid transit
U
شطرنج سریع
chess man
U
مهره شطرنج
chess machine
U
ماشین شطرنج
chess clock
U
ساعت شطرنج
chess board
U
صفحه شطرنج
chequer wise
U
شطرنج وار
chequer
U
خانه شطرنج
chess oscar
U
اسکار شطرنج
man
U
مهره شطرنج
postal chess
U
شطرنج مکاتبهای
bishop pairs
U
دو فیل شطرنج
chessomania
U
شیفتگی شطرنج
chessist
U
شطرنج دوست
chessist
U
شطرنج باز
chess problem
U
مسئله شطرنج
rules of chess
U
قوانین شطرنج
square
U
خانه شطرنج
queens
U
وزیر شطرنج
chessboards
U
تخته شطرنج
chessboard
U
تخته شطرنج
pawns
U
پیاده شطرنج
pawn
U
پیاده شطرنج
squaring
U
خانه شطرنج
squares
U
خانه شطرنج
squared
U
خانه شطرنج
queen
U
وزیر شطرنج
impledge
U
پیاده شطرنج
pawning
U
پیاده شطرنج
checker
U
خانه شطرنج
pieces
U
مهره شطرنج
piece
U
مهره شطرنج
five minute chess
U
بازی شطرنج 5 دقیقهای
consultation chess
U
بازی شطرنج مشورتی
joke opening
U
دفاع مدرن شطرنج
postalite
U
شطرنج باز مکاتبهای
centre pawns
U
پیادههای مرکزی شطرنج
queen's wing
U
جناح وزیر شطرنج
queen side
U
جناح وزیر شطرنج
open tournament
U
تورنمنت ازاد شطرنج
grunfeld's defence
U
دفاع گرونفلد شطرنج
indian defence
U
دفاع هندی شطرنج
modern defence
U
دفاع مدرن شطرنج
helpmate
U
خود- ماتی شطرنج
isolani
U
پیاده ایزوله شطرنج
pawn chain
U
زنجیر پیادهای شطرنج
open board
U
صحنه خلوت شطرنج
hanging pawns
U
پیادههای اویزان شطرنج
open file
U
ستون باز شطرنج
major pieces
U
سوارهای سنگین شطرنج
illegal move
U
حرکت غیرقانونی شطرنج
ideal position
U
پوزیسیون ارمانی شطرنج
open lines
U
خطوط باز شطرنج
heavy piece
U
سوار سنگین شطرنج
minor pieces
U
سوارهای سبک شطرنج
long castling
U
قلعه بزرگ شطرنج
correspondence chess
U
بازی شطرنج مکاتبهای
defensive player
U
شطرنج باز دفاعی
patzer
U
شطرنج باز ضعیف
living chess
U
شطرنج با مهرههای جاندار
king side
U
جناح شاه شطرنج
king's wing
U
جناح شاه شطرنج
french defence
U
دفاع فرانسوی شطرنج
frontier line
U
خط وسط صفحه شطرنج
over worked man
U
مهره شطرنج پر مسئولیت
king's gambit
U
گامبی شاه شطرنج
knight fork
U
چنگال اسب شطرنج
knight's tour
U
سفر اسب شطرنج
paris opening
U
گشایش پاریس شطرنج
paris gambit
U
گامبی پاریس شطرنج
panov botvinnik attack
U
کارو- کان شطرنج
light piece
U
سوار سبک شطرنج
forcing move
U
حرکت اجباراور شطرنج
forced move
U
حرکت اجباری شطرنج
mannheim variation
U
واریاسیون مانهایم شطرنج
pawn storm
U
توفان پیادهای شطرنج
pawn roller
U
پیاده رانی شطرنج
doubled pawns
U
پیادهای مضاعف شطرنج
pawn push
U
پیاده رانی شطرنج
endgame
U
اخر بازی شطرنج
pawn promotion
U
ترفیع پیاده شطرنج
fee pawn
U
پیاده ازاد شطرنج
fifty move rule
U
قانون 05 حرکت شطرنج
pawn island
U
جزیره پیادهای شطرنج
open game
U
بازی باز شطرنج
flank openings
U
گشایشهای جناحی شطرنج
over the board
U
بازی شطرنج حضوری
greco counter gambit
U
گامبی لاتویایی شطرنج
flight square
U
خانه فرار شطرنج
knock out tournament
U
تورنمنت حذفی شطرنج
wood pusher
U
بازیگر بسیارضعیف شطرنج
board
U
صفحه یامیز شطرنج
endings
U
اخر بازی شطرنج
ending
U
اخر بازی شطرنج
majority
U
اکثریت پیادهای شطرنج
majorities
U
اکثریت پیادهای شطرنج
blacker
U
بازیگر دوم شطرنج
blacks
U
بازیگر دوم شطرنج
blackest
U
بازیگر دوم شطرنج
boarded
U
صفحه یامیز شطرنج
chessboard
U
صفحه شطرنج شطرنجی
zonal tournament
U
تورنمنت منطقهای شطرنج
outposts
U
پایگاه نفوذی شطرنج
outpost
U
پایگاه نفوذی شطرنج
blunders
U
اشتباه فاحش در شطرنج
blundering
U
اشتباه فاحش در شطرنج
blundered
U
اشتباه فاحش در شطرنج
blunder
U
اشتباه فاحش در شطرنج
Chess is my pastim (hobby).
U
سر گرمی من شطرنج است
chessboards
U
صفحه شطرنج شطرنجی
counterplay
U
بازی شطرنج متقابل
blacked
U
بازیگر دوم شطرنج
wedging
U
گوه پیادهای شطرنج
wedges
U
گوه پیادهای شطرنج
wedged
U
گوه پیادهای شطرنج
wedge
U
گوه پیادهای شطرنج
seconds
U
دستیار شطرنج باز
seconding
U
دستیار شطرنج باز
seconded
U
دستیار شطرنج باز
second
U
دستیار شطرنج باز
notations
U
ثبت حرکات شطرنج
white
U
بازیگر نخست شطرنج
whiter
U
بازیگر نخست شطرنج
black
U
بازیگر دوم شطرنج
key
[حرکت کلیدی شطرنج]
gambits
U
شروع بازی شطرنج
gambit
U
شروع بازی شطرنج
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com