English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
liftman U اسانسورچی متصدی اسانسور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
necrologist U متصدی فهرست مردگان متصدی تهیه اگهی در باره مرگهای تازه
air dispatcher U متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
taximan U متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
lifting U اسانسور
elevator U اسانسور
elevators U اسانسور
lifted U اسانسور
lift U اسانسور
hoist elevator U اسانسور
lifts U اسانسور
lift well U چاه اسانسور
lift U ترفیع اسانسور
cars U اطاق اسانسور
car U اطاق اسانسور
lifting U ترفیع اسانسور
lift control U کنترل اسانسور
lifted U ترفیع اسانسور
lifts U ترفیع اسانسور
brake lifting magnet U ترمز مغناطیسی اسانسور
elevator control cable U کابل برق اسانسور
cages U اطاق اسانسور کارگاهی
cage U اطاق اسانسور کارگاهی
powder hoist U بالابر خرج توپهای ناو اسانسور خرج توپ
warden U متصدی
incumbents U متصدی
incumbent U متصدی
in charge U متصدی
runner U متصدی
runners U متصدی
responsible U متصدی
operator U متصدی
user U متصدی
clerk U متصدی
operator U متصدی
quartermasters U متصدی
vacant U بی متصدی
quartermaster U متصدی
clerks U متصدی
operators U متصدی
operators U متصدی ها
users U متصدی ها
cataloguer U متصدی کاتالوگ
supplier U متصدی ملزومات
cataloger U متصدی کاتالوگ
officer U مامور متصدی
ammunition handler U متصدی مهمات
turf accountants U متصدی شرطبندی
adman U متصدی اعلانات
chartulary U متصدی بایگانی
acting U کفیل متصدی
officers U مامور متصدی
suppliers U متصدی ملزومات
freshwater king U متصدی اب شیرین کن
radioman U متصدی بی سیم
signal man U متصدی علائم
signalman U متصدی علائم
time keeper U متصدی اوقات
winch driver U متصدی دوار
yard man U متصدی محوطه
salespeople U متصدی فروش
salesperson U متصدی فروش
salespersons U متصدی فروش
radio operator U متصدی بی سیم
radarman U متصدی رادار
groundskeeper U متصدی زمین
harbour master U متصدی بندر
infirmarian U متصدی بیمارستان
litter bearer U متصدی برانکارد
receptionist U متصدی پذیرش
machine operator U متصدی ماشین
operator command U فرمان متصدی
operator console U پیشانه متصدی
radar man U متصدی رادار
radar operator U متصدی رادار
unattended U بدون متصدی
operators U متصدی ماشین
rulings U رایج متصدی
operator U متصدی دستگاه
fitter U متصدی نصب
fitters U متصدی نصب
operators U متصدی دستگاه
receiver U متصدی دریافت
operator U متصدی ماشین
receivers U متصدی دریافت
auctioneer U متصدی مزایده
auctioneers U متصدی حراج
curator U نگهبان متصدی
curators U نگهبان متصدی
auctioneers U متصدی مزایده
ruling U رایج متصدی
auctioneer U متصدی حراج
orchardman U متصدی باغ میوه
plate layer U متصدی تعمیر خط اهن
orchardist U متصدی باغ میوه
peripheral equipment operator U متصدی تجهیزات جانبی
keypunch operator U متصدی منگنه زنی
carriers U متصدی حمل و نقل
oilking U متصدی سوخت و اب کشتی
my p U متصدی پیش ازمن
mess treasurer U متصدی صندوق باشگاه
hold captain U متصدی انبار کشتی
majordomo U متصدی امور خانوادگی
prontonotary U متصدی امضاء احکام
prothonotary U متصدی امضاء احکام
word processing operator U متصدی پردازش کلمه
watertender U متصدی مخازن اب ناو
pressmen U متصدی ماشین چاپ
pressman U متصدی ماشین چاپ
stoker U متصدی سوخت کوره
teletypist U متصدی دوره نگاره
time keeper U متصدی اوقات کار
titular charge daffaires U متصدی شغل سیاسی
wagoner U متصدی حمل ونقل
carrier U متصدی حمل و نقل
data entry operator U متصدی داده دهی
liquidators U متصدی امورتصفیه شرکت
titular U متصدی دارای عنوانی
contracting officer U افسر متصدی پیمان
common carrier U متصدی حمل ونقل
heater U متصدی گرم کردن
boiler maker U متصدی دیگ بخار
biddy U متصدی نظافت خانه
church warden U متصدی دارایی کلیسا
ammunition handler U متصدی جابجایی مهمات
turf accountant متصدی شرط بندی
liquidator U متصدی امورتصفیه شرکت
forwarding agent U متصدی حمل ونقل
stevedore U متصدی بارگیری و تخلیه
army postal clerk U متصدی پست ارتشی
forwarder U متصدی حمل و نقل
officer U متصدی ضابط عدلیه
heaters U متصدی گرم کردن
fish warden U متصدی امور شیلات
officers U متصدی ضابط عدلیه
stevedores U متصدی بارگیری و تخلیه
stevedores U متصدی بارگیری و حمل و نقل
bee-keeper U متصدی نگهداری از زنبور عسل
stenotypisht U متصدی دستگاه ضبط سخنرانی
bee-keepers U متصدی نگهداری از زنبور عسل
throttleman U متصدی دستگیره سرعت ناو
pointers U متصدی کنترل درجه توپ
signal boxes U توقف گاه متصدی علائم
vigorish U سود متصدی شرط بندی
weeder U متصدی چیدن علف هرزه
gamekeeper U متصدی جانوران شکاری قرقچی
to put in possession U مالکیت دادن متصدی کردن
account executive U متصدی رسیدگی به حساب مشتریها
signal box U توقف گاه متصدی علائم
time keeper U متصدی ثبت اوقات کار
pointer U متصدی کنترل درجه توپ
firemen U متصدی اتش خانه موتور
harbour master U مسئول بندر متصدی لنگرگاه
checkman U متصدی کنترل اب دیگ بخار
machinist U ماشینیست متصدی دستگاه تراش
fireman U متصدی اتش خانه موتور
stevedore U متصدی بارگیری و حمل و نقل
engineman U درجه دار متصدی موتور
proetor U متصدی امور قضایی وکشوری
stevedores U متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
pantler U متصدی ابدارخانه و خوراک خانه
gamekeepers U متصدی جانوران شکاری قرقچی
stickboy U متصدی نگهداری چوبهای هاکی
machinists U ماشینیست متصدی دستگاه تراش
blast furnaceman U مسئول یا متصدی کوره بلند
stevedore U متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
billposter U متصدی نصب اعلانات بدیوارهاوغیره
forwarder's receipt U رسید متصدی حمل و نقل
pollsters U متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
master of ceremonies U متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
pollster U متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
pointers U متصدی کنترل ارتفاع لوله توپ
pointer U متصدی کنترل ارتفاع لوله توپ
vertical control operator U متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
major domo U متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
king of arms U متصدی تشخیص وتعیین نشانهای خانوادگی
lictor U پیشرو حاکم وغیره متصدی مجازات
major-domos U متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
major-domo U متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
common carrier U متصدی حمل ونقل حامل مشترک
clerk of the scale U متصدی توزین سوارکار ووسایلش پس از مسابقه
hotwalker U متصدی گرداندن اسب بعد ازمسابقه
brakeman U متصدی ترمز ماشین وترن وغیره
masters of ceremonies U متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
aviarist U کسی که مرغداری میکند متصدی مرغان
sacrist U متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
sacristan U متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
verderer U متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
raid clerk U نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
verderor U متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
property master U متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
propety man U متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
verger U متصدی نشان دادن محل جلوس مردم در کلیسا
parish clerk U کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
lord of misrule U متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
bartenders U کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
bartender U کسی که در بار مشروبات برای مشتریان می ریزد متصدی بار
aerographer's mate U کمک ثبات هواشناسی متصدی چارت هواشناسی
central U متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
mortician U مقاطعه کار کفن ودفن متصدی کفن ودفن
morticians U مقاطعه کار کفن ودفن متصدی کفن ودفن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com